تعرفه صفر چینی؛ شریک استراتژیک
۱ دقیقه خوانده شدهچین سیاستی برای ارتقای صادرات از کشورهای کمتر توسعه یافته در رابطه با جنوب جهانی اتخاذ کرده است. بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید می تواند جنگ تجاری بین آمریکا و چین را دوباره به اوج خود برساند و کاهش تجارت کالا بین دو کشور منجر به رکود جهانی و ایجاد همسویی جدید در سطح بین المللی شود. . در سالهای اخیر، موافقتنامههای چندجانبه و منطقهای بسیاری برای ارتقای تجارت بین کشورها امضا شده است و چین تقریباً پای ثابت اکثر این قراردادها بوده است. دومین اقتصاد بزرگ جهان برای کاهش وابستگی خود به تجارت با ایالات متحده سرمایه گذاری زیادی در کشورهای آسیایی و آفریقایی انجام داده است. این کشور با سرمایه گذاری در زیرساخت های آفریقا و وام دادن به این کشورها، پیوند عمیقی بین خود و کشورهای آفریقایی ایجاد کرده است.
به گفته وزارت بازرگانی آفریقا، چین اولین کشور در حال توسعه و اقتصاد بزرگی است که معافیت از عوارض گمرکی را برای همه محصولات صادر شده از کشورهای کمتر توسعه یافته ارائه می دهد و همبستگی و همکاری جنوب-جنوب را افزایش می دهد و در عین حال صادرات آفریقا را افزایش می دهد.
نوسازی آفریقا
به گفته مقامات چینی، این ابتکار می تواند نقش مهمی در تقویت صادرات کشورهای LDC به چین و کمک به آنها برای استفاده از فرصت ها در بازار گسترده چین ایفا کند. کمیسیون تعرفه گمرکی شورای دولتی چین در اطلاعیه ای اعلام کرد؛ این کشور برای 100 درصد محصولات تولید شده در کشورهای توسعه نیافته که با آنها روابط دیپلماتیک دارد، سیاست تعرفه صفر اعمال خواهد کرد. چین تا کنون با 22 کشور آفریقایی از جمله اتیوپی، بوروندی، گابن و زیمبابوه موافقت نامه هایی را در زمینه همکاری اقتصادی برای توسعه مشترک امضا کرده است. هم چین و هم کشورهای آفریقایی این قراردادهای چارچوبی را به عنوان ابتکارات همکاری پیشگام می بینند که به ترتیبات انعطاف پذیرتر و عملی تر برای آزادسازی تجارت و سرمایه گذاری منجر می شود. این توافقنامه ها حمایت نهادی بلندمدت، باثبات و قابل پیش بینی را برای همکاری های اقتصادی و تجاری چین و آفریقا فراهم می کند و در عین حال فرصت های قابل توجهی را برای محصولات آفریقایی برای ورود به بازار چین ایجاد می کند و به طور جدی از صنعتی شدن و نوسازی کشاورزی آفریقا حمایت می کند. در دو دهه گذشته، رهبران آفریقایی به طور فزاینده ای جذب منابع مالی و سرمایه گذاری چینی شده اند.
این سرمایه گذاری ها به سرعت و با شرایط آسان تری نسبت به منابع مالی سنتی (وام های صندوق بین المللی پول و بانک های غربی) انجام می شود. از سال 2000، پکن بیش از 170 میلیارد دلار کمک مالی و وام به کشورهای آفریقایی اختصاص داده است که از این پول برای ساخت پروژه هایی از جمله بزرگراه ها، بنادر و راه آهن شهری استفاده شده است.
شریک استراتژیک آینده
چین از طریق طرح کمربند و جاده خود بر شهرنشینی در آفریقا تأثیر گذاشته است. این پروژه زیرساختی در سال 2013 راه اندازی شد و هدف آن ایجاد شبکه ای از مسیرهای اقتصادی و تجاری است که چین و سایر نقاط جهان را به یکدیگر متصل می کند. تا دسامبر 2023، 44 کشور از 54 کشور آفریقایی طرح کمربند و جاده را امضا کردند. تخمین زده می شود که از طریق این ابتکار، چین 2.5 برابر بیشتر از مجموع همه کشورهای غربی در توسعه زیرساخت ها در آفریقا سرمایه گذاری کرده است. سرمایه گذاری در زیرساخت می تواند اثرات چند برابری قابل توجهی بر رشد و توسعه اقتصادی در قاره آفریقا داشته باشد. در کوتاه مدت تقاضا برای کالاها و خدمات به ویژه در ساخت و ساز ایجاد می کند که در بلندمدت در صورت برنامه ریزی و اجرای خوب می تواند رشد و توسعه اقتصادی را افزایش دهد. این امر به ویژه برای سرمایه گذاری در زیرساخت های شهری صادق است.
با بیش از دو دهه سرمایه گذاری چینی ها در آفریقا که به سرعت در حال شهرنشینی است و احتمال افزایش آن در آینده وجود دارد، بعید به نظر نمی رسد که چین بر این قاره تسلط یابد و به یکی از ابزارهای فشار چین در صحنه بین المللی تبدیل شود. معادلات در یک سیستم جهانی چند قطبی
این اقدامات با توجه به افزایش روزافزون اختلافات چین و آمریکا بر سر مسائل تجاری و سیاسی صورت می گیرد و با حضور دونالد ترامپ، رئیس جمهور جدید آمریکا در کاخ سفید، آینده روابط این دو کشور مشخص می شود. تعیین شده است. کشورها در هاله ای از عدم قطعیت قرار دارند. در حالی که انتخاب کامالا هریس میتواند ادامه بسیاری از سیاستهای خارجی دولت بایدن باشد، ریاستجمهوری دونالد ترامپ باعث عدم اطمینان بیشتر میشود، زیرا سیاستهای ترامپ از بسیاری جهات غیرقابل پیشبینی و شبیه به شخصیت او است.
درگیری آمریکا و چین
با توجه به اینکه چین دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین منبع واردات آمریکا است، انتظار میرود ترامپ جنگ تجاری را که در اولین دوره ریاستجمهوری خود آغاز کرد، تشدید کند، زیرا او بارها ایده واردات قابل توجه از چین را مطرح کرد. . اعمال تعرفه 60 درصدی بر کالاهای چینی پیشنهادی است که پیامدهای گسترده ای در پی خواهد داشت و شرکت های آمریکایی را مجبور می کند در زنجیره تامین خود تجدید نظر کنند. کسری تجاری کالاهای ایالات متحده با چین در سال گذشته به پایین ترین سطح خود از سال 2010 کاهش یافت و واردات از چین بیش از 100 میلیارد دلار نسبت به سال قبل کاهش یافت. در واقع، واردات از بزرگترین صادرکننده جهان کمتر از سال 2020 بوده است.
بر اساس گزارش اداره سرشماری ایالات متحده، با ادامه تنش ها – اقتصادی و سیاسی – بین دو ابرقدرت، انتظار می رود کسری تجاری با چین در سال 2023 بیش از 25 درصد کاهش یابد و به 279 میلیارد دلار برسد. در میان این تنش ها، بسیاری از شرکت ها سعی کرده اند با تنوع بخشیدن به زنجیره تامین خود یا انتقال مونتاژ نهایی کالاها به سایر کشورهای آسیایی، وابستگی خود را به چین کاهش دهند. در این شرایط چین به افزایش تجارت با کشورهای آسیایی و آفریقایی متوسل شد تا خود را از دست دادن تجارت با آمریکا نجات دهد. این سیاست منجر به افزایش سرمایه گذاری شرکت های چینی در کشورهای آفریقایی در زمینه زیرساخت ها و ماشین آلات شده است و به نظر می رسد دومین اقتصاد بزرگ جهان در حال متحد کردن کشورهای جنوب در برابر آمریکا است.
صنایع الکترونیک، ماشین آلات و پوشاک از بزرگترین صادرکنندگان به ایالات متحده در سال های اخیر بوده اند. تجارت بین دو کشور در سال 2022 به اوج خود رسید، اما به دلیل اینکه بسیاری از شرکت های بزرگ آمریکایی تولید خود را به خارج از چین منتقل کردند، کاهش یافت. به نظر می رسد کاهش تجارت بین ایالات متحده و چین در سال گذشته نشانه ای از جدا شدن این دو اقتصاد باشد، اما اگر به افزایش واردات از جنوب شرق آسیا به ایالات متحده نگاه کنید، به نظر می رسد که بخش بزرگی از این افزایش از سوی شرکتهای چینی است که یا دادههای تولید خود را تغییر میدهند یا… صرفاً با انتقال محصولات خود از طریق کشورهای ثالث برای جلوگیری از تعرفهها.
توسعه اقتصادی چین فشارهای رقابتی زیادی را در سراسر جهان ایجاد می کند. بر خلاف بسیاری از کشورهای غنی از نفت و انرژی فسیلی که صرفاً بر عملیات تجاری و افزایش ارزش پول محلی خود تمرکز می کنند، چین با تضعیف ارزش یوان و دنبال کردن سیاست های صنعتی در سطح داخلی و بین المللی بازارهای جهانی را یکی پس از دیگری فتح کرده است. . ابعاد، که در حال حاضر بزرگترین منبع جهان تغییر کرده است. سازمان تجارت جهانی می گوید؛ تعرفه های فولادی ترامپ قوانین تجاری را تضعیف کرده است، روابط تجاری بین دو اقتصاد بزرگ جهان تحت دولت بایدن بدتر شده است و ایالات متحده و چین موانع جدیدی را برای تجارت وضع کرده اند، از جمله محدودیت هایی در صادرات تراشه های کامپیوتری که اخیراً با کمبود مواجه شده است. این به ترس فزاینده ای منجر شده است که جهان در حال تقسیم شدن به دو بلوک تجاری است. جهان باید بسیار مراقب باشد، زیرا اگر این روند ادامه یابد، می تواند آسیب واقعی به اقتصاد جهانی وارد کند. یک مطالعه سازمان تجارت جهانی نشان داد که چنین تقسیم بندی می تواند 5 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را برای کشورهای سراسر جهان هزینه داشته باشد.