ایران و آمریکا در دوران ترامپ؛ احتمال توافق یا تشدید تنش؟
۱ دقیقه خوانده شدهآینده رهبران جهان این هفته در نشست سران گروه 20 در ریودوژانیرو دیدار می کنند، اما حضور دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، حتی در غیاب فیزیکی او مشهود است. سوالی که ذهن کشورها و شرکت ها را به خود مشغول کرده این است: بازگشت ترامپ چه معنایی برای ما خواهد داشت؟
طبق آنچه همه در یک از مجله فارین پالیسی نقل کرده استدر بخش بعدی سعی خواهیم کرد به تفصیل مصاحبه ایان برمر، استاد علوم سیاسی و رئیس گروه اوراسیا را با مجله فارین پالیسی بیان کنیم.
از بحث گزینش به ویژه در حوزه های مرتبط با امنیت ملی شروع کنیم. انتخاب این افراد درباره سیاست خارجی در دوره دوم ترامپ چه می گوید؟
دولت ترامپ احتمالاً سیاست های سخت تری را در قبال چین اتخاذ خواهد کرد و از اسرائیل و روسیه حمایت می کند، اگرچه این رویکرد با مواضع قبلی ترامپ او. D. ونس متعادل تر است. برای من انتخاب پیت هگست به عنوان وزیر دفاع قابل توجه است. چون فاقد تجربه اداری است و به نظر می رسد دلیل اصلی انتخابش چهره جذاب و نفوذ رسانه ای او باشد. این تصمیم مشابه انتخاب رکس تیلرسون به عنوان وزیر امور خارجه بود. این انتخابی است که بر اساس تأثیرات خارجی انجام می شود و نه هماهنگی سیاسی. از این منظر چنین انتخابی دور از انتظار نیست.
انتصاب های اخیر در مناصب امنیت ملی ایالات متحده نگرانی هایی را به خصوص از منظر ثبات و حاکمیت قانون برانگیخته است. انتخاب مت گیتس برای سمت دادستان کل کشور با توجه به سوابق و اتهامات گذشته وی باعث نگرانی نخبگان سیاسی شده است. تولسی گیبارد، گزینه پیشنهادی DNI، همچنین به دلیل اظهارات جنجالی و تمایلات متحد خود با کشورهایی مانند سوریه، ایران و روسیه با انتقادات گسترده ای مواجه شده است. این انتصاب ها نگرانی های جدی در میان کارشناسان سیاست خارجی هر دو حزب سیاسی ایجاد کرده است.
فکر می کنید شرکت های جهانی به دومین دوره ریاست جمهوری ترامپ چگونه نگاه می کنند؟
در کوتاه مدت، فضای کسب و کار در ایالات متحده خوش بینانه خواهد بود. این خوشبینی ناشی از افزایش هزینههای مالی و انتظار کاهش محدودیتهای نظارتی در بخشهای مختلف، بهویژه در امور مالی، فناوری، ارزهای دیجیتال و نفت و گاز است. با این حال، رابرت اف. دوران تصدی کندی جونیور به عنوان وزیر بهداشت تأثیر منفی بر سهام دارو داشت. در کل فکر می کنم فضای کسب و کار در این مدت نسبتاً مساعد است.
انتظار می رود کاهش مالیات ها در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ تمدید شود، اقدامی که چالش هایی را برای اقتصادهای جهانی به همراه خواهد داشت. این سیاست به تقویت دلار کمک می کند، اما پیامدهای منفی برای بسیاری از اقتصادهای نوظهور دارد. در این میان اسرائیل یکی از معدود کشورهایی است که ارزش پول ملی خود را افزایش داده است. اوراق قرضه اوکراین نیز عملکرد مثبتی داشتند زیرا بازارها به آتش بس کوتاه مدت بالقوه امیدوارند زیرا ترامپ به زلنسکی و پوتین فشار می آورد. با این حال، تأثیر این تحولات تنها در کوتاه مدت قابل توجه خواهد بود.
در درازمدت، ایالات متحده با تورم بالا ناشی از سیاست های تعرفه ای و سرکوب مهاجران غیرقانونی مواجه خواهد شد. در عین حال، بسیاری از کشورها اقدامات پیشگیرانه بیشتری را انجام خواهند داد، زیرا دولت های مختلف معتقدند که ایالات متحده دیگر یک رهبر معتبر نیست و ارزش های آن با ارزش های متحدان سنتی اش خارج است. این وضعیت پیامدهای اقتصادی بلندمدتی به همراه خواهد داشت. با این حال، بازارها معمولاً به این مسائل واکنش نشان نمی دهند زیرا عملکرد آنها واکنش های کوتاه مدت را منعکس می کند. در حال حاضر، اعتماد سرمایه گذاران به اقتصاد ایالات متحده همچنان قوی است.
مسائل مختلفی مطرح شد. می خواهم با بحث تعاریف شروع کنم. به نظر می رسد این منطقه ای است که هر چیزی ممکن است رخ دهد. ترامپ پیشنهاد کرد تعرفه 20 درصدی برای همه کشورها و 60 درصدی بر چین اعمال شود. به نظر شما نتیجه نهایی چه خواهد شد؟ شرکت ها و مدیران عامل چگونه آماده می شوند؟
ترامپ از دریچه اقتصادی به سیاست خارجی به ویژه از دریچه تعرفه ها می پردازد. برای او تعرفه ها اولویت بالاتری نسبت به موضوعاتی مانند فناوری دارند. در دوره قبل، او بر اعمال تعرفه 25 درصدی بر چین تمرکز کرد، سیاستی که بایدن نیز آن را حفظ کرد. ترامپ با تنظیم سیاستی که در بین مردم آمریکا طنین انداز شد، حتی اگر به مصرف کنندگان آمریکایی آسیب برساند، رویکردی پایدار در پیش گرفت. او به شدت به اهمیت تعرفه ها اعتقاد دارد و هرگز سعی در کاهش آن نداشته است. مخالفت او با کسری تجاری حتی قبل از ورودش به سیاست ملی آشکار بود. با این حال، اهداف آن فراتر از کاهش کسری تجاری و تمرکز بر ایجاد اشتغال، جذب سرمایه و افزایش سرمایه گذاری داخلی، استفاده از یارانه ها و تعرفه ها به عنوان ابزارهای تشویقی کلیدی است.
برخلاف جمهوریخواهان سنتی، دونالد ترامپ از حمایت اتاق بازرگانی آمریکا برخوردار نیست. این عدم حمایت به دلیل مخالفت ترامپ با جهانی شدن و تمرکز او بر احیای شرکت های چند ملیتی است. به جای تسهیل در فعالیت های بین المللی این شرکت ها، به دنبال اعمال تعرفه های بیشتر برای تشویق تولید داخلی است. اگرچه اعمال تعرفه 60 درصدی بر کالاهای چینی می تواند به اقتصاد آمریکا آسیب برساند و اجرای آن بعید به نظر می رسد، اما ارائه چنین سیاست هایی می تواند به عنوان اهرمی در مذاکرات با چین مورد استفاده قرار گیرد. این رویکرد ممکن است شرکتها را تشویق کند تا سریعتر از بازار چین خارج شوند، روندی که با توجه به عملکرد ضعیف اقتصاد چین سرعت گرفته است.
ترامپ به صراحت اعلام کرد که قصد دارد مهاجران غیرقانونی را اخراج کند، هرچند هنوز مشخص نیست که تعداد آنها چقدر است. فکر می کنید ترامپ اخراج چند نفر را آغاز خواهد کرد؟ چه سیگنال های بازار می تواند مانعی بر سر راه تلاش های او برای اخراج مهاجران باشد؟
دولت ترامپ مایل است هزینه های اقتصادی، تورم، قیمت ها و چالش های دسترسی به نیروی کار را که با سرکوب مهاجران غیرقانونی همراه است، بپذیرد، زیرا قانون به نفع آن است. بسیاری از شرکتها از این واقعیت سوء استفاده میکنند که با مهاجران غیرقانونی کار میکنند و ترامپ تلاش میکند کاری در این زمینه انجام دهد. این سیاست در ایالت های قرمز (محافظه کار) بسیار محبوب است، اما در ایالت های آبی (لیبرال) نیز طرفداران زیادی دارد.
در گذشته، بسیاری از شهرها در ایالت های آبی به عنوان پناهگاه برای مهاجران غیرقانونی اعلام شده اند. اگرچه این ایده در تئوری جذاب به نظر می رسید، اما با ورود مهاجران به این شهرها واقعیت پیچیده تری پدیدار شد. این وضعیت بسیار شبیه به تجربه اروپایی است، جایی که بسیاری از دولت ها در نهایت به سمت سیاست های جناح راست روی آوردند.
در ایالات متحده، به نظر می رسد که سیاست های مهاجرتی ترامپ به تدریج در حال تبدیل شدن به جریان اصلی است، زیرا مهاجرت همچنان یک موضوع بزرگ و تأثیرگذار است و این به نفع او است. با این حال، تورم، به عنوان یک چالش اقتصادی، می تواند همراه با سیاست های ترامپ حرکت کند، اما سیاست هایی مانند تعرفه ها، محدودیت های مهاجرتی و هزینه های مالی تاثیر آن را محدود کرده است.
بیایید نگاهی به وضعیت جهان بیندازیم. بیایید از چین شروع کنیم. روابط آمریکا و چین در دوران ریاست جمهوری ترامپ را چگونه تحلیل می کنید؟
وضعیت اقتصادی چین در حال حاضر شاهد بدترین وضعیت خود از دهه 1990 و شاید حتی از دهه 1970 است. این شرایط چین را بر آن داشته تا رویکردی محتاطانه و ریسک گریز در روابط خارجی خود اتخاذ کند. به عنوان مثال، پکن نیروهای خود را از مرز مورد مناقشه با هند خارج کرده است و شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، اولین دیدار دوجانبه خود را با نارندرا مودی، نخست وزیر هند در پنج سال گذشته برگزار کرد. چین همچنین مشتاق دیدار با ژاپن است که احتمالاً به برخی اقدامات اقتصادی منجر خواهد شد. در مورد اروپا، پکن رویکرد ملایمتری اتخاذ کرده و سیاست «هویج بیشتر، چوب کمتر» را در مورد تعرفههای خودروهای الکتریکی اتخاذ کرده است. به نظر می رسد چین تمایل بیشتری برای دستیابی به توافق با آمریکا پیدا کرده است.
منظور شما از “توافق” چیست؟
برای مثال، اگر ترامپ اعلام کند که «تعرفههای سنگینی وجود خواهد داشت مگر اینکه شما مایل به مصالحه باشید»، چینیها احتمالاً تمایل بیشتری به بحث در مورد این امتیازات خواهند داشت. از سوی دیگر، انتصابات رسمی ترامپ تاکنون شامل سیاستمدارانی است که رویکردی تند علیه چین دارند. این موضع تنها به مسائل اقتصادی محدود نمی شود، بلکه موضوعاتی مانند دریای چین جنوبی و تایوان را نیز در بر می گیرد. بنابراین، چین در تعاملات روزانه خود با دولت ترامپ با چالش های بیشتری مواجه خواهد شد.
در نهایت ترامپ به ارزش ها یا نظام های سیاسی دیگر کشورها اهمیتی نمی دهد. بنابراین، دیکتاتوری چین تاثیری بر تمایل ترامپ برای معامله با این کشور ندارد. اما این موضوع برای بایدن بسیار مهم بود. Dموضع بایدن مبتنی بر تقابل بین رژیمهای دموکراتیک و اقتدارگرا – «آدمهای خوب در برابر آدمهای بد» – است و چین همیشه در رده «آدمهای بد» بوده است. اما ترامپ اصلاً چنین دیدگاهی ندارد. او به اویغورها، نسل کشی در سین کیانگ، حقوق بشر یا فقدان رسانه های مستقل اهمیتی نمی دهد. ترامپ از بسیاری جهات بیشتر علاقه مند است که ایالات متحده را بیشتر شبیه چین کند تا اینکه چین را شبیه به ایالات متحده کند.
ما باید با مسئله اوکراین برخورد کنیم. شما لحظاتی پیش به این موضوع اشاره کردید، اما نظر شما در مورد امکان دستیابی به توافق پوتین و زلنسکی چیست؟
عملکرد مثبت اوراق قرضه اوکراین نشان می دهد که بازارها به آتش بس امیدوار هستند. با این حال، پایداری آتش بس و تأثیر آن بر انسجام اروپا همچنان نامشخص است. ممکن است برخی از متحدان اروپایی تمایل به تعامل مجدد با روسیه یا همراهی با سیاست های ترامپ داشته باشند که می تواند به وحدت اروپا آسیب برساند. در همین حال، از دست دادن حدود 20 درصد از خاک اوکراین لزوماً به معنای سقوط اوکراین، برکناری زلنسکی از قدرت یا فروپاشی اقتصاد این کشور نیست. ترامپ همچنین نمی خواهد اوکراین در دوران ریاست جمهوری خود سقوط کند.
آیا 80 درصد باقی مانده از خاک اوکراین توسط اروپا محافظت می شود؟
در شرایط فعلی، برخی از کشورهای اروپایی مانند لهستان، کشورهای بالتیک، کشورهای شمال اروپا و شاید رومانی و فرانسه ممکن است مایل به اعزام نیرو برای حفاظت از خاک باقی مانده اوکراین (80 درصد) باشند. با این حال، تمایل آنها به این کار بستگی به تایید ناتو و حمایت ایالات متحده دارد. انتظار می رود با توجه به سیاست های دونالد ترامپ، وی با کاهش نقش ناتو در این معادله در قالب توافقنامه صلح میان روسیه و اوکراین موافقت کند.
من میخواهم روی خاورمیانه و ایران بهویژه تمرکز کنم. در اطراف ترامپ، گروهی هستند که می خواهند تأسیسات هسته ای ایران را بمباران کنند و گروهی دیگر معتقد به جنبش «پایان جنگ های ابدی» هستند. به نظر شما کدام گروه برنده خواهد شد؟
این دو جناح می توانند تا حدودی متحد شوند زیرا اسرائیل برتری عظیم خود را در منطقه ثابت کرده است. ایران تاکنون نتوانسته واکنش موثری از خود نشان دهد. شاید با روی کار آمدن ترامپ، حملات بیشتری علیه ایران صورت گیرد. به خصوص اگر ایران در هفته های آینده اقدامی علیه اسرائیل انجام دهد. به احتمال زیاد به توافق خواهم رسید نمایش دهید وی روز گذشته به مدت یک ساعت با ایلان ماسک سفیر ایران در سازمان ملل متحد دیدار کرد. آیا ایران می تواند توافق هسته ای را پیشنهاد کند که مهمتر و جامعتر از برنامه جامع اقدام مشترک باشد که اوباما به صورت چندجانبه امضا کرد و ترامپ به طور یکجانبه از آن خارج شد؟ بله، چنین امکانی وجود دارد.
ترامپ به بسیاری از استانداردهایی که ایالات متحده مدت ها از آن حمایت کرده است، پایبند نیست. با این حال او از ژانویه قدرتمندترین کشور جهان را رهبری خواهد کرد. کشورهای بیشماری اکنون مایلند به او امتیاز بدهند و نسبت به چهار سال پیش یا حتی دو هفته پیش بیشتر از خود انعطاف نشان دهند. این بدان معناست که ترامپ در اولین ماه های ریاست جمهوری خود شانس خوبی برای دستیابی به برخی موفقیت های سیاست خارجی دارد.