۵ تکنولوژی بسیار پیشرفته نیروی هوایی ایالات متحده
۱ دقیقه خوانده شدهایالات متحده از دیرباز در خط مقدم هوانوردی نظامی قرار داشته است و امروزه نیروی هوایی این کشور قدرتمندترین نیروی هوایی در نوع خود در جهان است. ایالات متحده همچنین دارای تعدادی توانایی است که هیچ نیروی هوایی دیگر در جهان امروزی ندارد (مانند جنگنده F-22 Raptor و بمب افکن رادارگریز B-2 Spirit). نیروی هوایی ایالات متحده دائماً در حال نوآوری است و با چیزهای جدید نوآورانه، از هواپیماهای بدون سرنشین گرفته تا هوش مصنوعی، مرزهای میدان را جابجا می کند.
به گزارش روزیاتو، در اینجا پنج فناوری پیشرفته هوانوردی که برای ارتش ایالات متحده حیاتی و بسیار تأثیرگذار بودند، آورده شده است.
1- تکنولوژی مخفی کاری
نیروی هوایی آمریکا حداقل 5 نوع هواپیمای جنگی سرنشین دار دارد.
فن آوری پنهان کاری یا دید کم، بقای هواپیما را در محیط های پرخطر بهبود می بخشد. قابلیت پنهان کاری هواپیماهایی مانند B-2 Spirit را قادر میسازد تا در محیطهایی که تهدید برای سایر هواپیماها زیاد است، حملات نفوذی عمیق انجام دهند. دو جنگنده رادارگریز آمریکا – F-22 Raptor و F-35 Lightning II – رادارگریزترین جنگنده های جهان هستند.
اولین هواپیمای رادارگریز جهان F-117 Nighthawk آمریکایی بود که توسعه، تولید و وجود آن برای سال ها مخفی نگه داشته شد. در جریان بمباران ناتو در صربستان در سال 1999، یک فروند F-117 Nighthawk توسط یک سیستم دفاع ضد هوایی سرنگون شد، در حالی که هواپیمای دیگری نیز مورد اصابت قرار گرفت و آسیب دید. این حوادث نشان داد که دید کم به هیچ وجه به این معنا نیست که هواپیما کاملاً نامرئی و نامرئی است.
2- پس سوز
پس سوز برای برخاستن، پرواز مافوق صوت و نبرد استفاده می شود
فناوری پس سوز به موتورهای جت اجازه می دهد نیروی رانش عظیمی را ایجاد کنند که برای پرواز مافوق صوت، برخاستن (مثلاً از ناوهای هواپیمابر) و نبرد ضروری است. موتور Pratt & Whitney J58 مورد استفاده در SR-71 Blackbird قابل توجه بود زیرا از پس سوز برای مدت زمان طولانی تری استفاده می کرد (SR-71 را به بیش از 3 ماخ فشار می داد).
پس سوز محدودیت های خاص خود را دارد، زیرا مصرف سوخت هواپیما را بسیار افزایش می دهد (و در نتیجه برد و زمان آن را در میدان جنگ محدود می کند). پس سوز ایده جدیدی نیست و می توان آن را به موتور جت ایتالیایی Caproni Campini CC2 ردیابی کرد که اولین هواپیمایی بود که دارای سیستم پس سوز بود (اولین پرواز آن در آوریل 1941 بود).
3- پرواز با سیم
هواپیماهای جنگنده آمریکایی از سیستم های fly-by-wire استفاده می کنند که پرواز آنها را بسیار آسان می کند.
هواپیماهای جنگنده به دلیل قدرت مانور بالا باید از نظر آیرودینامیکی ناپایدار باشند و کنترل آنها را برای خلبانان بسیار دشوار می کند. سیستمهای Fly-by-wire جایگزین کنترلکنندههای پرواز دستی سنتی با یک رابط الکترونیکی میشوند که در آن رایانهها بیشتر کار را انجام میدهند. F-16 Fighting Falcon اولین هواپیمای جنگنده ای بود که از این فناوری استفاده کرد و به خلبان کنترل بی سابقه ای در پرواز داد.
سیستم های Fly-by-wire مزایای مختلفی از جمله کاهش وزن، بهبود کارایی و قابلیت اطمینان، تحمل آسیب و افزایش قابلیت کنترل در هواپیماهای با قابلیت مانور بالا را ارائه می دهند. این سیستم نه تنها هواپیما را قادر می سازد تا از نظر آیرودینامیکی پایدار و دارای قابلیت مانور بالا باشد، بلکه به خلبان اجازه می دهد تا به طور موثر بر روی جنگ تمرکز کند.
4- بال با شیب متغیر
قبل از دهه 1980، بال های گام متغیر یک طرح رایج بود.
در حالی که نیروی هوایی یا نیروی دریایی ایالات متحده دیگر هواپیماهای بال متغیر تولید نمی کند، آنها در گذشته بسیار مفید بوده اند. هواپیماهای پرسرعت زمانی بهترین عملکرد را دارند که بالهای آنها به شدت کج باشد و در سرعتهای پایین (مانند هنگام برخاستن و فرود) ناپایدار شوند.
بال های متغیر در هواپیماهای طراحی شده در دهه 1970 استفاده شد. پس از دهه 1980، پیشرفت در فناوری کنترل پرواز و مواد، چنین بال هایی را غیر ضروری کرد. بال های متغیر در هواپیماهای تهاجمی مانند MiG-27 و Panavia Tornado و در برخی از هواپیماهای جنگنده / رهگیر مانند F-14 Tomcat و Su-24 استفاده می شود. از این بال ها در بمب افکن های استراتژیک مانند Tu-22M و B-1 Lancer نیز استفاده می شد.
5- مهمات نقطه ای
مهمات نقطه ای آمریکا شامل AGM-88 HARM، AIMRAAM و Tomahawk است.
مهمات یک هواپیما بخش بزرگی از اثربخشی، بقا و کشنده بودن آن است. توسعه مهمات هدایت شونده به نیروی هوایی ایالات متحده این امکان را داده است که آسیب های جانبی، شلیک از فاصله دورتر را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و نرخ موفقیت ماموریت را افزایش دهد. در طول جنگ جهانی دوم، متفقین کل شهرهای آلمان و ژاپن را ویران کردند، تا حدی به این دلیل که هدف قرار دادن دقیق اهداف غیرممکن بود.
موزه ملی نیروی هوایی ایالات متحده میگوید: «بهبود دقت موشکهای کروز سلاحهای کوچکتر اما به همان اندازه مؤثر تولید کرده است که به هواپیماها اجازه میدهد تا بمبهای بیشتری حمل کنند و اهداف بیشتری را بیش از هر زمان دیگری درگیر کنند». در طول جنگ خلیج فارس، مهمات هدایت شونده هنوز تنها 9 درصد از تسلیحات پرتاب شده را تشکیل می دادند، اما حدود 75 درصد از حملات موفق را تشکیل می دادند.