آیا جولانی میتواند راهحلی برای بحران سوریه بیابد؟
۱ دقیقه خوانده شدهآینده زوئی بورلکارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در روزنامه هاآرتص
به گزارش روزنامه هاآرتصتصویر سوریه در حال تغییر است و تحولات آن به سرعت در حال تغییر است. قدرت هایی که کشور را به بخش های مختلف تقسیم کردند، دائماً مرزهای کنترل خود را بازتعریف می کنند. نیروهای مخالف به رهبری هیئت تحریر الشام تنها ظرف ده روز توانستند دومین شهر بزرگ سوریه، حلب و همچنین شهر حماه را کنترل کنند. نقطه عطف این تحولات عصر شنبه رخ داد. زمانی که شورشیان موفق به تصرف شهر حمص و دمشق شدند، نخست وزیر سوریه در یک اعلامیه رسمی سقوط رژیم بشار اسد را اعلام کرد.
در جنوب سوریه، نیروهای مخالف وابسته به هیئت تحریر الشام روز شنبه توانستند کنترل شهر سویدا و بخش هایی از استان درعا را به دست بگیرند. همانطور که بسیاری میدانند، استان درعا محرک جنگ داخلی سوریه در سال 2011 بود. این تحول برای اولین بار با عقبنشینی نیروهای دولتی از منطقه قنیطره در سمت سوریه در بلندیهای جولان رخ داد. در شرق سوریه، گزارشهایی مبنی بر کنترل گروههای محلی و شبهنظامیان کرد بخشهایی از دیرالزور و البوکمال منتشر شده است. لازم به ذکر است که شهر البوکمال در مسیر جاده اصلی بغداد و سوریه قرار دارد و از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است.
نبرد اصلی که آغاز فروپاشی رژیم بشار اسد بود بر سر شهر حمص بود. این شهر دو جاده استراتژیک را کنترل می کند: یکی به سمت غرب، منتهی به منطقه لاذقیه، جایی که نیروهای دولتی سوریه در آن مستقر هستند و تعداد زیادی از ساکنان علوی، حامیان رژیم بشار اسد، در آن زندگی می کنند. لاذقیه همچنین شامل پایگاه های نظامی روسیه است و از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جاده دیگر به سمت جنوب به پایتخت، دمشق می رود. بر اساس گزارش های منتشر شده در شبکه های اجتماعی و اطلاعات مرکز نظارت بر حقوق بشر سوریه، ارتش سوریه با وجود حمایت از حملات هوایی جنگنده های روسی، با مشکلات و مشکلات زیادی در مقابله با شورشیان مواجه شد.
روس ها کمتر از قبل مداخله کردند
ابومحمد الجولانی، رهبر هیئت تحریر الشام در اظهارات اخیر خود اعلام کرد که اهداف عملیات نظامی این گروه از ماه ها پیش برنامه ریزی شده بود. این عملیات با هدف تصرف دمشق و سرنگونی رژیم بشار اسد طراحی شد. همین ده روز پیش، این اهداف بیش از حد بلندپروازانه به نظر می رسید. در آن زمان مشخص نبود که آیا الجولانی می تواند شورش در جنوب سوریه را احیا کند و عملیات انتحاری را از شمال و جنوب آغاز کند یا خیر، در حالی که معلوم نبود ایران و روسیه به این تحرکات چه واکنشی نشان خواهند داد. ایران و روسیه بازیگران اصلی جنگ سوریه بوده اند و مسئولیت بزرگی در حفظ وضعیت کنونی رژیم اسد بر عهده دارند. آنها به اسد کمک کردند تا حدود 70 درصد از کشور را تحت کنترل خود نگه دارد و با ایجاد موانع دفاعی، امنیت این رژیم را تضمین کردند. اما اکنون، تحولات میدانی و تغییرات استراتژیک به سرعت در حال پیشرفت است و اهداف بلندپروازانه الجولانی به واقعیت های ملموس تبدیل شده است.
اگرچه نیروی هوایی روسیه عملیات هایی را علیه شورشیان انجام داده است، اما واکنش این کشور به تحولات اخیر به اندازه مداخلات قبلی آن در جنگ سوریه گسترده نبوده است. از سپتامبر 2015، زمانی که روسیه تصمیم گرفت به طور کامل وارد جنگ شود، حمایت مسکو از رژیم بشار اسد به ویژه از طریق حملات هوایی و حمایت نظامی افزایش یافته است و به اسد کمک می کند تا بخش های زیادی از کشور را کنترل کند. اما اکنون با توجه به تغییرات سریع میدانی و تحولات سیاسی، واکنش روسیه به شورشیان بسیار کمتر از گذشته است.
اردوغان در سوریه: از حمایت از شورشیان تا تهدیدات مالی و بستن گذرگاه های مرزی
طی یک سال گذشته، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه تلاش های زیادی برای متقاعد کردن بشار اسد برای مذاکره با شورشیان به منظور جلوگیری از فروپاشی سوریه انجام داد، اما این تلاش ها به نتیجه نرسید. حتی پس از آغاز حملات شورشیان، اردوغان مجدداً پیشنهاد مذاکره را داد، اما این درخواست نیز زمانی که اسد ضرورت خروج کامل ترکیه از تمام خاک سوریه را تصریح کرد، رد شد. در ظاهر، اردوغان اکنون یک برگ برنده قوی دارد. این کشور به عنوان متحد، حامی و تامین کننده تسلیحات برای دو اتحاد اصلی شورشیان عمل می کند. این اتحادها عبارتند از: ارتش ملی سوریه، که قبلا به عنوان ارتش آزاد سوریه شناخته می شد، که شامل گروه های مختلف شبه نظامی است. هیئت تحریر الشام مسئول طراحی و راه اندازی این حملات است. از ابزارهای فشار اردوغان می توان به تهدید به توقف جریان کمک های مالی و بستن گذرگاه های مرزی ترکیه و سوریه اشاره کرد که یکی از منابع اصلی درآمد این شبه نظامیان شناخته می شود.
تحولات ده روز اخیر تاثیر بسزایی بر وزن جرثقیل مطبوعاتی ترکیه داشته است. شبه نظامیان جولانی توانستند انبارهای تسلیحات، مهمات و تجهیزات نظامی ارتش سوریه را تصرف کرده و وابستگی آن به تسلیحات وارداتی را کاهش دهند. علاوه بر این، حضور طولانی مدت آنها در ادلب آنها را بر آن داشته تا تولید سلاح های محلی از جمله هواپیماهای بدون سرنشین و خودروهای زرهی را آغاز کنند. الجولانی همچنین تلاش خواهد کرد تا پیروزی های سریع خود در میدان را به دستاوردهای سیاسی تبدیل کند و هیچ تضمینی وجود ندارد که او در آینده راه ترکیه را ادامه دهد.
اتحاد الجولانی با کردها: توافق احتمالی یا تهدیدی برای امنیت ترکیه؟
الجولانی، 42 ساله، که به عنوان رهبر القاعده در سوریه شروع به کار کرد اما در سال 2016 روابط خود را با این گروه قطع کرد، اکنون مانند “رهبر همه سوری ها” صحبت می کند و عمل می کند. او در مصاحبه ای با نیویورک تایمز که روز جمعه منتشر شد، گفت که آماده هرگونه راه حل سیاسی است، اما «اکنون زمان مناسبی نیست». به نظر می رسد این زمان پس از سقوط دمشق و رژیم اسد فرا خواهد رسید. وی در عین حال به نیروهای خود دستور داد تا با سربازان اسیر سوری و همکاران آنها “با احترام” رفتار کنند و همچنین روز یکشنبه اعلام کرد که نهادهای دولتی سوریه تا زمان رسمی شدن تغییر رژیم، تحت کنترل محمد قاضی جلالی، نخست وزیر این کشور خواهند ماند. افراد او همچنین برای مقامات ارشد سوری که برای رژیم کار میکردند «گواهیهای حفاظت» صادر کردند تا در صورت دستگیری از آنها در برابر آسیب محافظت کنند و نشان دهند که الجولانی تلافی نمیکند.
ابومحمد الجولانی که پیش از این به عنوان یک اسلام گرای افراطی شناخته می شد و این نگرانی وجود داشت که او در تلاش است تا یک دولت اسلامی تحت کنترل شرعی در سوریه ایجاد کند، در روزهای اخیر بیانیه های مصالحه آمیز صادر کرده است. او قول داد که از تمام اقلیت های مذهبی و قومی در کشور حمایت خواهد کرد و به حقوق آنها احترام خواهد گذاشت. با توجه به شرایط کنونی، الجولانی به عنوان جایگزینی برای بشار اسد، دیگر روسیه و شبه نظامیان آن را به عنوان شرکای احتمالی نمی بیند. با این حال، این فرض که کاملاً در جیب ترکیه است هنوز باید در میدان جنگ ثابت شود.
الجولانی بهعنوان «رهبر همه سوریها» با مخالفان داخلی خطرناکی از جمله شبهنظامیان رقیب در مناطقی مانند درعا و سویدا مواجه است که در حال حاضر با او در تلاش برای سرنگونی رژیم بشار اسد متحد شدهاند. اما چالش های پیش روی الجولانی به این گروه ها محدود نمی شود. نیروهای کرد که در هفتههای اخیر به سرعت بخشهای بیشتری از شمال شرق سوریه را تصرف کردهاند، تهدیدی جدی برای او محسوب میشوند. این نیروها گذرگاه دیرالزور و گذرگاه مرزی البوکمال را تحت کنترل درآوردند و در روزهای اخیر با نیروهای ترکیه درگیر شدند. ترکیه در حال تلاش برای تصرف منبج، یکی از مهم ترین پایگاه های کردها در غرب رود فرات است.
اتحاد بالقوه بین کردها و نیروهای حیات تحریر الشام، الجولانی را مجبور می کند که بین خواسته های کردها برای حفظ خودمختاری خود و تمایل ترکیه برای حفظ آنها در فاصله 20 تا 30 کیلومتری (حدود 12 تا 18 مایلی) از مرزهای خود مصالحه کند. . سوال اصلی اکنون این است که آیا ترکیه به “نظامیان” خود اجازه می دهد تا به کردها پیروز شوند و این کار را به قیمت تهدیدی برای امنیت ملی خود انجام خواهد داد؟ از سوی دیگر، آیا جولانی که تلاش می کند خود را با حمایت گسترده ملی محاصره کند، حاضر است به ترکیه اجازه دهد تا جنگ علیه کردها را ادامه دهد، در حالی که تلاش می کند با آنها ائتلافی حاکم تشکیل دهد؟