مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

شاعری که رهبر شبه نظامیان شورشی شد!

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


آینده سرود آزادی، انقلاب و عشق را می خواندند که ناگهان غرشی از دور در آسمان شب به گوش رسید. صدای گیتار ناگهان در جنگل قطع شد. شخصی شمع را در پناهگاه فوت می کند تا نور آن در نیمه های شب ظاهر نشود. تنها صفحه گوشی موبایلی که نور آن دیده می شود متعلق به مانگ سانگکا است. چشم رهبر شورشیان به وب سایت ردیابی پرواز دوخته شده است. سپس سکوت را می شکند و می گوید: سفر به دبی. ناگهان نفس بقیه گروه شورشی حبس شد.

طبق آنچه همه در یک از اشپیگل نقل کرده است; صداهایی که از آسمان شنیده می شد مربوط به خطوط هوایی امارات بود نه جنگنده. این داستانی است که هر شب تکرار می شود. ارتش میانمار مردم خود را بمباران می کند. هیچ سیستم دفاعی برای محافظت از مردم در برابر این بمباران ها وجود ندارد. قلعه و پناهگاه محکمی نیست. هر صدایی در آسمان می تواند به این معنی باشد که خطر بسیار نزدیک است. کسانی که بر خلاف سانگکا به اینترنت دسترسی ندارند، باید توجه زیادی داشته باشند که آیا صدایی که می شنوند بلند و ملایم است یا با غرشی شبیه به صدای بلند شدن جت های جنگنده همراه است.

سانگکای 31 ساله تا چند سال پیش از هواپیماهای مسافربری استفاده می کرد. او با آنها به ویتنام یا فرانسه و همچنین آسیا سفر کرد. او اکنون رهبر نیرویی متشکل از هزاران مرد و زن جوان است که به دنبال او وارد جنگل می شوند و با رژیم نظامی می جنگند.

اکنون این فعال سابق حقوق بشر رهبر یک گروه شورشی شده است. پس از یک دوره کوتاه حکومت دموکراتیک، ژنرال های میانمار دوباره قدرت را در دست گرفتند (در فوریه 2021). در همین راستا، مردم چندین هفته تظاهرات مسالمت آمیز را آغاز کردند. با این حال، سربازان با استفاده از گاز اشک آور و گلوله های جنگی پاسخ دادند. به ویژه مردان جوان از تحولات جدید به شدت عصبانی بودند و آماده کشتن بودند، اما هرگز زندگی تحت حکومت نظامی را تجربه نخواهند کرد. آنها قبلاً تجربه 10 سال زندگی در یک حکومت دیکتاتوری را داشتند. از این رو، جنگ داخلی در میانمار خیلی زود آغاز شد.

* تظاهرات علیه دولت نظامی در یانگون، میانمار، نوامبر 2021
شاعری که رهبر شبه نظامیان شورشی شد!

در این زمینه، در میانمار کنونی، افرادی که پیش از این هیچ ارتباطی با جنگ نداشتند، ناگهان اسلحه به دست گرفتند و از مناطق حاشیه ای میانمار شروع به جنگ علیه دولت نظامی میانمار کردند. دولتی که کارخانه های موشکی خود را دارد و البته از نظر تجهیزات نظامی کاملا برتر است.

دشواری برنامه ریزی در زمان جنگ

چندی پیش، در دهکده ای در جنوب شرقی میانمار، سانگکا با لبخندی بر لب مقابل مغازه ای ایستاد که چای و برنج سرخ شده می فروخت. این اتفاق تا مدت کوتاهی پس از پروازهای مشکوک بر فراز روستای مذکور رخ نداد. سانگکا شلوار نظامی می پوشد و یک تپانچه به کمرش بسته است. او اینجاست تا یک خبرنگار اشپیگل را به اردوگاه آنها ببرد. حضور ناگهانی او از قبل اعلام نشده بود و دلیلش هم این است که نمی خواست قولی بدهد که نتوانسته بود به آن عمل کند. جدا از همه اینها، تصمیم گیری درست در زمان جنگ و درگیری برای مردم بسیار سخت است. او با محافظ است. محافظ او در وضعیت جسمانی خوبی قرار دارد و انگشتش را روی ماشه گذاشته است.

سه روز طول می کشد تا به اردوگاه شورشیان برسیم. سانکا می گوید از اینکه انسان ها برای دیدن او باید این همه دردسر را متحمل شوند، احساس راحتی نمی کند. در طول فصل بارانی، حملات هوایی کمتری انجام می شود زیرا آسمان ابری است. در عوض، به این معنی است که جاده ها بیش از گذشته صعب العبور هستند. بنابراین فقط باید از موتورهایی استفاده کنید که زنجیر مخصوص دارند. هیچ بیمارستان مجهزی در این منطقه وجود ندارد و مجروحان باید چندین روز تحمل کنند تا به مرز تایلند برسند و در آنجا درمان را آغاز کنند. برخی از افراد مبتلا نمی توانند این را تحمل کنند و می میرند.

*سنگکا و نگهبانش در راه کمپ در حال عبور از جاده های گل آلود
شاعری که رهبر شبه نظامیان شورشی شد!

سفر به کمپ سانگکا شامل عبور از روستاهای متروکه و مزارع برنج است. اکثر ساکنان محل خانه های خود را ترک کرده اند. دلیل این امر تبدیل محل زندگی آنها به میدان جنگ است. برای چندین دهه، ارتش میانمار اقلیت قومی کارن را به وحشت انداخته است. سربازان به زنان تجاوز می کنند، از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی استفاده می کنند و روستاها را به آتش می کشند.

جنگ و فرسایش در میانمار بیش از هر کشور دیگری در جهان طول کشیده است. از زمان استقلال از بریتانیا در سال 1948، این کشور شاهد جنگ های مختلفی بین گروه های قومی و دولت نظامی میانمار بوده است. پس از کودتا در میانمار، تعداد زیادی از زنان و مردان از اکثریت قومی بامار، از جمله مانگ سنگخا، به نیروهای اقلیت پیوستند و علیه دولت نظامی میانمار جنگیدند.

جنگ به مناطقی از میانمار که سال‌ها صلح‌آمیز بود، سرایت کرده است. علاوه بر این، نیروهای مختلف به اصطلاح دفاع مردمی تشکیل شد. کارشناسان معتقدند صدها گروه مسلح در میانمار فعال هستند. گروه هایی که یک دشمن مشترک دارند که ارتش میانمار است.

قسمت آخر سفر باید با پای پیاده انجام شود. پس از حدود یک ساعت، کمپ معروف به “ارتش آزادیبخش خلق پارمار سنگکا” از تاریکی جنگل بیرون می آید. در میان درختان نخل بلند، پیروان سانگکا یک پایگاه نظامی در ساحل رودخانه ساختند. این موضوعی است که دسترسی آنها به آب آشامیدنی سالم را تسهیل می کند. محل آموزش نظامی نیز عاری از درخت است. قرار است این اردوگاه به زودی مکان خود را تغییر دهد تا از دسترس و آتش نیروهای ارتش میانمار در امان باشد. موضوعی که برای پنجمین بار تکرار شد.

یاد بگیرید که در جنگل زنده بمانید

یکی از سربازان زن در اردوگاه مانند یک کودک خوش می گذرد و با خبرنگاران اشپیگل به گرمی برخورد می کند. اینجا در جنگل، او خود را “پنگوئن” می نامد! موهای او مانند سایر نیروهای شبه نظامی کوتاه است. او باید تمام موهای خود را با شروع آموزش نظامی بتراشد.

پنگوئن به تازگی 18 ساله شده است. هنگامی که در فوریه گذشته ویدئویی از نیروهای دولتی نظامی میانمار منتشر شد که دو شبه نظامی را به درختی می بندند و آنها را زنده زنده می سوزانند، او دیگر طاقت نیاورد، بنابراین شهر محل زندگی خود، یانگون را ترک کرد تا به شبه نظامیان بپیوندد. او می گوید: «الان من برادرانم را دارم. به جنگجویان شبه نظامی اشاره دارد. پنگوئن آموزش اولیه خود را گذرانده است و اکنون در انتظار آموزش بیشتر قبل از پیوستن به واحد پهپاد است.

* پنگوئن، دختری که در اردوگاه شبه نظامیان بود
شاعری که رهبر شبه نظامیان شورشی شد!

تعداد رزمندگان اردوگاه مذکور 250 نفر است که حدود 10 درصد آنها زن هستند و سن هیچ یک از آنها بیش از 30 سال نیست. برخی از آنها زبان کره ای و پزشکی خوانده اند یا آرایشگر و کشاورز بودند. آنها از شهرهای بزرگ و همچنین از شهرهای کوچک و روستاها بودند. قبل از پیوستن به شبه نظامیان سانگکا، آنها هیچ ایده ای برای زنده ماندن در جنگل نداشتند و البته رهبر آنها خودش بود. آنها باید یاد بگیرند که چگونه در فصل بارانی لباس های خود را با آتش خشک کنند. آنها باید یاد بگیرند که چگونه با خوردن بامبو و قارچ زنده بمانند یا چگونه پشه ها و حشرات را تحمل کنند و مالاریا را درمان کنند.

ساعت 11 رئیس اداره آموزش نظامی در سوت خود دمید و اعلام کرد که وقت ناهار است. رزمندگان در یک پناهگاه جمع می شوند. مانند هر چیز دیگری در کمپ، این پناهگاه از رایج ترین مواد ساخته شده است: بامبو. از آنجایی که اسلحه کافی وجود ندارد، رزمندگان تعدادی سلاح چوبی بر پشت خود حمل می کنند. آنها صاف و منظم می نشینند. می گویند ما جانمان را برای مردممان می دهیم. سانگکا بدون هیچ احساس خاصی در چهره اش بین صفوف رزمندگان راه می رود. او ناگهان در کنار یک جوان جنگجو ایستاد. اونی که جرات نداره سرشو بلند کنه و تو چشمای سانکا نگاه کنه. میگه همه چی خوبه داری زیاد میخوری.

مثل هر روز غذای شبه نظامیان برنج است. البته امروز ماهی هم دارند. امروز یکشنبه است و 10 دقیقه فرصت دارند غذا بخورند. در روزهای دیگر، زمان صرف غذا فقط پنج دقیقه است. کمی بعد سوتی به صدا درآمد و اعلام کرد که زمان بازگشت به منطقه آموزش نظامی فرا رسیده است. مردم باید بدوند و راه رفتن قابل قبول نیست. سانکا می گوید باید بتوانید چیزهایی را که دوست ندارید نادیده بگیرید.

هنگامی که سانگکا در سال 2021 گروه مذکور را تشکیل داد، برای اولین بار تعدادی کمیته مختلف تشکیل شد که هر کدام برای خود صحبت می کردند. با این حال، حالا خودش رهبر بود و اوضاع بهتر شده بود. این یک ارتش است، نه یک جامعه مدنی. اینجا دیگر بحثی نیست. سانگکا شاعر بود و در سال 2015 به دلیل حمایت از آزادی و دموکراسی در کشورش زندانی شد. در آن دوره شعری طنز سرود که شهرت جهانی یافت. اعتقاد بر این است که او هنوز در زندان است. بسیاری از فعالان آزادی در میانمار که شبیه سانگخا بودند، وضعیت خوبی نداشتند و به تبعید فرستاده شدند یا به تایلند گریختند. سانگکا می گوید که در میانمار به دنیا آمده و می خواهد در این کشور بمیرد. او می گوید که قصد ندارد سرزمین خود را به ژنرال های ارتش میانمار بسپارد.

میانمار می تواند به کشوری ثروتمند تبدیل شود. این کشور دارای منابع زیادی مانند نفت خام، گاز طبیعی و چوب است. با این حال، رژیم نظامی میانمار از منابع این کشور سوء استفاده می کند و با مردم به عنوان دشمن رفتار می کند. منابع میانمار عمدتاً در دست ژنرال های میانماری است و روز به روز بر ثروت آنها افزوده می شود. در این زمینه پیشرفت محسوسی مانند افزایش بیمارستان ها، مدارس و … در این کشور مشاهده نشده است. زندان های میانمار پر از زندانیان سیاسی است و ژنرال ها به شدت غیرقابل پیش بینی هستند.

سانگکا با وجود شرکت در جنگ همچنان شعر می سرود. او در مقاله ای که در سال 2021 نوشت، می گوید: «دشمن ممکن است سلاح داشته باشد، اما ما یک هدف مهم داریم. کسانی که به ارتش سنگکا می پیوندند متعهد می شوند که تا پایان انقلاب وفادار بمانند. هیچ تعطیلی در این بین وجود ندارد. جوانانی که علیه رژیم نظامی میانمار می جنگند از نظر این دولت تروریست هستند. سانکا می‌گوید که از یکی از شبه‌نظامیان اردوگاهش که می‌خواست فرار کند، پرسید که می‌خواهد چه کار کند. سرباز پاسخ داد که دلش برای پدر و مادرش تنگ شده و از غربتش ناراحت است. گفت می خواهم به خانه بروم. سانکا می گوید ما او را زندانی کردیم و این یعنی او دیگر نمی تواند لبخند بزند!

تبلیغات بنری

منبع : پایگاه خبری fararu

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *