مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

آیا پزشکیان می‌تواند تفاوتی در رابطه ایران و امریکا ایجاد کند؟

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


آیا یک رئیس جمهور میانه رو مانند پزشکان تهران می تواند تفاوتی در رابطه ایران و آمریکا ایجاد کند؟ / برای اینکه تغییری در سیاست خارجی ایران ایجاد شود، باید خشونت در منطقه به ویژه در غزه و لبنان متوقف شود.بعدی- عمر تاشپینار; او یک کارشناس ارشد غیر مقیم در موسسه بروکینگز در مورد ترکیه، اتحادیه اروپا، مسلمانان در اروپا، اسلام سیاسی، خاورمیانه و ناسیونالیسم کرد بود. او استاد کالج ملی جنگ و دانشکده مطالعات بین المللی پیشرفته جان هاپکینز است و همچنین در مرکز حقوق بشر رابرت اف کندی در واشنگتن سمت دارد. تمرکز تاسپینار بر اقتصاد سیاسی، اروپا و خاورمیانه است. و ترکیه. او قبل از پیوستن به کالج ملی جنگ، همکار سیاست خارجی و مدیر برنامه ترکیه در موسسه بروکینگز بود. او نویسنده دو کتاب اسلام سیاسی و ناسیونالیسم کرد در ترکیه (راتلج، 2005) و مقابله با افراط گرایی از طریق توسعه انسانی: آموزش، اشتغال و آزادی در جهان اسلام (بروکینگز، 2008) است.

بر اساس گزارش مرکز سیاست گذاری امارات. انتخاب اخیر مسعود مادیگیان به عنوان رئیس جمهور ایران سوالاتی را در مورد تغییرات احتمالی در سیاست خارجی تهران ایجاد کرده است. آزمون واقعی این تغییر بالقوه در بحبوحه تشدید تنش ها بین اسرائیل و حزب الله پس از حمله 27 ژوئیه به بلندی های جولان که منجر به کشته شدن چندین کودک شد انجام می شود. اسرائیل حزب الله را مسئول این حمله دانست و قول داد که با این حمله قاطعانه برخورد کند. در 28 ژوئیه، اهداف حزب الله در عمق لبنان مورد حمله اسرائیل قرار گرفت و در 30 ژوئیه، یک فرمانده ارشد نظامی حزب الله توسط یک پهپاد اسرائیلی در بیروت ترور شد.

علاوه بر این، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در نشانه ای بسیار تحریک آمیز مبنی بر اینکه ایران از این وضعیت جان سالم به در نخواهد برد، در تهران که در مراسم تحلیف پزشکیان شرکت کرده بود، ترور شد. این پیشینه شکننده که با احتمال وقوع یک جنگ همه جانبه منطقه ای مشخص می شود، مصادف است با تشکیل دولت جدیدی در ایران که نسبت به دولت قبلی معتدل تر است. غرب خواهان خویشتنداری برای جلوگیری از تشدید بیشتر است. با توجه به اینکه پزشکیان هنوز اعضای کابینه وی را معرفی نکرده اند، هنوز برای پیش بینی مشخص در مورد تغییرات احتمالی سیاست ها زود است.

اجماع کنونی در واشنگتن نشان می دهد که انتظارات برای تغییر عمده در سیاست خارجی تهران ممکن است زودرس و خام باشد، به ویژه با توجه به تشدید خشونت های اخیر. دلیل تحلیل محتاطانه در این زمینه بسیار منطقی و ساده است، زیرا رئیس جمهور در ایران اختیار تغییر سیاست های اساسی مرتبط با سیاست خارجی را ندارد. با این حال، شناخت این واقعیت و تحول کلیدی در تهران از دیدگاه واشنگتن ارزش پیگیری دارد. نخست، نشانه‌هایی از رویکرد معتدل‌تر مقامات بلندپایه رژیم وجود دارد، و دوم، توازن جدید قدرت بین افراط‌گرایان و میانه‌روها ارزش بررسی دارد.

هر دوی این پویایی‌ها می‌توانند پیامدهایی برای روابط ایران با غرب داشته باشند که تاکنون عمدتاً به صورت لحنی بیان شده‌اند، اما احتمالاً در ماهیت نیز وجود دارند. با این حال، نشانه‌ها در حال حاضر بیشتر به تداوم سیاست‌ها اشاره می‌کنند تا تغییر رویکرد. اظهارات وزارت امور خارجه ایران مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی از پیامدهای پیش بینی نشده اقدامات خود از جمله ماجراجویی های جدید در لبنان آگاه است، تعجب آور نیست. هیچ کس در واشنگتن انتظار ساده لوحانه ای از یک تغییر بنیادی در تهران ندارد، اما بر اساس دو شاخصی که قبلاً به عنوان معیارهای اولیه ذکر شد، زمان نشان می دهد که آیا تغییر در سبک و ماهیت به آرامی در ایران پدیدار خواهد شد یا نه. ایران منعکس کننده رویکرد تهران است.

با توجه به تشدید تنش اخیر و بسیار جدی در منطقه، یک واقعیت به طور فزاینده ای آشکار شده است: برای اینکه هرگونه تعدیل در سیاست خارجی ایران رخ دهد، خشونت در منطقه، به ویژه در غزه و لبنان، باید متوقف شود. تا زمانی که نوعی امنیت و ثبات برقرار نشود، فرصت واقعی برای اعتدال در سیاست خارجی ایران وجود نخواهد داشت. در حال حاضر، پویایی در خاورمیانه در جهت مخالف در حال حرکت است. واشنگتن فصل پرخطر انتخابات ریاست جمهوری را سپری می کند و نتوانست رهبری لازم برای تثبیت آتش بس غزه را نشان دهد یا نتانیاهو را به پذیرش آن تشویق کند، که به نظر می رسد تشدید تنش را به جای تعدیل در روابط ایران و آمریکا ترجیح می دهد.

وضعیت سیاست خارجی چگونه است؟

همانطور که قبلا ذکر شد، با توجه به اینکه حوزه سیاست خارجی به طور کلی در حیطه اختیارات و صلاحیت های ریاست جمهوری نیست، تغییر سیاست خارجی ایران برای پزشکیان دشوار خواهد بود. سیاست خارجی ایران امروز بسته به تفسیر و اهداف راهبردی می تواند به عنوان یک پیروزی بزرگ منطقه ای یا یک شکست بزرگ در راستای ایجاد رفاه برای شهروندان ایرانی تلقی شود. از جهاتی انکارناپذیر است که ایران امروز از نفوذ منطقه ای و بین المللی بیشتری نسبت به گذشته برخوردار است. شبکه شبه نظامیان متحد با تهران در عراق، سوریه، لبنان و یمن بسیار مؤثر است. تهران همچنین روابط استراتژیک، نظامی و اقتصادی خود را با روسیه و چین بهبود بخشید. برنامه هسته ای ایران نیز به اوج خود رسیده است و در نتیجه جنگ غزه و خشم جهانی علیه اسرائیل، مخالفت شدید تهران با اسرائیل در افکار عمومی منطقه بسیار محبوب شده است. با این حال، این موفقیت ها به شدت با احساس شهروندان ایرانی نسبت به اقتصاد کشورشان متفاوت است. اقتصاد ایران در چنگال تحریم های آمریکا، سوء مدیریت فاحش و فساد و نابرابری فزاینده در حال فروپاشی است.

قطعا میدیان نمی تواند سیاست های هسته ای ایران، فعالیت های منطقه ای یا روابطش با چین و روسیه را تغییر دهد، اما این بدان معنا نیست که او نمی تواند هیچ تاثیری در سیاست خارجی به ویژه در زمینه دیپلماسی هسته ای داشته باشد و اراده خود را برای این امر نشان می دهد. گفتگوی باز با اروپا در دیپلماسی هسته ای و دیگر جبهه ها، آنها باید تعادل ظریفی از تداوم و تغییر ایجاد کنند. در جبهه تداوم، او پیش از این با نوشتن نامه ای به حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، یا با قول تداوم حمایت از جبهه مقاومت و صحبت با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در مورد ادامه روابط، به شرکای سنتی رژیم اطمینان داده بود.

در جبهه تغییر، برخی نام های اصلاح طلب به وزارت امور خارجه بازگشتند. بازگشت محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق که در دوران تبلیغات انتخاباتی معاونت پزشکی ارشد بود و اکنون رئیس کارگروه سیاست خارجی وی است، قابل توجه بود. همچنین قرار است پزشکیان عباس عراقچی، مذاکره کننده ارشد توافق هسته ای 2015 و معاون سابق وزیر امور خارجه را به عنوان وزیر امور خارجه جدید معرفی کنند. در نهایت پزشکیان تمایل خود را برای احیای توافق هسته ای برای پایان دادن به تحریم های غرب اعلام کردند. او اغلب در طول مبارزات انتخاباتی شکایت می کرد که چین برای خرید نفت ایران تحت عنوان قیمت های تجاری تحت تحریم ها درخواست تخفیف های عمیق کرده است.

آیا این پویایی های جدید می تواند راه را برای تغییر در روابط ایران و آمریکا هموار کند؟

پاسخ کوتاه به این سوال این است که همه چیز به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بستگی دارد. می توان با خیال راحت فرض کرد که دولت جدید ترامپ سیاست خود را در قبال ایران بر اساس هویت سیاسی ظاهرا معتدل رئیس جمهور جدید ایران تغییری اساسی نخواهد داد. از سوی دیگر، دولت آتی کمالا هریس ممکن است به دیپلماسی و گفتگو فرصت دیگری بدهد، به خصوص اگر دولت اصلاحات ایران تمایل و انعطاف واقعی برای احیای توافق هسته ای نشان دهد.

یک حوزه وجود دارد که احتمالاً بدون توجه به اینکه چه کسی در ژانویه 2025 وارد کاخ سفید می شود، در واشنگتن همگرایی کامل وجود خواهد داشت: استفاده تهران از نیروهای نیابتی علیه اسرائیل و نیروهای آمریکایی در خاورمیانه. جنگ همه جانبه بین حزب الله و اسرائیل عواقب ناگواری برای کل منطقه خواهد داشت. به همین دلیل است که واشنگتن اکنون به دقت توانایی تهران برای کنترل حزب الله را زیر نظر دارد.

در پنتاگون، وزارت خارجه و کاخ سفید خوش بینی محتاطانه ای وجود دارد که نه رهبری ارشد و نه پزشکیان علاقه ای به گسترش جنگ در غزه ندارند. به همین ترتیب، واشنگتن از نزدیک نیروهای وابسته به ایران در عراق، سوریه و یمن را زیر نظر دارد. پنتاگون آماده است در صورتی که نیروهای نیابتی ایران نیروهای آمریکایی را هدف قرار دهند، همانطور که در اردن انجام دادند، انتقام بگیرد. نیازی به گفتن نیست که وضعیت انصارالله به یک نگرانی عمده امنیت ملی تبدیل شده است. با این حال، هیچ نتیجه نهایی در واشنگتن در مورد میزان نفوذ عملیاتی تهران بر این گروه که ایالات متحده بار دیگر آن را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده است، وجود ندارد.

در نهایت واشنگتن نسبت به احتمال تغییر در ایران در دوره ریاست جمهوری پزشکیان واقع بین است. اکنون به دلیل مارپیچ جدید خشونت در منطقه، این واقع گرایی جای خود را به بدبینی داده است. آگاهی روشنی وجود دارد که کلید تغییر پزشکیان نیستند، بلکه مقامات و نهادهای بالاتر هستند. بنابراین، بسیاری از کارشناسان امور ایران در دولت بایدن در مورد سناریوهایی در مورد خلاء قدرت در آینده ایران گمانه زنی می کنند که می تواند تأثیری بسیار بیشتر از تغییر در سطح ریاست جمهوری داشته باشد. علیرغم این احتیاط، نشانه هایی از گشایش عملی رژیم و توازن جدید قدرت بین میانه روها و افراط گرایان در ایران توسط دولت بایدن به دقت تحت نظر است.

این امید وجود دارد که دولت جدید ایران شامل تکنوکرات ها و چهره های عملگرا باشد که از اصلاحات داخلی حمایت می کنند. این ممکن است شامل کاهش محدودیت‌ها در اینترنت، اجازه دادن به میلیون‌ها نفر برای دسترسی به وب‌سایت‌ها بدون نیاز به استفاده از شبکه خصوصی مجازی (VPN)، ابتکاراتی برای بهبود مراقبت‌های بهداشتی و دسترسی به آموزش برای فقرا، و فراهم کردن محیطی کمتر محدودکننده برای مطبوعات باشد. زنان و مردم عادی ایران تا زمانی که فعالیت آنها تهدیدی برای نظام نباشد. هدف نهایی رهبری و پزشکیان بازگرداندن طبقه متوسط ​​ایران و برخی عناصر جوان به عرصه برای تقویت مشروعیت سیاسی و اقتصادی رژیم است.

واشنگتن همچنین به خوبی آگاه است که پزشکیان فضای محدودی برای مانور در موضوع هسته ای خواهند داشت. این احساس وجود دارد که فرصت دیگری برای دیپلماسی ممکن است در شرایطی که اقتصاد ایران ناامید برای رفع تحریم‌ها است پدیدار شود. با این حال، این بستگی به این دارد که آیا شریکی مشتاق در کاخ سفید وجود دارد یا خیر.

اروپا همیشه علاقه مند به دیپلماسی بیشتر با ایران خواهد بود، اما دولت بعدی آمریکا در صورت ریاست جمهوری ترامپ این کار را انجام نخواهد داد. به نظر می رسد تنها شانس موفقیت یک توافق هسته ای جدید در صورت روی کار آمدن دولت کامالا هریس است که مقامات ارشد رژیم در ایران را متقاعد می کند که آنها واقعاً خواهان دستیابی به توافق هستند.

تبلیغات بنری

fararu به نقل از همه در یک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *