مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

(عکس)پوستر جالب و استثنایی گل‌گهر مقابل تراکتور

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


آینده گل جوهر و تراکتور تا ساعاتی دیگر به مصاف یکدیگر می روند باشگاه گل جوهر در خاک خود پوستری مهیج به سبک پیچیده و متفاوت در نظر گرفته است.

درویش خان اسفندیارپور مردی کر و لال بود که با خانواده اش در 40 کیلومتری سیرجان به گوسفندداری و باغداری زندگی می کرد. پس از اصلاحات ارضی سال 1340، در اعتراض به از دست دادن اموالش، باغداری را متوقف کرد تا اینکه تمام درختان زمین باقیمانده (بعد از تقسیم زمین) خشک شد. او به تمام شاخه های درختان میوه سنگ می آویخت و مانند میوه واقعی از آنها مراقبت می کرد. پرویز کیمیافی در سال 1355 فیلمی به نام باغ سانجی از این باغ را با همراهی درویش خان اسفندیارپور کارگردانی کرد که برنده خرس نقره ای جشنواره بین المللی فیلم برلین شد. دروش خان اسفندیارپور در 28 فروردین 1385 در سن 83 سالگی درگذشت و پیکرش در این پارک به خاک سپرده شد.

(تصویر) پوستر جالب و استثنایی گلجوهر در جلوی کوزه ها

بیوگرافی درویش خان اسفندیارپور درویش خان کیست؟

درویش خان اسفندیارپور معروف به درویش خان مردی کر و لال متولد سال 1303 در میاندوآب کرمان بود که با باغ سنگی خود شهرت جهانی یافت.
اما به راستی درویش خان کیست؟ این سوالی بود که وقتی برای اولین بار نام و باغش را شنیدم به ذهنم خطور کرد. داستان های زیادی در مورد او وجود دارد که همه درویش خان را با باغی از سنگ های قیمتی می شناسند، اما آیا کسی می داند در دل این مرد چه می گذرد که ایده باغ سنگی به ذهنش خطور کرده و شروع به ساختن این باغ کرده است. راز شوخی کردم؟

داستان ها و رمان های زیادی درباره درویش خان وجود دارد که می تواند درویش خان را به مردی افسانه ای تبدیل کند. قدیمی ها نسب او را به خان ها نسبت می دهند و معتقدند او از ایلیاتی است که توسط رضاخان در یکی از روستاهای سیرجان اسکان داده شده اند. برخی او را مردی شجاع و شجاع می دانند که از هیچ چیز نمی ترسد. اما در میان همه این روایت‌ها نزدیک‌ترین روایت به حقیقت و تأیید شواهد این است که درویش خان از مالکان سرزمین سیرجان بوده و به کشاورزی و باغداری می‌زیسته و به گفته برخی پول خود را خرج می‌کرده است. مردی که شباهتی به قهرمانان افسانه‌ای شاهنامه در داستان‌های مردم نداشت و با وجود داستان‌های فراوانی که از شجاعت و دلاوری او حکایت می‌کرد، قلبی هنری و ذهنی خلاق داشت.

در قلب استان کرمان، در 40 کیلومتری جنوب شرقی سیرجان بافت، روستایی به نام بلوارد و روستای معروفی به نام میاندواب وجود دارد که دلیل شهرت این روستا، میوه های لذیذ، آب و هوای مطبوع و مناظر زیبای طبیعی آن نیست ، اما وجود باغی که نامش را جهانی کرد. باغی شش ضلعی که درختانش همیشه پر از میوه های هسته دار هستند.

شکی نیست که هرکس برای اولین بار این باغ را می بیند تعجب می کند و از خود می پرسد که چرا این باغ این گونه شده است. دیدن چنین آثار انتزاعی در دل بیابان معمول نیست. اما درویش خان با ساخت این باغ سنگی نه تنها از مرز تمام سنت های دست و پا گیر و مرسوم گذشت، بلکه به ما نشان داد که اگر دل و هنر داشته باشی، می توانی حتی در زیر آسمان آبی و در میانه ی خاک، هنر پرورش دهی. آسمان کویر خودتان را به تمام دنیا معرفی کنید و به سبک و روش خودتان با دنیا صحبت کنید.

آن طور که اهالی روستا و خانواده درویش خان می گویند تا سال 1340 درویش خان زندگی عادی و آرامی داشت، اما زمانی که در آن سال اصلاحات ارضی انجام شد و او زمین خود را از دست داد، زندگی درویش خان متاثر از این اتفاق شد مردی ناامید و درختان باغش کم کم پژمرده شدند. اما یک روز ایده عجیبی به ذهنش رسید و شروع به ساخت باغی جدید با شکل و طرحی کاملا متفاوت کرد. او در زمین خود چاله ای کند و تنه درخت مرده ای را در آن قرار داد و سپس شروع به آویختن سنگ بر شاخه های درخت کرد. درویش خان سالهای زیادی را صرف توسعه باغ سنگی خود کرد و این کار را تا پایان عمر ادامه داد تا اینکه مساحت آن در نهایت به 1000 متر مربع رسید و تعداد درختان آن به 180 درخت رسید. طبیعتاً این کار به درویش خان احساس رضایت و آرامش می داد که هیچ گاه از زندگی روزمره اش جدا نشد، چنان با زندگی اش عجین شد که به طور نمادین تمام اتفاقات زندگی اش را به نمایش گذاشت مثلاً وقتی پسرش به سربازی می‌رفت، سنگی می‌آویخت، مثل سر تراشیده‌ی آدمی به درخت، یا وقتی عزیزانش را از دست می‌داد، سنگ‌هایی را به درخت می‌آویختند و به این ترتیب یادگاری از آن‌ها درست می‌کردند.

درویش خان آنقدر به این کار علاقه داشت که انواع و اقسام اشیای دور ریخته شده را به درختان خود آویزان می کرد و آنها را تزئین می کرد، مانند لوله اگزوز ماشین، چرخ دنده، زنجیر دوچرخه، آینه شکسته و حتی جمجمه حیوانات و شاخ بز. در واقع این باغ سنگی آیینه تمام نمای زندگی درویش خان شد، زیرا او سخنان خود را با درختان خود می گفت و شادی ها و غم های زندگی خود را با آنها تقسیم می کرد. شاید اگر سطحی به این موضوع نگاه کنیم، باغ سنگی درویش خان نشان از جنون و پریشانی او دارد. اما اگر عمیقاً به این باغ، در گوشه و کنارش بنگریم، قلب سبز هنرمندی را خواهیم دید که زندگی خود را به درختان به ظاهر خشک پیوند زده و توانسته سخنان خود را با زبانی خاموش به تمام دنیا برساند.

(تصویر) پوستر جالب و استثنایی گلجوهر در جلوی کوزه ها

با گذشت زمان افرادی که عکس های باغ سنگی را دیده اند از سراسر ایران و جهان به سیرجان می آیند تا باغ سنگی را از نزدیک ببینند. سالانه حدود 6000 گردشگر ایرانی و خارجی از این پارک شگفت انگیز دیدن می کنند. گردشگران ناشنوا از راه دور به اینجا می آیند و این پارک برای همه گردشگران جذاب و جدید است. تا زمانی که درویش خان زنده بود از دیدن گردشگران خوشحال می شد و سعی می کرد آثار خود را برای آنها توصیف کند، اما دیگران معمولاً در درک معنای ارجاعات او به زمین و آسمان مشکل داشتند و از دیدن آثار باز می ایستند. انتزاعی و عجیب شد. با شهرت روستای باغ سانجی که متروک و متروک بود جان تازه ای گرفت و مقصد بسیاری از گردشگران شد.

با وجود شهرت باغ سنگی، دلیل ساخت آن همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد و داستان هایی که بی شباهت به افسانه ها نیست، همچنان درباره آن نقل می شود. داستان هایی از این دست: درویش خان پس از تعمیر زمین، رویای یک باغ سنگی را در سر می پروراند و بعداً شروع به ساختن باغی با همان شکل و شمایل می کند. یا ماجرا از این قرار است که روزی درویش خان گوسفندان خود را به چرا می برد، شهاب سنگی به زمین افتاد و پس از سرد شدن شهاب سنگ، درویش خان آن را به خانه خود آورد و از اینجا به فکر ساختن موجودی باغ افتاد. تشکیل شده است.

اما درویش خان چگونه و از کجا این سنگ ها را پیدا کرده است هنوز یک راز است و هیچ کس نمی داند که او چگونه توانسته است این سنگ ها را سوراخ کند، اگرچه کسی او را در حال کندن سنگ ندیده یا چگونه توانسته سنگ های سنگین را به تنهایی به باغ سنگی بیاورد. ? اینها همه سؤالاتی است که هیچ کس پاسخی برای آنها ندارد و حتی برخی از آثار او برای پسر و عروس درویش خان که در همسایگی او زندگی می کردند مرموز است.

این باغ اسرارآمیز و متفاوت، پرویز کیمیاوی را در فیلم بلندی به نام «باغ سانجی» که درویش خان در نقش مردی ناشنوا بازی می‌کرد، در جشنواره‌های داخلی و مکرر در سطح بین‌المللی به تصویر کشید و زندگی درویش خان و باغ او را به تصویر کشید. این فیلم درویش خان و باغ سنگی را به تمام دنیا معرفی کرد و دریچه ای به باغ های مختلف درویش خان شد تا برای همیشه به عنوان یک اثر هنری انتزاعی در حافظه تاریخ ثبت شود و مردم از چهار گوشه به سوی آن هجوم آوردند. جهان دیدن باغی که خالق و هنرمند مبتکرش با غم و شادی هایش شکل گرفته، شاهکاری هنری که یکی از محبوب ترین مجموعه های درویش خان در جهان به شمار می رفت و ناگفته های او را بیان می کرد. این مرد هنرمند و تنها در فروردین 1386 درگذشت و در باغ صخره ای محبوبش به خاک سپرده شد. هنوز هم گردشگران زیادی برای دیدن باغ سنگی او می آیند و نام درویش خان و باغ سنگی اش هنوز بر سر زبان هاست. اما هیچ کس عمق افکار درویش خان را درک نکرد و دلیل اصلی ساخت پارک برای همیشه مخفی ماند.
آدرس: استان کرمان، 40 کیلومتری جنوب شرقی سیرجان، روستای بلورد، روستای میاندوآب

تبلیغات بنری

منبع : پایگاه خبری fararu

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *