بازی بزرگ انرژی روسیه در خاورمیانه
۱ دقیقه خوانده شدهآینده سرگئی واکولنکو، عضو ارشد برنامه روسیه و اوراسیا بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی
بر اساس گزارشی که توسط بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی منتشر شده است. در اوایل سال 2010، روسیه و عربستان سعودی به خوبی از اهمیت نقش یکدیگر در تنظیم بازار جهانی نفت آگاه بودند. اگرچه روابط دو کشور به دلیل حمایت روسیه از بشار اسد در جنگ سوریه با تنش همراه بود. اما عربستان همچنان از عضویت روسیه در اوپک حمایت می کند.
در عین حال، روسیه که خود را یک قدرت در حال ظهور میدید و عضو گروه هشت، سازمان تجارت جهانی و حتی یک نامزد بالقوه برای پیوستن به سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه بود، تمایلی به واگذاری نفوذ یا به طور کامل نداشت. سیاست های خود را با روسیه هماهنگ کند. دیگران این کشور ترجیح داد استقلال خود را حفظ کند و در عین حال از مزایای بازار جهانی شکل گرفته تحت تأثیر سیاست های اوپک بهره مند شود. با این حال، افزایش تنش های ژئوپلیتیکی به تدریج موقعیت روسیه را تغییر داد.
و ایجاد ائتلاف اوپک پلاس؛ آغاز دوره جدیدی در روابط عربستان سعودی و روسیه
دوره بین سال های 2014 تا 2020 نقطه عطفی در پویایی جهانی نفت بود که با افزایش همکاری بین اعضای اوپک و کشورهای غیرعضو، به ویژه عربستان سعودی و روسیه همراه بود. این تحول اساساً ریشه در منافع استراتژیک سیاسی و اقتصادی داشت که دائماً در حال تغییر و تحول بودند. در بهار 2014 با الحاق کریمه به روسیه و آغاز درگیری دونباس، مسکو از گروه 8 اخراج شد و وارد درگیری طولانی مدت با کشورهای غربی شد. این وضعیت انزوای روسیه را افزایش داد و آن را مجبور به جستجوی متحدان جدید کرد.
از سوی دیگر، ایالات متحده به دلیل «انقلاب شیل» با رونق تولید نفت مواجه شد که در سه سال منتهی به جولای 2014، تولید نفت این کشور را 3 میلیون بشکه در روز افزایش داد. این رقم معادل 9 درصد تولید اوپک در مدت مشابه است. این افزایش تولید، معادلات بازار جهانی نفت را به شدت تحت تاثیر قرار داد و به کاهش قابل توجه قیمت نفت منجر شد. قیمت نفت خام برنت که در نیمه اول سال 2014 به طور متوسط 108.93 دلار در هر بشکه بود، در پایان همان سال به 55.27 دلار کاهش یافت.
برخلاف کاهش های قبلی در سال های 1998، 2001 و 2008 که به دلیل شوک های تقاضای ناشی از بحران های اقتصادی رخ داد، این کاهش قیمت ها نتیجه جهش فناوری بود. به همین دلیل بازگشت قیمت ها با بهبود اقتصادی دیگر امکان پذیر نیست. همچنین مشخص شده است که اوپک با کاهش سهم بازار جهانی خود، دیگر قادر به ایجاد ثبات در بازار به تنهایی نیست.
در ژانویه 2015 سلمان بن عبدالعزیز به عنوان پادشاه جدید عربستان سعودی پس از مرگ ملک عبدالله بر تخت سلطنت نشست. در همان زمان، شاهزاده محمد بن سلمان یک رشد سریع و قابل توجه در ساختار قدرت را آغاز کرد. الفبرخلاف رویکرد سنتی خانواده سعودی، شاهزاده جوان تمایل کمتری به آمریکا داشت و به دنبال دستاوردهای دیپلماتیک بود که موقعیت او را در رقابت برای جانشینی تاج و تخت تقویت کند. از دیدگاه وی، ایجاد یک رابطه تجاری قوی با روسیه را می توان یک موفقیت استراتژیک دانست.
در آن زمان روسیه نقش میانجی را در بحران یمن ایفا می کرد و موضعی متعادل و بدون جانبداری داشت. این مزیت عربستان را تشویق کرد تا با مسکو در مورد یمن به تفاهم برسد، زیرا چنین تفاهمی برای توسعه روابط دوجانبه حیاتی به نظر می رسید. عربستان سعودی تنها یک ماه پس از منصوب شدن محمد بن سلمان به عنوان وزیر دفاع، عملیات نظامی خود را علیه حوثی ها در مارس 2015 آغاز کرد. در ادامه این رویکرد، محمد بن سلمان در ژوئن 2015 در مجمع بین المللی اقتصاد در سن پترزبورگ شرکت کرد و با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و الکساندر نواک وزیر انرژی وقت آن کشور دیدار کرد.
مقامات روسیه و عربستان به سرعت مذاکرات را برای ایجاد چارچوب جدیدی برای همکاری آغاز کردند. این تغییر رویکرد زمانی اعمال شد که علی النعیمی، وزیر قدیمی نفت عربستان، جای خود را به خالد الفالح داد. النعیمی که خاطرات تلخی از تلاش های شکست خورده قبلی برای همکاری با روسیه داشت، نسبت به ابتکارات جدید محتاط بود. اما الفالح با اتخاذ رویکردی عمل گرایانه، آماده بود تا همکاری را از صفر آغاز کند. رابطه نزدیک مبتنی بر اعتماد شخصی به سرعت بین خالد الفالح و الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه شکل گرفت و زمینه ساز تحول مهمی در روابط دو کشور شد. این همکاری ثمربخش در اواخر سال 2016 به نقطه عطف خود رسید، زمانی که اوپک توافقنامه ای به نام “اعلامیه همکاری” را با مشارکت ده کشور غیرعضو از جمله روسیه امضا کرد.
در ابتدا توافق اوپک پلاس یک راه حل موقت برای مدیریت بحران های بازار نفت در نظر گرفته شد. تا به امروز، هیچ سند رسمی مبنی بر متعهد شدن اعضای غیراوپک به تعهدات بلندمدت وجود ندارد. تولید در این چارچوب عمدتاً در دوره های شش ماهه برنامه ریزی شده است. با این حال، عملکرد اوپک پلاس در هشت سال گذشته نشان داده است که مرزهای بین اعضای اوپک و اعضای غیراوپک تا حد زیادی مبهم شده است.
در این ساختار عربستان و روسیه بازیگران اصلی مذاکرات با حق وتو هستند. در کنار این دو کشور، امارات متحده عربی نیز نقش برجسته ای ایفا می کند، زیرا از جایگاه قوی، اما درجه دوم برخوردار است. بررسی الگوهای نوسانات تولید نشان می دهد که این سه کشور بیشترین تأثیر را در تعیین سطح تولید اوپک پلاس دارند در حالی که سایر اعضا نقش نمادین بیشتری دارند. چالشهای فنی نیز نقش مهمی در عملکرد اوپک پلاس دارند. برخی از اعضا به دلیل محدودیت های فنی همیشه کمتر از سهمیه تولید می کنند. در مقابل، سایرین از این سهمیه ها فراتر می روند، اما این رفتارها معمولاً تحمل می شوند زیرا تأثیر آنها بر کل بازار قابل توجه نیست.
از سال 2014 و به ویژه از سال 2022، اوپک پلاس به یکی از معدود سازمان های بین المللی تبدیل شده است که روسیه به عنوان یکی از اعضای اصلی با نقش تعیین کننده در آن حضور دارد. برای اطمینان از پایبندی به توافقات، وزارت انرژی روسیه به طور هفتگی بر تولید نفت نظارت می کند تا تولید این کشور مطابق با سطح تعیین شده توسط اوپک پلاس باشد. با این حال، از نظر ساختاری، دولت روسیه نمی تواند به طور مستقیم شرکت های نفتی خصوصی یا حتی دولتی را که بخش عمده ای از صنعت نفت این کشور را تشکیل می دهند، موظف کند.
کاهش تولید در این زمینه عمدتاً به مشارکت داوطلبانه شرکت ها بستگی دارد. تحولات دوران ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین نشان می دهد که توازن قوا در روسیه از الیگارشی و شرکت های نفتی به سمت دولت تغییر کرده است. برخلاف دهه های گذشته، به ویژه در سال 1998 یا 2008، از سال 2017 به بعد، شرکت های خصوصی توصیه ها و سیاست های دولت را با جدیت بیشتری دنبال می کنند.
جنگ قیمت نفت در سال 2020
روابط بین عربستان سعودی و روسیه در طول جنگ قیمت نفت در سال 2020 با چالش جدی روبرو شد از سال 2016 تا 2019، اوپک پلاس بر تثبیت بازار نفت تمرکز کرد و سعی کرد با مدیریت انتظارات بازار و کاهش مازاد عرضه، از نوسانات شدید جلوگیری کند. استراتژی ائتلاف شامل حذف تولید مازاد و جبران کمبودهای ناشی از حوادث بود، اما عمداً از افزایش قیمت ها به سطوحی که ممکن بود پایداری بلندمدت را تهدید کند، اجتناب کرد.
در پاییز 2019، عربستان سعودی تصمیم گرفت در چارچوب توافق اوپک پلاس به سیاست های قدیمی خود بازگردد. سیاستی مبتنی بر نادیده گرفتن سهم بازار و تمرکز بر افزایش قیمت. هدف از این روند جبران کاهش حجم فروش با افزایش قیمت جهانی نفت بود. این تغییر جهت نتیجه تغییر در رهبری وزارت انرژی عربستان بود.
در سپتامبر همان سال شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان جایگزین خالد الفالح، یکی از چهره های قدیمی صنعت نفت این کشور شد. ولیعهد که برنامه های بلندپروازانه ای برای آینده کشور داشت، برای تحقق این برنامه ها به منابع مالی بیشتری نیاز داشت. شاهزاده عبدالعزیز معتقد بود که می تواند با کاهش تولید نفت و در نتیجه افزایش قیمت ها، درآمد کشور را افزایش دهد. عربستان سعودی در گام اول سعی کرد با پیشتازی در اوپک پلاس و کاهش داوطلبانه تولید، سایر اعضای این ائتلاف به ویژه روسیه را به پیروی از این سیاست تشویق کند.
اما برای روسیه پذیرش این رویکرد چندان آسان نبود. الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه در برابر فشارهای مداوم ایگور سچین، مدیرعامل قدرتمند روسنفت، که آشکارا خواستار خروج کامل روسیه از اوپک پلاس شده است، مقاومت می کند. سایر شرکت های نفتی روسیه نیز ابراز نگرانی کرده اند. آنها می ترسیدند که کاهش تولید به ما یادآور اتفاقات دهه 1980 باشد. دورانی که کاهش تولید نفت عربستان سعودی به سرعت با افزایش تولید در مناطق دیگری مانند دریای شمال و خلیج مکزیک جایگزین شد. روابط نواک و عبدالعزیز بن سلمان گرم و هماهنگ نبود. این رابطه بیشتر رسمی بود و از انسجام و همکاری نزدیکی که در دوران خالد الفالح بین دو طرف وجود داشت خبری نبود.
در دسامبر 2019، کشورهای عضو اوپک پلاس، پس از مذاکرات پیچیده، با کاهش اندک تولید به میزان 500 هزار بشکه در روز موافقت کردند. عربستان به طور داوطلبانه متعهد شد 400 هزار بشکه دیگر از تولید روزانه خود را کاهش دهد. با این حال، در ژانویه و فوریه، تولید نفت شیل آمریکا به سرعت بهبود یافت و فشارها برای کاهش بیشتر تولید در میان اعضای اوپک پلاس افزایش یافت.
هدف از این فشارها ایجاد احساس کمبود دائمی در بازار جهانی نفت برای افزایش قیمت ها بود. اما این استراتژی با مخالفت روسیه روبرو شد و مدعی شد که این اقدام پایه قیمتی را برای تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا تضمین می کند و آنها را به سرمایه گذاری و افزایش تولید تشویق می کند. این در نهایت اوپک پلاس را مجبور میکند که تولید را بیشتر کاهش دهد و چرخهای از کاهش را ایجاد کند.
در اوایل مارس 2020، اختلاف بین عربستان سعودی و روسیه به یک درگیری آشکار تبدیل شد. شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان که در تلاش است خود را در سمت جدید خود ثابت کند و موقعیت خود را تقویت کند، معتقد است که همه گیری کووید-19 که در چین در حال گسترش است، احتمالاً تقاضای این کشور برای نفت را کاهش می دهد. اما روس ها رویکرد محتاطانه تری در پیش گرفتند. به گفته آنها، انتظارات عبدالعزیز مبهم و فاقد قطعیت بوده است. مسکو ترجیح داد منتظر شواهد قطعی بماند و بر اساس داده های روشن و دقیق و نه بر اساس انتظارات احتمالی تصمیم بگیرد. روس ها این موضع عربستان را نه یک ضرورت واقعی، بلکه بهانه ای برای دستیابی به اهداف سعودی ها می دانستند.
آغاز جنگ در اوکراین و تشدید فشار بر کشورهای عربی برای محکومیت روسیه
با آغاز تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تحت فشار شدید ایالات متحده برای محکوم کردن این اقدام قرار گرفتند. اما در مقابل این فشارها مقاومت کردند. اگرچه این کشورها در نهایت به قطعنامه سازمان ملل در محکومیت جنگ روسیه علیه اوکراین رای مثبت دادند، اما این اقدام بیشتر نمادین بود تا موضعی جدی.
برای کشورهای خلیج فارس، جنگ روسیه و اوکراین عمدتاً موضوعی دور از مرزهای آنها است و هیچ تأثیر مستقیمی بر امنیت یا منافع استراتژیک آنها ندارد. به همین دلیل ترجیح دادند بی طرفی خود را حفظ کنند و از جانبداری آشکار خودداری کنند. اما این موضع به معنای بی تفاوتی آنها نسبت به عواقب این جنگ نیست. این درگیری به جنگ تجاری انرژی دامن زده است زیرا غرب برای جایگزینی نفت ممنوعه روسیه به منابع دیگر روی می آورد.
در حالی که کشورهای غربی در تلاش برای اعمال تحریم های نفتی علیه روسیه بودند، چالش جایگزینی نفت روسیه از منابع دیگر به یک مشکل جدی تبدیل شد. علیرغم درخواست های مکرر از عربستان سعودی برای افزایش تولید نفت برای جلوگیری از کمبود احتمالی بازار، این کشور از پذیرش چنین تعهدی خودداری کرده است. در همین حال، طرح سقف قیمتی که توسط اتحادیه اروپا و G7 با هدف محدود کردن درآمدهای نفتی روسیه ارائه شده بود، با نگرانی و مقاومت در ریاض و ابوظبی مواجه شده است. عربستان و امارات این مکانیسم را تهدیدی بالقوه برای منافع خود می دانستند.
از نظر آنها موفقیت این طرح می تواند الگویی برای اعمال محدودیت های مشابه برای سایر صادرکنندگان نفت باشد. یکی از نگرانی های اصلی این کشورها امکان استفاده از سازوکارهایی مشابه قانون «تولید و صادرات ضد بلوک نفت» بود که می تواند قدرت کشورهای اوپک را در کنترل بازار نفت به چالش بکشد.
امارات متحده عربی به عنوان یک مرکز مهم در تجارت نفت روسیه ظاهر شده است. این کشور به پایگاهی برای بسیاری از تاجران نوظهور نفت تبدیل شده است که از ناوگان سایه برای مدیریت معاملات نفتی بالاتر از سقف قیمت و تسویه در درهم (واحد پول امارات متحده عربی) استفاده می کنند. در سالهای اخیر، امارات همچنین به خانه بسیاری از روسهای ثروتمند و پناهگاهی امن برای قایقهای تفریحی و ثروتهای لوکس آنها تبدیل شده است. دبی به طور خاص به یک مرکز حمل و نقل اصلی برای مسافران روسی تبدیل شده است.
تقویت موقعیت بریکس به منظور خروج روسیه از وضعیت طرد بین المللی
در آگوست 2023، عربستان سعودی و امارات متحده عربی جزو شش کشوری بودند که برای پیوستن به سازمان بین دولتی BRICS دعوت نامه دریافت کردند. این سازمان که در ابتدا به عنوان یک گروه تصادفی از بازارهای نوظهور توسط یک بانکدار سرمایه گذاری ارائه شد، اکنون به وزنه تعادل بالقوه G7 تبدیل شده است. روسیه که علاقه زیادی به گسترش این سازمان و مفهوم چندقطبی دارد، در تلاش است تا با ایجاد فضایی برای مشروعیت، از وضعیت طرد بینالمللی که در حال تجربه آن است خارج شود. اگرچه کشورهای خلیج فارس لزوماً با این دیدگاه موافق نیستند، اما به دنبال فرصت هایی برای متعادل کردن نقش خود به عنوان شرکای فرعی ایالات متحده هستند.
در حال حاضر، روسیه و عربستان سعودی در حالت همکاری متقابل سودمند هستند، اما این همکاری بر اساس دستور کار محدود ثبات بازار نفت است که ممکن است پایهای شکننده برای یک رابطه پایدار باشد. این دو کشور علیرغم تمایلات مشترک ضدغربی و تمایل به جهانی چندقطبی به یکدیگر نزدیکتر شده اند. هر دو کشور به عنوان قدرت های منطقه ای جاه طلب اما رو به زوال با جاه طلبی های جهانی، جایگاه طبیعی در اردوگاه ژئوپلیتیک چین دارند، اما فرصت تحقق این آرزوها محدود است.