مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

کلاهمان را قاضی کنیم / «دولت دوم رئیسی» همانقدر نادرست است که «دولت سوم روحانی»

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


بیایید به عنوان قاضی کلاه بر سر بگذاریم / بعدی- غلامرضا زکیانی*: در فاصله زمانی آغاز به کار تا معرفی دولت چهاردهم، بحث های زیادی در مورد ترکیب دولت صورت گرفت. حساسیت بالای مردم در این دوره قابل تحسین است و نشان از بلوغ سیاسی دارد، همان بلوغی که در دور دوم انتخابات حاصل شد و نتیجه را به نفع ملت تغییر داد. اما گاهی به استدلال هایی برمی خوریم که معقول به نظر می رسند، اما پس از تجزیه و تحلیل معلوم می شود که از منظر رادیکال و افراطی آمده است. به عنوان مثال به مواردی اشاره می کنیم:

– گاهی به دکتر می گویند: به خاطر شعار اصلاحات به شما رای دادیم. بنابراین انتخاب وزیر یا معاون دولت از میان جریان اصولگرا جایز نیست.

(بررسی:) اشتباه این استدلال در ابهام کلمه «انقلابی» است. آیا می خواهید از چه به چه چیزی تغییر دهید؟ دوستانی که از این بحث استفاده می‌کنند، فرض می‌کنند که شعار پزشکیان این بوده که می‌خواهند از رویکرد اصول‌گرایانه به رویکرد اصلاح‌طلبی بروند. لذا از گماشتن افراد با اصول پرهیز کند. با کمی تامل متوجه می شویم که این فرض نادرست است و پزشکیان قصد نداشتند از اصولگرایی به اصلاح طلبی روی بیاورند. بلکه همواره از عقب ماندگی در سال های پس از انقلاب به دلیل اختلافات سیاسی یاد می کرد و راه حل آن انسجام داخلی بود. پس در یک کلام، حرفه پزشکی به دنبال تحول از عقب ماندگی ایران به پیشرفت ایران بود و روشن است که چنین تحولی بدون استفاده از همه ظرفیت های بالفعل و بالقوه ایران عزیزمان (اصلاح طلب و اصولگرا) امکان پذیر نیست.

فراموش نکنیم که یکی از شعارهای ممنوع التحصیلان در سالهای اخیر این بود: اصلاح طلبان، اصولگرایان، تمام شد. حداقل به این معناست که اکثر 50 درصد تحریم‌کنندگانی که اغلب به آنها اشاره می‌کنیم و مدعی هستند که به دنبال حاکمیت اصلاح‌طلبی هستند تا اصولگرایی، صراحتاً گفته‌اند که سیاست‌ها و رویه‌های اصلاح‌طلبی را تجربه کرده‌اند. تا جایی که اصولگرایان; دلیل آن روشن است: این جمعیت عظیم به دنبال زندگی مرفه و معیشت آسان و بی دغدغه در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند. بنابراین آنها به ایده ای رای دادند که این نگرانی ها را حل کند. واضح است که اگر برخی دوستان این تقاضای تحریم را به «حاکمیت اصلاح طلبان به جای اصولگرایان» تقلیل دهند، باید بار دیگر بیش از نیمی از فرصت های موجود را کنار بگذاریم و بقیه را صرف هزینه های اختلاف کنیم. بین دو کشور دو جناح.

– گاهی می گویند: انتخاب های خاص ما را به دولت دوم ریاست جمهوری می رساند.

(بررسی:) «دولت دوم ریاست جمهوری» به اندازه «دولت سوم روحانی» دروغ است. در ایام انتخابات، مخالفان پزشکیان چون در عملکرد سی و پنج ساله او ایرادی ندیدند، به دلیل حضور بسیاری از وزرای روحانی در ستاد پزشکی مجبور شدند به سرعت از برچسب «دولت سوم روحانی» استفاده کنند. و در انتساب آن دولت به پزشکیان اشتباهاتی (به درستی یا نادرست) کردند، بنابراین اصطلاح نادرست «دولت سوم روحانی» را ابداع کردند. امروز هم دوستان اصلاح طلب با شنیدن نام یک وزیر کابینه، دقیقاً از همین مغالطه برای بستن دست رئیس جمهور استفاده می کنند. یعنی به محض حضور فرد یا افرادی از وزارت سیزدهم در وزارتخانه چهاردهم به سمت تشکیل «دولت دوم ریاست جمهوری» می رویم. این استدلال باطل است، زیرا هویت دولت را رئیس جمهور تعیین می کند نه وزرا.

گاهی گفته می شود: اصولگرایان در دوره احمدی نژاد و رئیسی تطهیر شدند و هیچ وقت از نیروهای جناح مقابل استفاده نکردند. متأسفانه این گفته درست است، اما صحت روش آنها را ثابت نمی کند. کمترین اشتباه در روش پاکسازی این است که کشور را از نصف نخبگان و مدیران مجرب محروم کنیم. نتیجه آن چنان فاجعه آمیز بود که اخیراً باعث شد شیوخ اصولگرا صدای خود را بلند کنند. در نهایت باید روش سوم و میانی را در پیش بگیریم. تعداد معینی از پزشکیان به این منظور به میدان آمدند. سبک اعتدال نه چپ است و نه راست و البته خالی از شخصیت نیست، بلکه تنها با معیار توانمندی کشور در آبادانی همخوانی دارد.

در نهایت باید سر قاضی کلاه بگذاریم که مبادا جاه طلبی ها و منافع شخصی خود را زیر چتر اصلاح طلبی، اصلاح طلبی، انتقاد از تطهیر و غیره پنهان کنیم.

ناگفته نماند که مخاطب این مقاله، تندروهای چپ و راست نیستند، زیرا اعتدال سم مهلک افراط گرایی است و قطعا از این پس به راه خود ادامه خواهند داد. اما بیش از 80 درصد مردم افراط گرا نیستند و از افراط گرایی خسته شده اند. مراقب باشیم با ایجاد فضا برای افراط گرایان عرصه را بر پزشکیان تنگ نکنیم. با تمام فضایلی که دارد، توانایی او نیز محدود است. اجازه ندهیم افراطیون ما به آخر خط برسند و با این کار فقط افراطیون رقیب را خشنود خواهیم کرد.

فراموش نکنیم که وضعیت اسفبار کنونی که ایران عزیز دارد، زاده سه سال یا یک دهه پیش نیست، بلکه چند دهه پیش است. پس اگر دلمان برای ایران عزیزمان می سوزد باید جاه طلبی ها و منافع شخصی خود را مهار کنیم. اگر این فرصت استثنایی را به دلیل جناح بندی و طمع از دست بدهیم و کشتی گیر کرده را به کمک همگان نجات ندهیم، در آن روز سرنوشت ساز، نه تنها اصولگرایان غرق خواهند شد، بلکه کل ملت ایران دچار بلای بزرگی خواهد شد.

* عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی

تبلیغات بنری

fararu به نقل از همه در یک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *