مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

مرکز جهان کجاست؟

۱ دقیقه خوانده شده
مرکز جهان کجاست؟

تبلیغات بنری


جهان بدون شک وسیع است، اما آیا این وسعت عظیم مرکزی هم دارد؟ شاید برای برخی به نظر برسد که زمین ما در میانه همه چیز قرار دارد، اما اکتشافات قرن گذشته پاسخ متفاوتی به این سوال می دهد.

به گزارش یورونیوز، ابتدا باید به تقریباً 100 سال پیش یعنی در حدود دهه 1920 برگردیم، زمانی که اخترشناسی به نام ادوین هابل دو کشف شگفت انگیز را پشت سر هم انجام داد.

او اولین بار در اوایل آن دهه متوجه شد که «جهان های جزیره ای» (که اکنون به عنوان کهکشان ها شناخته می شوند) از ما بسیار دور هستند. در پایان آن دهه، هابل کشف کرد که تقریباً همه کهکشان ها از ما دور می شوند.

خوشبختانه قبل از این یافته ها، توضیح نظری مفیدی برای هر دو یافته وجود داشت. نظریه نسبیت عام اینشتین پیش بینی کرد که جهان یا در حال انبساط یا انقباض است. این در تضاد با دیدگاه رایج در آن زمان بود، جایی که جامعه علمی معتقد بود جهان کاملاً ساکن است و حرکت نمی کند.

با کار بر روی معادلات اینشتین، چهار دانشمند در نهایت به راه حلی رسیدند که اکنون به عنوان متریک فریدمن-لمتر-رابرتسون-واکر شناخته می شود و اساس کیهان شناسی مدرن را تشکیل می دهد.

این راه حل معادله انیشتین، همراه با مشاهدات شگفت انگیز هابل، به ما می گوید که ما در جهان در حال انبساط زندگی می کنیم.

این نظریه می گوید که مدت ها پیش، تمام مواد موجود در جهان به دلیل پدیده ای به نام تکینگی یا بیگ بنگ در یک نقطه بینهایت کوچک فشرده شده و سپس گسترش یافته است. این همان چیزی است که باعث شد هر کهکشان به طور کلی از کهکشان دیگر دور شود.

مرکز جهان کجاست؟

جدول زمانی انبساط متریک فضا از زمان انفجار بزرگ

مسلم است که انفجار بزرگ ممکن است مرکز واقعی کیهان باشد. متأسفانه، حقیقتی که ما از طریق علم مدرن در مورد جهان کشف کرده ایم، توضیح آسانی برای تعیین مکان یا حتی توانایی تصور آن ارائه نمی دهد.

دلیل این امر این است که جهان مرکز و لبه ندارد. جهان نه در هیچ جهتی در حال انبساط است و نه در هیچ جهتی منبسط می شود.

ابتدا به لبه می پردازیم. جهان طبق تعریف همه چیزهایی است که می توانند وجود داشته باشند، و لبه ها چیزهایی هستند که یک منطقه را از منطقه دیگر جدا می کنند.

اما اگر همه مناطق جهان مرز نداشتند و هیچ بخشی از آنها قابل تخصیص نبود، هیچ حاشیه ای وجود نداشت. این بدان معناست که جهان ممکن است بی نهایت بزرگ باشد و اشاره به مرکز نامتناهی فضا غیرممکن باشد.

احتمال دیگر این است که جهان واقعاً متناهی است. اما این همچنین به این معنی است که در مقیاس های بسیار بزرگ، بسیار بزرگتر از آنچه ما می توانیم مشاهده کنیم، جهان به سمت داخل خمیده است. یعنی دنیا در این صورت مرکزی نخواهد داشت.

به عنوان یک قیاس، به زمین نگاه کنید. در یک تصویر سه بعدی، می توانید ذره مذاب موجود در هسته را مرکز آن بنامید. اما مرکز زمین در کجای نقشه سطح قرار دارد؟ می تواند در قطب باشد، می تواند در خانه مادربزرگ شما باشد، یا هر جایی که به همان اندازه خوب است.

مرکز جهان در کجا قرار دارد؟

راه شیری

این بدان معناست که انفجار بزرگ در سراسر جهان همزمان اتفاق افتاده است. این بدان معناست که این انفجار در اتاقی که شما در آن نشسته اید اتفاق افتاده است و در همان زمان در دورترین کهکشانی که می توانیم ببینیم اتفاق افتاده است.

در واقع بیگ بنگ یک نقطه در فضا نبود، بلکه مکانی در زمان بود و متعلق به گذشته بی نهایت هر موجودی در جهان بود.

در عین حال باید گفت که جهان ما دارای سنی 13.77 میلیارد سال است. اما از آنجایی که سرعت نور اگرچه زیاد است، اما در مقایسه با اندازه جهان کوچک است، تنها بخش کوچکی از جهان توسط ما روشن می شود.

در واقع، می‌توانیم محدودیتی را برای آنچه می‌بینیم تصور کنیم، و آن لبه حدود 45 میلیارد سال نوری از ما فاصله دارد. این در شرایطی است که احتمالاً از این نقطه عبور خواهد شد، زیرا جهان سریعتر از نور در حال انبساط است.

با این محدودیت ها باید گفت که اکثریت قریب به اتفاق جهان از چشم ما پنهان است و ما فقط در شعاع نور پرتو چراغ قوه در جنگلی دوردست می توانیم آن را ببینیم.

در نهایت به نظر می رسد که ما در مرکز کل جهان هستیم. طبیعتاً می توان همین را در مورد هر کهکشان دیگری در جهان گفت. در واقع، در جهان همیشه در حال گسترش هیچ مرکزی وجود ندارد، با این حال همه ناظران، از جمله خود ما، به درستی می‌توانیم ادعا کنیم که در مرکز همه چیز هستیم.

تبلیغات بنری

fararu به نقل از همه در یک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *