مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

دونالد ترامپ اسرائیل را از خاک بلند می‌کند یا به خاک می‌سپرد؟

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


آیا دونالد ترامپ اسرائیل را از زمین بلند می کند یا دفن می کند؟بعدی- توماس فریدمن ستون نویس نیویورک تایمز است.

به گزارش همه در یک به نقل از نیویورک تایمز، بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری لزوما به معنای پایان فشار آمریکا بر اسرائیل و فلسطینی ها برای دستیابی به راه حل دو کشوری نیست. بستگی به این دارد که ترامپ با کدام چهره وارد کاخ سفید شود: آیا ترامپ که اخیرا مایک هاکبی را از حامیان الحاق کرانه باختری به اسرائیل به عنوان سفیر جدید خود در اورشلیم منصوب کرده است؟ یا ترامپ که با دامادش جرد کوشنر، دقیق ترین طرح را برای دستیابی به راه حل دو کشور از زمان دولت بیل کلینتون طراحی و ارائه کرد؟

میثاق ابراهیم و دیدگاه ترامپ برای صلح در خاورمیانه

بله، درست خواندید: ترامپ یکی از معدود روسای جمهور آمریکا بود که در واقع طرحی برای همزیستی اسرائیل و فلسطین ارائه کرد. اگر او این ابتکار عمل را در سال 2025 مجدداً فعال کند، مردم ممکن است او را به عنوان رئیس جمهوری که اسرائیل را نجات داد و به ایجاد یک کشور فلسطینی در کنار آن کمک کرد، به یاد بیاورند. اما اگر او راهی را که انتصاب مایک هاکبی پیشنهاد کرده است در پیش بگیرد، احتمالاً به عنوان رئیس جمهوری شناخته می شود که پایان اسرائیل را دید و امید تشکیل کشور فلسطین را برای همیشه دفن کرد.

ترامپ ممکن است به تاریخ یهود یا فلسطین علاقه ای نداشته باشد، اما تاریخ یهودی و فلسطینی قطعاً او را علاقه مند خواهد کرد. چهار سال پیش، آخرین باری که با ترامپ صحبت کردم، او با من تماس گرفت تا از حمایت من از میثاق ابراهیمی تشکر کند. توافقی که مبنای صلح بین اسرائیل و امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش شد. آنچه را که در مورد ترامپ می خواهید بگویید (و می توانید خیلی چیزها بگویید)، اما باید اعتراف کنید که او منافع خاصی در انجام معاملات بزرگ دارد. معاملاتی که می تواند عواقب عمیقی داشته باشد و حتی تاریخ ساز شود.

من فقط یک هفته را در اسرائیل و امارات متحده عربی گذراندم و با رهبران سیاسی، نظامی و اقتصادی و همچنین یهودیان، فلسطینی ها و اعراب درباره اینکه ترامپ این بار در منطقه چه خواهد کرد صحبت کردم. در حال حاضر، فرصت و اشتهای عمیق برای یک توافق متحول کننده وجود دارد – البته به شرطی که ترامپ بخواهد چنین هدفی را دنبال کند و مهمتر از آن، اگر آن را درست انجام دهد.

راه حل دو کشوری پیشنهادی ترامپ: فرصتی برای صلح پایدار یا رویایی دست نیافتنی؟

دونالد ترامپ یک نقطه شروع دارد: یک طرح دو دولتی که در ژانویه 2020 منتشر شد، با عنوان “صلح تا سعادت: چشم اندازی برای بهبود زندگی مردم فلسطین و اسرائیل”. اگرچه هیچ یک از طرفین این طرح را به شکل فعلی آن نخواهند پذیرفت و حمله حماس در 7 اکتبر 2023 و جنگ متعاقب آن در غزه هرگونه توافق را پیچیده کرده است، “چشم انداز” ذکر شده در این طرح می تواند به عنوان نقطه شروعی برای مذاکرات اسرائیل باشد. روابط فلسطین در دوران پس از غزه این طرح تنها طرح جامع صلح از زمان پیشنهادهای کلینتون – که 24 سال پیش توسط بیل کلینتون پیشنهاد شد – است که به طور رسمی توسط یک رئیس جمهور ارائه شده است.

این طرح به اسرائیل اجازه می داد تا حدود 30 درصد از کرانه باختری را که اکثر شهرک نشینان یهودی در آن زندگی می کنند، ضمیمه کند. مناطق باقی مانده نیز برای تشکیل یک کشور فلسطینی مدنی در کرانه باختری و نوار غزه در نظر گرفته شد. ترامپ برای جبران بخشی از سرزمینی که فلسطینی‌ها در کرانه باختری از دست داده‌اند، افزایش منطقه غزه از طریق اسرائیل را پیشنهاد کرد و بخشی از صحرای نقب را به فلسطینی‌ها واگذار کرد. این پیشنهاد نسبت یک به دو بود که با تقاضای فلسطینیان برای مبادله مساوی اراضی در تضاد است. اگرچه این طرح آن چیزی نبود که من پیشنهاد می‌کردم و بدون مشارکت فلسطینی تدوین شد، اما همچنان می‌توان آن را نقطه شروعی در نظر گرفت.

ترامپ همچنین اتصال غزه و کرانه باختری را از طریق ترکیبی از جاده‌های سطحی و تونل‌ها پیشنهاد کرد، اما این تنها در صورتی امکان‌پذیر خواهد بود که حماس از رهبری در غزه کنار گذاشته شود – چیزی که او در آن زمان بر آن اصرار داشت. پایتخت فلسطین نیز در حومه بیت المقدس قرار داشت. بار دیگر تاکید می کنم: طرح ترامپ به دلیل پیامدهای حمله 7 اکتبر نیازمند تغییرات اساسی است. این طرح در شکل کنونی خود هیچ شانسی برای پذیرش هیچ یک از طرفین ندارد. اما این نکته مهم نیست. نکته اصلی این است که این طرح حاوی تمام عناصر ضروری برای شروع مذاکرات است. این طرح به هر دو طرف یادآوری می کند که تنها راه حل پایدار باید بر اساس تشکیل دو دولت برای دو مردم بومی همراه با تبادل زمین و ترتیبات امنیتی متقابل مورد توافق طرفین باشد.

نقش نتانیاهو و جناح‌های راست‌گرای اسرائیل در سرنوشت طرح صلح ترامپ

این نکته را نباید نادیده گرفت: طرح 2020 ترامپ نشان دهنده مواضع و دیدگاه های افراد کلیدی است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در آن زمان، و ران درمر، سفیر وقت اسرائیل در ایالات متحده و اکنون نزدیک ترین مشاور نتانیاهو، از این طرح حمایت کردند. با این حال، نتانیاهو به طور رسمی این طرح را به دولت خود ارائه نکرده است. در عوض، همانطور که ترامپ به خوبی می‌داند، نتانیاهو به دنبال الحاق تنها بخش‌هایی از خاکی بود که ترامپ به اسرائیل اختصاص داده بود. اما ترامپ این اقدام را مسدود کرد. پس از آن، امارات متحده عربی مداخله کرد و پیشنهاد عادی سازی روابط با اسرائیل را داد، مشروط بر اینکه نتانیاهو قول دهد کرانه باختری را به صورت یکجانبه الحاق نکند.

عهد ابراهیم به این شکل شکل گرفت. اما این توافق تنها یک جایزه تسلی بخش بود و نه «معامله قرن» که ترامپ به دنبال آن بود. بنابراین، اگر آتش بس و تبادل گروگان در غزه حاصل شود، امیدوارم ترامپ از این فرصت دومی که تاریخ به او داده استفاده کند و دو طرف را برای یک نشست صلح به کمپ دیوید دعوت کند. شرط حضور در این نشست ممکن است پذیرفتن طرح ترامپ به عنوان نقطه شروع مذاکرات -نه به عنوان سقف، بلکه به عنوان یک کف- باشد و سپس دو طرف مذاکرات خود را از آنجا ادامه دهند. اما آیا ترامپ برای چنین اقدامی آماده است؟ من جواب را نمی دانم.

آنچه من می دانم این است که انجام چنین گامی بدیع به هر دو طرف نشان می دهد که ترامپ منتظر نخواهد ماند تا سیاست داخلی آنها به نقطه ای برسد که مذاکرات آغاز شود. سرکوب این درگیری یک منفعت حیاتی برای ایالات متحده است، زیرا باید قبل از کشیده شدن ایالات متحده به جنگ دیگری در خاورمیانه اتفاق بیفتد. یک چیز دیگر واضح است: ترامپ هیچ علاقه ای به جنگ های خاورمیانه ندارد.

این اقدام همچنین پیام روشنی را ارسال می‌کند که ترامپ خودش سیاست‌گذاری و هدایت می‌کند و نه جناح‌های راست‌گرای طرفدار شهرک‌سازی در اسرائیل که او تاکنون در پست‌های کلیدی در خاورمیانه منصوب کرده است. زیرا اگر این افراد – و نه طرح صلح ترامپ – نشان دهنده مسیر آینده دولت او باشند، حتی حفظ منشور ابراهیمی دشوار خواهد بود، چه رسد به اینکه آن را به عربستان سعودی نیز بسط دهیم. در چنین شرایطی ترامپ آمریکا را در خاورمیانه و جهان منزوی خواهد کرد و شکی نیست که این انزوا وقت و انرژی زیادی از او خواهد گرفت.

نتانیاهو و اتلاف وقت سیاسی: هزینه هنگفتی برای اسرائیل و منافع آمریکا

مسیحیان و یهودیان افراطی که خواهان الحاق کامل کرانه باختری و نوار غزه هستند، بدون شک اسرائیل را تا مرز نابودی دوست خواهند داشت – زیرا چنین خواسته ای هفت میلیون یهودی را مجبور می کند تا برای همیشه کرانه باختری را به جای تقریباً هفت میلیون عرب در کرانه باختری بمانند. 2013. اسرائیل و غرب برای حکومت. پس از حمله حماس در 7 اکتبر، پرزیدنت بایدن با تسلیح و حمایت دیپلماتیک از اسرائیل، ریسک بزرگی را پذیرفت. اما از نظر منافع آمریکا، بایدن اشتباه بزرگی مرتکب شد.

بایدن هرگز طرح صلح جامعی را که در پشت پرده طراحی می کرد به جهانیان ارائه نکرد، طرحی که در آن ایالات متحده تضمین های امنیتی به عربستان سعودی ارائه می کرد، عربستان سعودی روابط دیپلماتیک با اسرائیل برقرار می کرد و دولت نتانیاهو وارد مذاکره می شد. ایالات متحده تشکیلات خودگردان فلسطین به راه حل دو کشوری تبدیل خواهد شد. این همان سازمانی است که پیمان اسلو را پذیرفت.

اما بایدن به نتانیاهو اجازه داد تا او را دستکاری کند و این توافق را از افکار عمومی مخفی نگه دارد. نتانیاهو می‌دانست که اگر این طرح علنی شود، یا باید آن را بپذیرد – در این صورت ائتلاف حاکم تحت فشار افراط‌گرایان یهودی فرو می‌پاشد – یا باید علناً بایدن و طرح او را رد کند. همانطور که از ابتدای این جنگ نشان داده است، نتانیاهو وقت خود را صرف حفظ بقای سیاسی خود کرده و منافع ملی اسرائیل را قربانی اولویت های شخصی خود کرده است.

اکنون، 14 ماه پس از شروع این جنگ – بدون هیچ برنامه مشخصی از سوی اسرائیل یا ایالات متحده برای “روز پس از جنگ” و با تصاویری از تلفات و ویرانی غزه که به طور مداوم در رسانه های اجتماعی در سراسر جهان در حال پخش است – بسیاری از جوانان در سراسر جهان احساس می کنند. با اضطراب. من علیه اسرائیل و آمریکا موضع گرفتم. از نظر آنها، غزه به تئاتری تبدیل شده است که در آن اسرائیل فقط برای “کشتن به خاطر کشتن” عمل می کند. نمی توان تصور کرد که وقتی مطبوعات بین المللی بدون همراهی ارتش اسرائیل وارد غزه شوند و از نزدیک با ابعاد ویرانی مواجه شوند، واکنش جهانی چه خواهد بود. به طور خلاصه: اسرائیل از ابتدای این جنگ هرگز به این اندازه قدرتمند نبوده است، اما در عین حال هرگز تا این حد منزوی نبوده است.

بر اساس نظرسنجی‌های خروجی، جنگ غزه به محبوبیت کامالا هریس در میان بسیاری از رای‌دهندگان جوان در میشیگان لطمه زد، زیرا او هرگز نتوانست توضیح دهد که چرا دولت بایدن هریس به اسرائیل سلاح می‌فرستد: شکست حماس و اجرای توافق دوجانبه. . طرح ایالتی برای دو ایالت اصلی. بدون برنامه روشن، شنونده ای وجود ندارد. بدون شنوندگان، رای دهنده ای وجود نخواهد داشت.

فلسطینی ها و اسرائیلی ها در تقاطع صلح و جنگ: آینده چه خواهد بود؟

اگر ترامپ طرح خود را احیا کند، پیام روشنی به جهان خواهد داد: اسرائیل بدون یک برنامه جدی و معتبر برای «روز پس از جنگ»، یک چک سفید از ایالات متحده برای جنگ بی پایان در غزه دریافت نکرد. این اقدام به فلسطینیان نشان خواهد داد که باید در مذاکرات موضع جدی و منسجمی داشته باشند و فقط گله و انتقاد نداشته باشند. در عین حال، در صورت دستیابی به صلح امن با اسرائیل، او بر روی برآورده کردن “خواست مشروع فلسطین برای تعیین سرنوشت” تمرکز خواهد کرد.

در حالی که این هفته در اسرائیل بودم و با یهودیان اسرائیلی، عرب‌های اسرائیلی و فلسطینی‌های کرانه باختری صحبت می‌کردم، به وضوح یک چیز مشترک دیدم: همه آنها از این جنگ خسته شده‌اند – و بهترین مردم هر دو طرف در حال بررسی ترک وطن خود هستند. زمین همانطور که هانی اللامی، یک تاجر مخابراتی فلسطینی در اورشلیم، به من گفت: «آنهایی که می خواهند از هر دو طرف بروند، کسانی هستند که می خواهند در صلح زندگی کنند. و آنهایی که می خواهند بمانند بیشتر کسانی هستند که می خواهند به مبارزه ادامه دهند.

سورپرایز برای دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب. دست‌کم، دستاورد شما ایجاد بحث‌های جدی و گسترده بین فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها و در هر یک از این جوامع خواهد بود، و در بهترین حالت ممکن است جایی در کتاب‌های تاریخ بیابید که هرگز تصورش را هم نمی‌کردید.

تبلیغات بنری

منبع : پایگاه خبری fararu

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *