مهمترین سناریوهای تورمی پیش روی اقتصاد ایران
۱ دقیقه خوانده شدهبعدی- به نظر می رسد انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا جدا از همه تاثیرات سیاسی، برای برخی کشورها اهمیت اقتصادی دارد، چرا که ترامپ در دوره قبلی ریاست جمهوری خود تلاش کرد با اعمال فشار حداکثری بر ایران، اقتصاد کشور را فلج کند. همچنین در مورد وضعیت تورم کشور تا پایان سال جاری نیز سوالاتی مطرح است.
به گزارش فردا مرتضی عزتی اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتگوی تفصیلی با همه در یک وی به این پرسشها پاسخ داد و سناریوهای تورمی پیش روی اقتصاد ایران را تحلیل کرد:
احتمال تغییر سیاست های ترامپ در قبال ایران
مرتضی عزتی به همه در یک گفت: در مورد تورم باید دو دسته از عوامل را از یکدیگر تفکیک کرد. یک سری عوامل بیرونی و یک سری عوامل درونی. عوامل در خارج از ایران نیز متفاوت است. بخشی از عوامل خارج از ایران به رابطه ما با غرب مربوط می شود و باید توجه داشت که اروپا نیز تحت تأثیر آمریکاست. مجموعه ای از عوامل به بازارهای جهانی و اقتصادهای مختلف موجود برمی گردد. از قیمت نفت گرفته تا صادرات و واردات کالا، این بازارها را تحت تاثیر قرار می دهد. اما رابطه با غرب به شدت تحت تاثیر سیاست های مستقیم ایالات متحده است که نسبتاً تحت تأثیر فرهنگ حاکم در ایالات متحده است. جمهوری خواهان معمولاً افراطی تر، تهاجمی تر هستند و اثرات منفی بیشتری بر اقتصاد ایران داشته اند. در داخل یک کشور، برخی از عوامل به مدیریت و سیاست های مدیران در سطوح ارشد و دسته دیگر مربوط به عملکرد مدیران میانی است. بخش دیگری از عوامل موثر بر تورم متغیرهای داخلی اقتصاد هستند. اما اگر بخواهیم تعداد کل سناریوهایی را که تحت تأثیر این عوامل قرار گرفته اند بشماریم، بسیار زیاد است.»
وی افزود: به زودی ترامپ را در کاخ سفید خواهیم دید. حزب جمهوری خواه و ترامپ 8 سال پیش سیاست های سختی را علیه ایران اجرا کردند و از برجام خارج شدند. آنها همچنین با سوء استفاده از ایران تحریم ها را تشدید کردند و روابط بین المللی را به شدت مسدود کردند. هدف از این اقدامات جلوگیری از فعالیتهایی بود که ایران قصد انجام آن را داشت. مثلاً تلاش کردند با این فشارها فعالیت هسته ای ایران را محدود یا حذف کنند، اما از این رویکرد نتیجه چندانی نگرفتند. به احتمال زیاد ترامپ در این دوره به جای پیروی از سیاست های قبلی که نتیجه آمریکا را در پی نداشت، به سمت تغییر سیاست ها و تلاش برای رسیدن به اهداف خود از طریق مذاکره و چانه زنی برود.
2 سناریو اصلی برای ایران و آمریکا
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: دو سناریو اصلی در رابطه با برخورد آمریکا با ایران وجود دارد: 1. آمریکا سیاست های قبلی را تشدید خواهد کرد که فشار زیادی بر اقتصاد ایران وارد می کند، اما از سوی دیگر احتمالا آمریکا از اهداف دور خواهد شد. مانند ممنوعیت فعالیت های هسته ای ایران، ایران فعالیت های هسته ای خود را تشدید می کند، اما در این صورت اقتصاد ایران به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد و احتمالاً با کاهش فروش نفت و رشد اقتصادی مواجه خواهیم شد. آمریکاییها وارد سیاست مذاکره خواهند شد و امیدواریم در این مذاکرات گشایشهای اقتصادی رخ دهد، در بخش متغیرهای تورم، باعث بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش تورم و سود مالی برای مردم شود مانند: قیمت نفت این مهم است. اگر قیمت نفت تغییر کند و افزایش درآمد نفتی داشته باشیم، طبیعتا افزایش درآمد نفتی باعث کاهش تورم در کشور می شود و اگر صادرات ما نیز افزایش یابد، می تواند در کنترل نرخ ارز و تورم موثر باشد.
وی افزود: در حوزه عوامل داخلی، سیاست های عمومی بیشترین تاثیر را دارد. مهم است که رشد اقتصادی را ادامه دهیم و تورم را کنترل کنیم یا نه. اگر بخواهیم برویم باید دلایلی ارائه کنیم. اگر مقامات ارشد کشور بخواهند تورم را کنترل کنند و به رشد اقتصادی دست یابند و این را در اولویت قرار دهند، باید سیاست ها و رویه های خارجی و داخلی تغییر کند. اگر این موارد تغییر کند و به سمت رشد متمرکز حرکت کند، وضعیت تورم و اقتصاد نیز بهبود می یابد. همچنین یک عامل بسیار مهم در اقتصاد کشور ما وجود دارد. اگر رشد اقتصادی بالایی داشته باشیم قطعا تورم ما کاهش پیدا می کند. تاریخ اقتصاد ایران نشان داده است که هر 5 سال رشد مستمر داشته باشد، تورم کاملاً کنترل می شود، مگر اینکه شوک خارجی مانند تحریم یا مسائل غیراقتصادی و سیاسی وارد شود.
با رسیدن تورم به 40 درصد و رشد اقتصادی صفر، مردم تحت فشار شدیدی قرار دارند
این استاد دانشگاه ادامه داد: سیاستهای پولی و مالی دولت نیز بسیار حائز اهمیت است. همچنین نیاز به فاینانس دارد: وقتی مالیات و درآمدهای دولت کافی نباشد، دولت به دنبال استقراض است و استقراض خود باعث ایجاد تورم می شود. این نیز امکان افزایش تورم را به ما میدهد وامگیری برابر با تورم است و اگر دولت بخواهد کسری بودجه خود را مانند دو ماه گذشته با افزایش نرخ ارز جبران کند، دوباره در مسیر افزایش تورم قرار میگیرد. می خواهد این موضوع را با افزایش خدمات و کالاهایی که دولت موظف به ارائه آنهاست (نان، بنزین، سوخت و …) جبران کند، مگر اینکه دولت تصمیم به کاهش هزینه ها بگیرد و کسری را جبران کند.»
وی افزود: سیاستهای پولی دولت در بانک مرکزی متمرکز است و بانک مرکزی میتواند در کنترل عدم تعادل، نقدینگی و مواردی از این دست موثر باشد، اگر بانک مرکزی بخواهد به مسیر کنترل نقدینگی ادامه دهد نقدینگی از منابعی است که دولت از بانکها و بانک مرکزی به دست میآورد، ممکن است منجر به کاهش تورم شود، اما اگر با فشار بر تولید باشد و فرض بر این باشد که نقدینگی با کاهش اعطای تسهیلات کاهش یابد. به موسسات اقتصادی یا کاهش تسهیلات به مردم منجر به افزایش تورم می شود و اگر دولت فشارهایی را برای کاهش نقدینگی به موسسات و افراد اقتصادی وارد کند، رشد اقتصادی دوباره کاهش می یابد و این باعث افزایش تورم می شود، اما اگر به سمتی برویم که تمرکز دولت بر کاهش نقدینگی روی کاهش وام ها و تسهیلات ارائه شده به دولت است، وضعیت بهتر خواهد شد.
عزتی گفت: با توجه به سیاستهای پولی که بر نرخ سود متمرکز میشود، اگر نرخ سود افزایش و کاهش پیدا کند، تأثیرات چندان شدیدی بر اقتصاد ندارد، اما اگر نرخ سود را افزایش دهید، نقدینگی تا حدودی کنترل میشود. اما از سوی دیگر در صورت کاهش و افزایش نقدینگی … نرخ سود این امر به موسسات اقتصادی فشار می آورد و با افزایش هزینه های موسسات اقتصادی شاهد کاهش سرمایه گذاری و کاهش تولید خواهیم بود که قطعاً تورم را افزایش می دهد به طور کلی وقتی دولت بخواهد سیاست های پولی و مالی را به گونه ای اجرا کند که سرمایه گذاری و تولید را کاهش دهد، در واقع منبع اصلی را برای رفاه مردم از بین می برد آسیب مضاعف به مردم می رسد که در شرایط معمول تاثیرات متعددی دارد و با کاهش رشد اقتصادی تورم غیر قابل تحمل می شود در سال های مختلف شاهد بوده ایم که نرخ تورم گاهی به 15 درصد می رسد اما رشد اقتصادی 6 یا 7 درصد بوده است. بنابراین مردم شرایط را تحمل کردند، اما وقتی تورم به 40 درصد رسید و رشد صفر شد، حتی با نرخ تورم 15 درصدی، مردم تحت فشار قرار می گیرند و وقتی رشد اقتصادی صفر باشد، جبران دستمزد رخ می دهد نه برابر تورم، مردم می مانند. تحت فشار ما باید برای افزایش رشد اقتصادی تلاش کنیم و اجازه ندهیم که تورم افزایش یابد.