مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

آلن دلون، یاغی فرشته‌صورت

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


آلن دلون یکی از مشهورترین و مشهورترین ستاره‌های تاریخ سینما و بازیگر فیلم‌هایی چون «روکو و برادرانش»، «کسوف» و «سامورایی» در سن ۸۸ سالگی درگذشت. این ستاره فرانسوی در نزدیک به 90 فیلم از سینمای فرانسه یا آثار بین المللی و همچنین بسیاری از آثار تلویزیونی ظاهر شد.

به گزارش بی بی سی، دیلون بازیگری در سینما را از اواخر دهه 1950 آغاز کرد و در دهه 1960 به یک نماد فرهنگی و نماد مد تبدیل شد، موقعیتی که تا اواخر دهه 1970 در مقیاس جهانی حفظ کرد.

آلن دلون، یاغی با چهره فرشته

آلن فابین موریس مارسل دلون در 8 نوامبر 1935 در منطقه Seuux در 10 کیلومتری پاریس به دنیا آمد. پدرش اصالتاً کورسی-ایتالیایی و مادرش از خانواده ای با ریشه فرانسوی و آلمانی بود. دیلون در سال 1999 شهروند سوئیس شد.

او دوران نوجوانی پر دردسری داشت و اغلب در مدرسه کاتولیک و سپس در نیروی دریایی مورد سرزنش قرار می گرفت. دیلون بعداً ادعا کرد که نیمی از دوره دو ساله خود در نیروی دریایی را که بخشی از آن را در جنگ هندوچین گذرانده است، بازداشت کرده است. مطمئناً او از نیروی دریایی اخراج شد.

پس از بازگشت به فرانسه، دلون کارهای بدی انجام داد تا اینکه با بریژیت اوبر بازیگر فرانسوی به کن رفت تا شانس خود را در سینما امتحان کند. دیوید سلزنیک، تهیه کننده آمریکایی فیلم هایی مانند «بر باد رفته» به دلیل ظاهرش در آنجا قراردادی با او امضا کرد. این قرارداد مستلزم آن است که دیلون انگلیسی یاد بگیرد و به آمریکا برود. اما در آن روزها ملاقات با ایو آلگری کارگردان فرانسوی بود که او را متقاعد کرد در فرانسه بماند. امروزه در صحت این تصمیم شکی نیست زیرا فیلم هایی که دیلون پس از ستاره شدن در آمریکا بازی کرد موفق نبودند.

ایو آلگری بود که دلون را برای نقش کوچکی در فیلم وقتی پای زنان وسط می آید (1957) انتخاب کرد. یک سال بعد، او برای اولین بار با ژان پل بلموندو در فیلم “زیبا باش، اما ساکت باش” (ساخته شده توسط برادر ایو مارک آلگری) بازی کرد. زندگی حرفه ای دلون و بلموندو از اواخر دهه 1950 تا 1990 به موازات انجام شد و در چندین فیلم موفق تجاری، شاید معروف ترین آنها Borsalino (ژاک دوره، 1970) تلاقی یافت.

دلونی با فیلم زیر آفتاب سوزان (رنه کلمن، 1960) بر اساس داستان «آقای ریپلی با استعداد» اثر پاتریشیا هایسمیت به شهرت جهانی رسید. در همان سال در یکی از ارکان سینمای مدرن ایتالیا به نام «روکو و برادرانش» (لوچینو ویسکونتی، 1960) بازی کرد. ستاره فرانسوی که ارزش فرصتی را که استادان سینمای مدرن ایتالیا در اختیار او قرار داده بودند می دانست، با فیلم هایی مانند «کسوف» (میکل آنژ آنتونیونی، 1962) و «پلنگ» (لوچینو) همچنان در سینما اثری از خود بر جای گذاشت. ویسکونتی)، 1963). هنری ایتالیایی سفت شد. این آثار با پخش گسترده بین المللی و شرکت در جشنواره های فیلم، دلون را به یکی از نمادهای سینمای هنری اروپای غربی تبدیل کرد.

او همچنین در سال 1964 در یکی از بهترین فیلم‌هایش به نام «شورشی» (آلن کاوالیر) نقش اصلی را بازی کرد که در آن نقش یک فراری از ارتش فرانسه در الجزایر را بازی کرد که از سازمان ضد جاسوسی فرانسه مأموریتی دریافت کرد. یک وکیل حقوق بشر الجزایری را ربوده و در توسعه یک توطئه درگیر … عشق وکیلی که او را اسیر کرده است.

دیلون که حس تجارت خوبی داشت، از همان ابتدای کار، در برخی از فیلم هایی که معتقد بود به فروش می رسد، به جای دستمزد، درصدی از فروش فیلم را می گرفت. از جمله موفق‌ترین نمونه‌ها می‌توان به فیلم‌هایی اشاره کرد که در آن‌ها با ژان گابن، ستاره سالخورده سینمای فرانسوی همبازی شد. موفق ترین فیلم از سه فیلمی که در آن با هم ظاهر شدند: دسته سیسیلی (Henri Verneuil, 1969). به گفته گابن، که به دریافت دستمزد به روش قدیمی قانع بود، دیلون تقریباً 10 برابر درآمدش بود. به زودی دیلون شرکت فیلمسازی خود را تأسیس کرد و تهیه کننده فیلم های خود شد.

اگر تبعید اجباری به آمریکا در طول جنگ بر تداوم حرفه ژان گابین تأثیر گذاشت، در اواسط دهه 1960 دلون تصمیم اشتباهی گرفت و به هالیوود رفت. فیلم‌های آمریکایی او یا ضعیف بودند یا در گیشه شکست خوردند. امروزه کمتر از این آثار نام برده می شود.

“سامورایی” و “تهران 43”

بازگشت آلن دلون در سال 1967، جایی که او در دو فیلم ظاهر شد، یک بازگشت فراموش نشدنی بود. او ابتدا در فیلم «ماجراجویان» (رابرت انریکو) و سپس در فیلم اصلی زندگی خود به کارگردانی ژان پیر ملویل: «سامورایی» بازی کرد.

دیلون با سامورایی درس هایی را که از بازیگری آنتونیونی آموخته بود، با سنت آمریکایی بازیگران یاغی آرام (دو ستاره مورد علاقه او جان گارفیلد و مونتگومری کلیفت بودند) و نماد نگاری متمایز دنیای ملویل ترکیب کرد. همکاری دیلون و ملویل در سه فیلم گانگستری/پلیسی نه تنها اوج کار دیلون بود، بلکه شخصیت فیلم او را تقریباً تا پایان عمرش شکل داد: ترکیبی از سردی و بی تفاوتی با کشش به خطر و حتی مرگ. دیلون فرشته مرگ را به بهترین وجه در دنیای ملویل با حداقل یا در واقع بدون حرکات صورت (مانند باستر کیتون) و تنها با نگاهی و استفاده حداقلی از حرکات بسیار محدود و کنترل شده دست به تصویر می کشد که در «دایره قرمز» به اوج خود رسید. 1970) بود

در دهه 1970، دلون یا در فیلم‌های چندملیتی یا در فیلم‌های فرانسوی بازی می‌کرد که کارگردانان آن تلاش کردند تا موفقیت دلون را در دنیای ملویل و آنتونیونی احیا کنند، اما معمولاً کاری برای انجام دادن نداشتند.

شاید بهترین فیلم دیلون در دهه 1970 آقای کلاین به کارگردانی جوزف لوزی کارگردان آمریکایی در فرانسه باشد. داستان مرد موفقی در جریان اشغال پاریس در جنگ جهانی دوم است که هویتش با یک یهودی در آستانه اعزام به اردوگاه مرگ اشتباه گرفته می شود.

در پایان دهه 1980، دیلون کمتر فعال شد و در دهه 1990 تنها نقش‌های اصلی و زودگذر را بازی کرد. او در سال 1995 خرس طلایی یک عمر دستاورد را از جشنواره فیلم برلین دریافت کرد و در سال 2019 جایزه نخل طلای افتخاری جشنواره فیلم کن را دریافت کرد.

دلون در ایران بسیار محبوب بود و در سال 1355 به تهران سفر کرد. حتی در سال های پس از انقلاب که نمایش فیلم های خارجی در تلویزیون و سینماهای ایران بسیار محدود بود، پخش فیلم های آلن دلون به ویژه پلیسی/جنایی او متوقف نشد. آثار دهه 1970 که در ایران به نمایش درآمده است. ایران با ده سال تاخیر تقریباً تمام این فیلم‌ها توسط خسرو خسروشاهی دوبله شده‌اند، البته فیلم‌های قدیمی‌تر دلون نیز در اولین نمایش خود در ایران توسط دوبلورهای دیگر دوبله شده‌اند.

«رسوایی مارکوویچ» و پمپیدو

آلن دلون به عنوان یک ستاره دشوار، بداخلاق و بحث برانگیز شناخته می شد. او می خواست تصویر خود را در رسانه ها کنترل کند و مثلاً کتابی را که قرار بود در سال 2000 درباره او بنویسد، قبل از نوشتن به دادگاه برد. این کتاب سرانجام نوشته شد، اما پس از نگارش، دیلون از ترس اینکه دیلون خلأ قانونی برای تصاحب کتاب پیدا کند، آن را بی سر و صدا و بدون تبلیغات منتشر کرد و ناشر حتی به کتابفروشی ها قول داد کتابی درباره ژاک شیراک، اما در مقوا، منتشر کند. کتاب دیلون را برایشان بفرست.

شاید دلیل اصلی حساسیت دیلون نسبت به آنچه در مورد او گفته شده یا نوشته شده است به دلیل آنچه اکنون به عنوان “رسوایی مارکوویچ” شناخته می شود، باشد.

دیلون در آخرین سال های زندگی خود با دو فرزند کوچکتر خود زندگی می کرد. او چهار فرزند داشت که یکی از آنها آنتونی دلون بود که حاصل تنها ازدواج رسمی او با ناتالی دلون بازیگری بود که در دهه 1980 در چندین فیلم معروف نقش های کوچکی داشت و شباهت زیادی به پدرش داشت.

تصویر آلن دلون، این نماد جوانی سرکش و فرشته ای، جدایی ناپذیر از سینمای هنری اروپا در دهه های 1960 و 1970 است. اگرچه او یکی از خوش تیپ ترین مردان تاریخ سینما بود، اما در زیر آن زیبایی لایه های تیره تری وجود داشت که به نقش های او عمق باورنکردنی می بخشید، حتی اگر زندگی شخصی او را پیچیده کرده باشد.

تبلیغات بنری

fararu به نقل از همه در یک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *