سقوط آزاد بورس تا کجا ادامه دارد؟
۱ دقیقه خوانده شدهبرای درک اینکه چرا با وجود اخبار مهم و مثبت بازار نمی تواند مثبت بماند، باید به الزامات و شرایط سرمایه گذاری توجه کرد. یکی از بزرگان بازار، آقای وارن بافت، در مصاحبه ای در مورد چگونگی سرمایه گذاری اشاره کرد که صورت های مالی همه چیز را نشان می دهد. وقتی مجری از او پرسید که چگونه این کار را با این همه شرکت انجام داده است، او به شوخی گفت که شرکت ها را بر اساس حروف الفبا مرتب کرده و مرور می کند. پیام این بیانیه این است که همه سرمایه گذاران باید صورت های مالی شرکت ها را بررسی کنند و روند سودآوری، مزیت رقابتی، ساختار سرمایه و … را برای یافتن سهام برنده ارزیابی کنند. حال بیایید از این منظر به بازار سرمایه خود نگاه کنیم. در سالهای اخیر به دلیل سیاستهای مخرب اقتصادی، قوانین و شرایط قرنطینه، شرکتها برای بقا با مشکل مواجه شدهاند و رشد، نوآوری و سودآوری به اولویتهای بعدی منتقل شدهاند. بد نیست نگاهی به آمارهای مهم بازار بیاندازیم.
سرمایه گذاران و پول هوشمند در جایی وارد می شوند که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک و دخالت دولت وجود دارد. طبق آمار یک ساله مشخص است که این صندوق ها در کجا احساس امنیت می کنند و بازده بالایی دارند. یکی دیگر از داده هایی که بازار به آن توجه دارد، نسبت قیمت به فروش است که نسبت به سال 1400 و قبل از آن چه در بورس و چه در فرابورس به سطح پایین تری رسیده است.
عوامل کلیدی
بازار سرمایه ایران متاثر از چهار عامل اصلی است که انتظارات صعودی و بهبود قوی را متصور نیست و هرگونه خبر مثبت تحت تأثیر این عوامل خنثی یا بی اثر است.
1. سایه جنگ و تنش: رویارویی ایران و اسرائیل خطرات ژئوپلیتیکی را افزایش داده است و سرمایه گذاران عمده در حال حاضر حاضر به ورود و خریدهای کلان نیستند. در اینکه ایران به اسرائیل پاسخ خواهد داد شکی نیست، اما شدت این پاسخ به عواملی مانند صلح غزه و لبنان و امتیازاتی که غرب و آمریکا به ایران می دهند بستگی دارد. به همین دلیل هم اکنون باید به بازار و سرمایه های کلان حق داد که صبور باشند.
2. انتخابات آمریکا: انتخابات آمریکا عامل دیگری است که در آینده سیاسی و اقتصادی ایران نقش تعیین کننده دارد. آمارها حاکی از آن است که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، فروش نفت ایران به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. از سوی دیگر، در دوران جو بایدن، فروش نفت ایران به اوج خود رسیده و درآمد نفتی سرشاری را به ارمغان آورده است. اکنون با احتمال تغییر در سیاست های آمریکا، سیاست های ایران نیز شاهد تغییراتی خواهد بود.
3. فروش اوراق قرضه دولتی: در تمامی دوره های گذشته فروش اوراق دولتی با واکنش منفی بورس همراه بود. دولت علاوه بر فروش باقی مانده اوراق، باید به کسری خود نیز توجه کند که تا پایان سال بین 200 تا 250 سهم است که با فروش اوراق یا استقراض از بانک مرکزی یا صندوق توسعه تامین می شود. و هر سه روش به اعمال فشار بر بازار ادامه خواهد داد.
4. کاهش سودآوری شرکت ها و حاشیه سود: عوامل بسیاری از جمله قیمت گذاری اجباری، قوانین فوری، مجازات ها و مدیریت ناکارآمد منجر به کاهش سودآوری شرکت ها شده است. از سوی دیگر نرخ بازده بدون ریسک بیش از 30 درصد انگیزه سرمایه گذاران را برای ورود به بورس کاهش داد و نسبت قیمت به سود را به کمتر از 4 کاهش داد.