مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

ترور رهبران حماس و حزب الله توسط اسرائیل نتیجه معکوس به همراه خواهد داشت

۱ دقیقه خوانده شده
ترور رهبران حماس و حزب الله توسط اسرائیل نتیجه معکوس به همراه خواهد داشت

تبلیغات بنری


ترور رهبران حماس و حزب الله توسط اسرائیل نتیجه معکوس به همراه خواهد داشتبعدی- ابراهیم مرعشی; دانشیار، گروه تاریخ، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا. او دکترای تاریخ را از دانشگاه آکسفورد (2004) گرفت و در آنجا از تز خود در مورد حمله عراق به کویت دفاع کرد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه جورج تاون در سال 1997 و مدرک لیسانس خود را در رشته تاریخ و مطالعات خاور نزدیک از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس دریافت کرد. مرعشی را بیشتر به عنوان نویسنده مقاله ای می شناسند که دولت انگلیس آن را سرقت ادبی دانست. دولت بریتانیا از بخش‌هایی از مقاله خود در سال 2003 با عنوان «عراق: زیرساخت پنهان‌کاری، فریب و ارعاب» استفاده کرد تا نشان دهد که دولت عراق در حال ساخت سلاح‌های کشتار جمعی است و برای توجیه نتیجه مداخله نظامی خارجی علیه عراق. . بخش بزرگی از مقاله مرعشی توسط کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل خوانده شد. در نهایت دفتر تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا، از المرعشی به خاطر این کپی برداری و دزدی برای توجیه جنگ با عراق عذرخواهی کرد. مرعشی از سال 2004 تا 2006 به عنوان عضو هیئت علمی مدعو در دانشگاه سابانجی در استانبول ترکیه خدمت کرد. علاوه بر این، او قبلاً در مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در پروژه ای برای طبقه بندی اسناد دولتی عراق کار می کرد.

بر اساس گزارش همه در یک که توسط الجزیره گزارش شده است، اسرائیل در هفته های اخیر دست به ترورهایی زده و به سرعت تعدادی از رهبران برجسته حماس و حزب الله را حذف کرده است. با این حال، دلایلی وجود دارد که باور کنیم این کشتارها که اکنون به طور گسترده به عنوان نمایش قدرت تلقی می شود، این گروه ها را جسورتر کرده و به امنیت اسرائیل و ثبات بلندمدت منطقه آسیب خواهد رساند. به عنوان مثال، ترور اسماعیل هنیه در تهران، پایتخت ایران، در روز چهارشنبه، صدای میانه رو در رهبری حماس را خاموش خواهد کرد و شاید این گروه را مجبور به اتخاذ موضعی سرسختانه تر و کمتر آشتی جویانه در قبال اسرائیل کند. هانیه، رئیس شاخه سیاسی آن گروه، به طور گسترده به عنوان یک عملگرا تلقی می شد. او قبلاً در مورد یک آتش‌بس مذاکره کرده بود و قبل از ترور در تلاش بود آتش‌بس دیگری به دست آورد.

ما در گذشته دیده‌ایم که چگونه تروریسم سطح بالا می‌تواند به خفه کردن حماس منجر شود. دو دهه پیش، در مارس 2004، اسرائیل شیخ احمد یاسین، بنیانگذار و رهبر معنوی حماس، مردی مسن را که روی ویلچر نشسته بود، هنگام خروج از مسجدی در شهر غزه پس از نماز صبح، ترور کرد. تحت نظارت یاسین، حماس با عربستان سعودی متحد بود و دسترسی محدودی به سلاح های درجه یک داشت. پس از ترور یاسین، خالد مشعل، شخصیتی سرسخت تر، کنترل حماس را به دست گرفت و این گروه را به ایران نزدیک کرد. برخلاف سعودی‌ها، ایران مایل بود تسهیلات گسترده‌تری به حماس ارائه دهد. زمانی که هنیه در سال 2017 نقش رهبری سیاسی را بر عهده گرفت و مشعل از این سمت کنار رفت، حماس کاملاً تابع نفوذ ایران بود و از قابلیت ها و امکانات بیشتری برخوردار بود. زمانی که اسرائیل رهبر حزب الله را هدف قرار داد، چنین اتفاقی افتاد. اسرائیل در سال 1992، عباس الموسوی، دبیرکل حزب الله، همسر و پسر شش ساله اش را در جنوب لبنان ترور کرد. این ترور فقط عزم حزب الله لبنان را سرسخت تر کرد. حسن نصرالله، جانشین موسوی، شخصیت کاریزماتیک‌تر، بیان شیواتر و عملکرد مؤثرتری داشت. قدرت و نفوذ منطقه ای آن گروه را به شدت افزایش داد. نصرالله همچنین مسئول ظهور فواد شکر، فرمانده حزب‌الله بود که گمان می‌رود مسئول دستیابی به پیشرفته‌ترین سلاح‌های این گروه، از جمله موشک‌های هدایت‌شونده دقیق و موشک‌های دوربرد بوده است. اسرائیل یک روز قبل از ترور هنیه در تهران به شکر در بیروت حمله کرد و پنجشنبه گذشته مدعی شد که «محمد زائف» فرمانده نظامی حماس را در جریان حمله هوایی به جنوب غزه در 13 ژوئیه ترور کرده است.

با توجه به عواقب ناخواسته ترورهای گذشته، دلیل کمی وجود دارد که باور کنیم حذف یک رهبر نظامی یا برکناری هنیه، این دو گروه را کمتر از دشمنان اسرائیل می کند. تاریخ نشان می دهد که ترور مقامات برجسته سیاسی یا نظامی در نهایت منجر به این شد که رهبر ترور شده با فردی مصمم تر، ماهرتر و سرسخت تر جایگزین شود. بنابراین، اسرائیلی ها نباید اقدامات اخیر خود را به عنوان یک پیروزی تغییردهنده تحسین کنند.

حقیقت این است که راهبرد اسرائیل در مبارزه با تروریسم در چهار دهه گذشته که به شدت بر تروریسم متکی بود، به عنوان یک شکست استراتژیک عظیم ثابت شده است. به عنوان مثال، ترور موسوی در سال 1992 از سوی بسیاری از تصمیم گیران اسرائیلی قبل از وقوع یک اشتباه راهبردی تلقی می شد. رونن برگمن، روزنامه‌نگار تحقیقی اسرائیلی، در کتاب خود با عنوان «اول برخیز و بکش: تاریخچه مخفی ترورهای هدفمند اسرائیل»، اسنادی ارائه می‌کند که برخی از شخصیت‌های نظامی اسرائیل مخالف ترور بودند و معتقد بودند که حزب‌الله یک تئاتر است و موسوی افراطی ترین مرد آن گروه در آن زمان. آنها هشدار دادند که اگر موسوی برکنار شود، ممکن است فردی تندروتر جای او را بگیرد.

در معاونت دبیرکل موسوی، حزب الله یک گروه شبه نظامی کوچک بود. قوی‌ترین سلاح این گروه، بمب‌گذاری‌های انتحاری بود و نتوانست ارتش اسرائیل را از خاک لبنان عقب راند. زمانی که نصرالله به قدرت رسید، شاکر را مسئول تشدید تلاش های آن گروه و انجام حملات نظامی پیچیده، از جمله حملات موشکی علیه نیروهای اسرائیلی در جنوب لبنان کرد. حملات به رهبری شاکر، اسرائیلی ها را مجبور به عقب نشینی از جنوب لبنان در سال 2000 کرد و این اولین شکست ارتش اسرائیل در برابر یک نیروی نظامی عربی بود.

با این حال، اسرائیل از ترورهای پس از ترور موسوی که منجر به به قدرت رسیدن نصرالله شد، درس نگرفته است. در سال 2003، اسرائیل اقدام به ترور یاسین و دستیار وقت او هنیه کرد. قبل از حمله نیروهای اسرائیلی و تخریب ساختمانی در شهر غزه، آنها به سختی فرار کردند. یک سال بعد اسرائیل موفق به ترور یاسین شد و این اقدام به ظهور خالد مشعل منجر شد که حماس را به اتحاد با ایران واداشت و نتیجه آن برای اسرائیل فاجعه بار بود.

تعجب آور نیست. در واقع، تقریباً انتظار می رود که وقتی اسرائیل یکی از رهبران سیاسی یا نظامی حزب الله یا حماس را ترور می کند، یک رهبر افراطی تر جایگزین فرد منزوی شود که به جای سازش به دنبال انتقام است.

تاریخ احتمالاً تکرار خواهد شد. اکنون انتظار می رود مشعل به عنوان جانشین هنیه به قدرت بازگردد. او احتمالاً در مذاکرات خود با اسرائیلی ها کمتر سازش می کند. ترورهای اسرائیل اغلب پیامدهای منفی داشته است و چیزی جز هموار کردن راه برای به قدرت رسیدن رهبران افراطی انجام نداده است. مثلا اسرائیل با ترور هنیه در تهران، ایران را مجبور به حمله مجدد کرده است. زمانی که اسرائیل در ماه آوریل دو ژنرال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در مقر دیپلماتیک ایران در دمشق ترور کرد، اسرائیل با استقرار و پرتاب 300 پهپاد، موشک بالستیک و موشک کروز توسط ایران مواجه شد. با این حمله، ایران اولین کشوری بود که در قرن بیست و یکم به اسرائیل حمله کرد. با وجود تمام کمک هایی که از متحدان قدرتمند غربی و همسایگان عرب خود دریافت کرد، اسرائیل در نهایت مورد اصابت حداقل پنج موشک بالستیک قرار گرفت. اقدام اخیر اسرائیل در خصوص ترور هنیه توهین آشکار به حاکمیت ایران بود. اکنون ایران باید ظرفیت بازدارندگی خود را احیا کند.

در چهار دهه گذشته، اسرائیل بر تلاش برای تضعیف بازیگران غیردولتی از طریق حملات و ترور رهبران آن گروه‌ها تمرکز کرده است و به علل ریشه‌ای خشونت سیاسی مانند اشغال، آپارتاید، از دست دادن امید و ناامیدی توجهی نکرده است. و خشم فلسطینی ها. حوادث 7 اکتبر فرصت دیگری را برای اسرائیل به وجود آورد تا مسیر قبلی خود را تغییر دهد، اما این فرصت را از دست داد.

تبلیغات بنری

fararu به نقل از همه در یک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *