مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

آیا جهان آماده مواجهه با سیاست‌های ترامپ است؟

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


آیا جهان آماده رویارویی با سیاست های ترامپ است؟آینده پاتریک وینتور دبیر بخش دیپلماسی روزنامه گاردین.

به گزارش خبر روزنامه گاردین. یک نیروی رویزیونیست برای به چالش کشیدن نظم بین المللی لیبرال ایجاد شد. اما این قدرت روسیه یا چین نیست، بلکه ایالات متحده است. در دفتر بیضی شکل کاخ سفید، دونالد ترامپ قلب تپنده جهان آزاد است. دولت جدید همه اجزای نظم بین المللی لیبرال را زیر سوال می برد: تجارت، اتحادیه ها، مهاجرت، چندجانبه گرایی، همبستگی دموکراتیک و حقوق بشر.

اکنون روایت غالب در داخل و خارج از کشور این است که آمریکا همان چیزی است که ما فکر می‌کردیم. ترامپ یک انحراف نیست، بلکه یکی از ویژگی‌های اساسی سیاست آمریکاست ژانویه توسط جان آیکنبری، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پرینستون، او را وادار می کند تا این سوال را مطرح کند: «آیا نظم جدید جهانی کمتر تحت تأثیر ایالات متحده قرار گرفته و بیشتر هدایت می شود؟ شرکای سابقش؟” آیا این شرکا به دنبال چارچوب‌های جهانی و منطقه‌ای جایگزین خواهند بود یا از این چرخه عبور خواهند کرد و تسلیم سیاست‌های مبادله‌ای خواهند شد که دونالد ترامپ خواستار آن است؟»

از آنکارا تا بروکسل، از تهران تا مسکو، جهان در حال تغییر و حرکت است. کشورها به دنبال پاسخ برای نسخه های مختلف این سوال هستند. بدون اتخاذ تصمیم اجرایی، استراتژی های خود را در برابر سایه طولانی حضور او به کار می گیرند، واکنش نشان می دهند و تنظیم می کنند. به نظر می‌رسد حتی خود ترامپ نیز از آنچه بازگشت او به راه انداخته است، کمی ناراحت است. او اخیراً در پاریس اعتراف کرد: «دنیا کمی دیوانه شده است.

اروپا و ترامپ؛ تلاش برای رام کردن طوفان سیاسی؟

در میان این آشفتگی، سه نوع واکنش به بازگشت ترامپ در حال ظهور است:

گروه اول – “سازگار ایدئولوژیک” که شامل پوپولیست هایی از اروپا، آمریکای لاتین و اسرائیل است، جسورانه تر عمل می کنند. این گروه بر این باور است که ناسیونالیسم اصولی آنها که اغلب دوست روسیه است، از همسویی با سیاست “اول آمریکا” سود می برد. فروپاشی اتحادیه اروپا، اقدامات شدید برای کاهش مقررات اقتصادی مشابه مدل آرژانتینی، ایجاد یک ترتیب امنیتی جدید با روسیه و تغییر رژیم در تهران: همه اینها به عنوان یک احتمال در حال ظهور هستند.

گروه دوم، به رهبری چین، یک تغییر دیپلماتیک را پیش بینی می کند که در آن آمریکا به عامل بی ثبات کننده تبدیل می شود و به نوعی بازسازی جهانی منجر می شود. برای پکن که با تهدید تعرفه های 50 درصدی مواجه است – نکته مثبت این است که تمایل ترامپ به رفتار با دوستان به عنوان دشمن می تواند خلأ در رهبری جهانی ایجاد کند که چین می تواند از آن به عنوان محافظ به اصطلاح “اکثریت جهانی” استفاده کند.

این نسخه از “چارچوب جایگزین” که آیکنبری در مورد آن صحبت می کند. به نظر می رسد ترامپ از این خطر آگاه است و پیش از این تهدید کرده است که اگر کشورهای بریکس از جمله برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، ایران، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی تلاش کنند دلار آمریکا را در برابر دلار آمریکا ببندند، حمله خواهد کرد. دلار آمریکا را تغییر دهید. ارز بر آنها تعرفه 100 درصدی اعمال می کند.

گروه سوم که شامل «شرکای سنتی» آمریکا در اروپا و کشورهای لیبرال دموکرات گروه 7 است، محتاطانه‌تر رفتار کردند. آنها همچنان امیدوارند که با ترکیبی از ایده ها، چاپلوسی و از خود گذشتگی، بتوانند به طور منطقی منافع ترامپ را برای او توضیح دهند و او را متقاعد کنند. رهبران این متحدان اسمی، با وجود انتقاد از شیوه های ترامپ، به قدرت آمریکا نگاه می کنند و احساس می کنند که چاره ای جز تماس با او ندارند. مارک روتا، رئیس جدید ناتو در ماه فوریه گفت: “ما باید با هر کسی که در میدان رقص است برویم.” بنابراین، جنگ به تلاشی برای تأثیرگذاری بر ذهن ترامپ تبدیل می شود و به او ثابت می کند که منافع آمریکا محدود به مرزهایش نیست.

اروپا باید قدرت خود را به آمریکا نشان دهد

اما در صورت عدم موفقیت این استراتژی، کشورهای اروپایی چارچوب جایگزین را به عنوان تضمینی برای آینده تقویت خواهند کرد. به عنوان مثال، یک نظرسنجی که در ماه جاری توسط شورای روابط خارجی اروپا منتشر شد، نشان داد که رای دهندگان در سراسر اروپا به جای وابستگی بیشتر به ترامپ، “اروپا قوی تر” را ترجیح می دهند.

این نباید خیلی تعجب آور باشد. لازم به ذکر است که ترامپ اتحادیه اروپا را یک «یوزپلنگ نه چندان کوچک» توصیف کرد. تهدید او به تعرفه ها قبلاً بحث های داخلی را در اروپا در مورد چگونگی واکنش به راه انداخته است. کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، متهم به برافراشتن “پرچم سفید کاپیتولاسیون” با پیشنهاد خرید تسلیحات و گاز مایع از آمریکا برای اجتناب از تعرفه ها شده است.

پاسکال لامی، مدیرکل سابق سازمان تجارت جهانی. استراتژی “آرام کردن این سگ پارس” را “کاملاً اشتباه” توصیف کرد. وی گفت: هرگز نباید با آمریکا بدون توجه به رئیس جمهور آن از موضع ضعف مذاکره کرد. شما باید با نشان دادن اهمیت بازار خود به صادرکنندگان آمریکایی، قدرت خود را نشان دهید، اما حتی لامی اذعان دارد که این رویکرد دشوار خواهد بود، زیرا کشورهای اروپایی از نظر میزان وابستگی به آمریکا شرایط متفاوتی دارند. وی افزود: قدرت ما در اندازه و یکپارچگی بازار ماست. ضعف ما در عدم انسجام ژئواستراتژیک و شکاف‌های داخلی ما است.»

اروپا با دو راه دفاع مستقل یا وابسته به واشنگتن؟

اما تهدید واقعی و وجودی ترامپ برای اروپا در «اوکراین» است. ترامپ، بدون ارائه یک طرح صلح مشخص، به نظر می‌رسد قصد تشدید جنگ را با تهدید هر دو طرف دارد – ولادیمیر پوتین برای تسلیح اوکراین و ولادیمیر زلنسکی برای قطع کمک‌ها.

جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پاسخ به سوالی درباره نگرانی‌ها در مورد نیات ترامپ گفت: “چگونه نگران نباشم؟ مطمئنا هستم. این فیل بزرگ در خانه است*؛ این سوال اصلی است. اگر دولت جدید آمریکا چه خواهد کرد. اگر اروپایی ها از اوکراین حمایت نکنند، این سوالی است که اوکراینی ها در طول سفر به کیف از من پرسیدند می داند.”

دونالد ترامپ گفت: ما 350 میلیارد دلار خرج کردیم. اروپا 150 میلیارد دلار باید برابر باشد. جنگ با روسیه برای همه مهم است، اما برای اروپا مهمتر از ماست. ما بین خود و اروپا چیز کوچکی داریم به نام اقیانوس.

ولودیمیر زلنسکی که با خطر بالقوه دستیابی ترامپ به توافقی با پوتین که اوکراین را نادیده می‌گیرد، در اواخر نوامبر گامی پیشگیرانه برداشت. او پیشنهاد کرد که آتش بس برای اوکراین است که سعی کند سرزمین هایی را که از سال 2014 به روسیه واگذار شده است، از طریق دیپلماسی به جای درگیری مسلحانه بازپس گیرد. از سوی دیگر، اوکراین باید به طور قطع عضو ناتو شود.

اما مارک روتا این طرح را رد کرد و مدعی شد که هیچ یک از بازیگران اصلی از جمله روسیه و ایالات متحده در حال حاضر عضویت اوکراین در ناتو را قبول ندارند. عضویت در ناتو مستلزم یک تعهد کلیدی است که حمله به یک عضو، حمله به همه اعضا است. این وضعیت اروپا را در مقابل تصمیمات تعیین کننده و زمان محدود برای اتخاذ آنها قرار داده است. نوربرت روتگن، کارشناس سیاست خارجی در حزب دموکرات مسیحی آلمان، گفت: «اروپا در حال تلف کردن زمان ارزشمندی است که باید صرف سرمایه گذاری بیشتر در روابط شود. [با آمریکا]این کار را انجام داد، آن را نابود کرد، از جمله با تقویت نیروهای دفاعی آن. رهبران اروپایی نمی توانند واشنگتن را به تنهایی مقصر این وضعیت بدانند.

جوزف بورل تاکید کرد که از اروپا می خواهد “زبان قدرت” را بیاموزد تا این کشور بتواند مستقل تر از آمریکا عمل کند. این امر نه تنها مستلزم افزایش بودجه دفاعی اروپا بود، بلکه به تغییر در طرز فکر نیز نیاز داشت که مسلماً تازه شروع شده است.. او یادآور شد که وقتی از او پرسیده شد که اروپا به حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 چه پاسخی خواهد داد، از مقامات خود خواست تا گزینه ای را ارائه دهند و آنها با یک برنامه هزینه 50 میلیون یورویی مواجه شدند. بورل پاسخ داد: “گفتم شما از ذهنتان خارج شده اید؟” سه صفر دیگر به این عدد اضافه کنید. ما در مورد یک جنگ واقعی صحبت می کنیم که در آن بمب ها در داخل یک شهر اروپایی سقوط می کنند.

در بیانیه ای که وزرای خارجه آلمان، فرانسه، لهستان، ایتالیا و بریتانیا پس از دیدار در برلین در اوایل ماه جاری منتشر کردند، به ترامپ هشدار داده شد که پشت سر اروپا با پوتین معامله نکند: بدون گفتگوهای صلح، صلحی در اوکراین وجود ندارد. و اروپایی‌ها باید با آنها باشند.

همانطور که پیروزی ترامپ رهبران اروپایی را بر آن داشت تا در جنگ های خود تجدید نظر کنند، رهبران خاورمیانه نیز متعجب هستند که بازگشت او چگونه بر درگیری های گسترده و پیچیده منطقه تأثیر می گذارد. آیا ترامپ از منطقه عقب نشینی می کند و هرج و مرج را عمیق تر می کند و به بازیگرانی مانند ترکیه اجازه می دهد تا نفوذ و سلطه را دوباره به دست آورند؟

آمریکا دوست واقعی اسرائیل نیست!

حتی نزدیکترین متحدان ترامپ نیز در مورد پاسخ او اختلاف نظر دارند. برخی از دیپلمات های آمریکایی می گویند: ترامپ مانند بوش یا اوباما نخواهد بود. البته دعوت سران خلیج فارس [فارس]می گیرد، اما او پاسخ می دهد: این مشکل شماست. در مقابل، افرادی مانند مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ، مدعی هستند که او برای “معاملات بزرگ و متحول کننده” باز است. والتز پیش از این مدعی صحت آتش بس لبنان شده بود که پیش از مراسم تحلیف با آن موافقت شد و گفت: همه به خاطر رئیس جمهور ترامپ پای میز مذاکره آمدند.

اما جیسون گرینبلات، نماینده سابق ترامپ در خاورمیانه در کنفرانس گفتگوهای سیاسی دوحه گفت که ترامپ نیازی به حل مسئله فلسطین نمی بیند: «بسیاری از شما فکر می کنید که مسئله فلسطین کلید همه چیز است. این درست نیست. کاری که دولت ترامپ انجام داد – و فکر می کنم دوباره تلاش خواهد کرد – این بود که مسئله فلسطین را از همه چیز جدا کرد. مسئله فلسطین آنقدر پیچیده و ریشه دار است که اکنون حل آن دشوار است.

این بدان معناست که توافق بین عربستان سعودی و اسرائیل در حال حاضر غیرممکن به نظر می رسد. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، اقدامات اسرائیل در غزه را “نسل کشی” خواند و دیپلمات های وی اعلام کردند که “عادی سازی روابط با اسرائیل و گسترش پیمان ابراهیم بدون راه روشن برای تشکیل کشور فلسطین در دستور کار نیست. “

کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز مانند اروپا در حال کاهش وابستگی خود به آمریکا هستند. فواز جورج، استاد خاورمیانه در دانشکده اقتصاد لندن، خاطرنشان کرد: عربستان سعودی، یکی از مهمترین قدرت های خاورمیانه و وابسته به ایالات متحده، با تنوع بخشیدن به سیاست خارجی خود، خود را برای دولت ترامپ آماده می کند. تعمیق روابط با چین و عادی سازی روابط با ایران. جورج همچنین تاکید کرد: آمریکا با تبدیل اسرائیل به یک قلعه نظامی مانع از معامله اسرائیل با همسایگان خود شد.

در حالی که کمتر از یک هفته به انتخابات آمریکا باقی مانده است، بزالل اسموتریچ، یکی از اعضای افراطی کابینه اسرائیل، اعلام کرد که بازگشت ترامپ به این معناست که “به خواست خدا، سال 2025، سال حاکمیت خواهد بود.” [اسرائیل]در یهودیه و سامره» – نام اسرائیلی کرانه باختری – خواهد بود. بحث الحاق که در دولت اول ترامپ بسیار بحث برانگیز بود، دوباره در دستور کار قرار گرفت. منظره ای که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را به وحشت انداخت.

ترامپ و چین: تمرکز بر مازاد تجاری یا جنگ ایدئولوژیک؟

رفتار ترامپ با چین نیز ممکن است با پیش بینی ها متفاوت باشد. او ممکن است بیشتر به منافع تجاری چین علاقه مند باشد تا نبرد ایدئولوژیک جاری با حزب کمونیست چین، که او آن را تشویق نمی کند. در همین حال، رئیس جمهور چین شی جین پینگ در اروپا، جنوب جهانی و در میان جامعه تجاری مانور می دهد تا خود را به عنوان یک شریک قابل اعتماد در تجارت آزاد و متعهد به انرژی سبز معرفی کند.

تضاد بین تصمیم‌گیری خارق‌العاده در کاخ سفید و روش پیش‌بینی چین نیز در سراسر جهان اعلام می‌شود. این روایت ممکن است بیش از آنکه آشکار کند پنهان کند، اما در نهادهایی مانند سازمان ملل پذیرفته شده است. این روایت کاملاً در تضاد با توصیف رئیس جمهور منتخب ترامپ نابینا، جی دی ونس از دیدگاه ترامپ است: «مردم واقعاً می ترسند که اگر به حرف او گوش ندهند، اتفاقات بدی بیفتد و نادیده گرفتن او عواقبی داشته باشد».


* این یک اصطلاح کنایه آمیز است که به معنای وجود یک مشکل آشکار و یک وضعیت دشوار است.

تبلیغات بنری

منبع : پایگاه خبری fararu

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *