باربی ۷۵ ساله!
۱ دقیقه خوانده شدهبعدی- در روستای Saf واقع در استان ایسپارتا در جنوب غربی ترکیه، ساکینا آکول 75 ساله با خانه صورتی خود همه را شگفت زده می کند. خاله سکینا که از کودکی به رنگ صورتی علاقه داشته است، می گوید: اگر می توانستم پسر و دخترم را صورتی رنگ می کردم و با عینک رز به آنها نگاه می کردم، چون این رنگ را خیلی دوست دارم. آکول همه چیز از جمله تمام جزئیات خانه خود را صورتی رنگ می کند و با ظاهر صورتی متمایز خود توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کند. همه چیز صورتی رنگ شده است، از ورودی خانه گرفته تا دیوارها و حتی فضای داخلی. آکول می گوید عشق او به رنگ صورتی از کودکی شروع شد. او به یاد می آورد که در چهار پنج سالگی از مادرش یک پارچه صورتی خواست و می گوید: «از مادرم لباس صورتی می خواستم و می دوختم و اگر رنگ دیگری به من می داد، لباس های صورتی را می دوختم. قبول کن.» از آن زمان تا به حال این کار را نکردهام و زمانی که پدرم برای تعطیلات برایمان لباسهای جدید میخرید، به او میگفتم یک ژاکت صورتی برایم بخرد، و اگر رنگ دیگری میخرید، این کار را نمیکردم انجامش نده آن را نپوش.”
به گزارش روزنامه صباح؛ آکل ادامه می دهد: “از آنجایی که من خیلی رنگ صورتی را دوست دارم، دوست دارم همه چیز صورتی باشد. احساس می کنم مجبورم نقاشی کنم. خانه ام را خودم رنگ کردم و دوست داشتم هر چیزی که به دستم می رسد صورتی باشد. نمی توانم جلوی خودم را بگیرم. اگر نقاشی نکنم، احساس راحتی می کنم: «مامان، تو مریض هستی، این کار را نکن!» بدنم را آرام می کند. اگر میتوانستم، همهچیز از جمله پسر و دخترم را میکشیدم و با عینکهای رز رنگ به آنها نگاه میکردم، زیرا من خیلی رنگ صورتی را دوست دارم.» رنج پس از مرگ همسرش عصبانی شد.
او می افزاید: “نه سال پیش در خانه من مقداری رنگ صورتی بود، اما اکنون نه به این میزان. پس از مرگ شوهرم، بیشتر به رنگ صورتی علاقه مند شدم. شروع کردم به رنگ صورتی خانه ام و این به من آرامش می داد. راهی برای من برای کنار آمدن با شرایط.” خانه صورتی او بازدیدکنندگان را از سرتاسر ترکیه به خود جذب می کند و برخی برای دیدن آن از مکان هایی مانند آنکارا و آنتالیا سفر می کنند. او می گوید: «یک روز مردم از آنکارا آمدند تا خانه من را ببینند. آیا آنها می گویند که آنها از ساووی دیدن کرده اند، اما قبلاً چنین خانه ای ندیده اند و از من می پرسند که چگونه این کار را انجام دادم و من هرگز از این کار خسته نمی شوم نقاشی نمیکنم، نمیتوانم بخوابم، میگویند: «اگر میتوانستم، همه چیز را شبیه بهشت میکردم تمام روستای صف را نقاشی می کرد.»
او حتی دستورات خاصی را در رابطه با عشقش به رنگ صورتی به فرزندانش واگذار کرد. او می گوید: به پسرم دستور دادم اگر بمیرم دو یا سه زیور صورتی رنگ مرا بر قبرم بگذارند و بیاویزند.
او در پایان میگوید: «من میخواهم همه کسانی که به خانه میآیند به یاد داشته باشند که من این چیزها را درست کردهام.
fararu به نقل از همه در یک