ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از فقر مسکن رو به افزایش است / همه نوابغ اقتصاد جهان جمع شوند با این ساختار اقتصادی مشکل مسکن حل نمیشود
۱ دقیقه خوانده شدهبعدی- تورم و قیمت مسکن در کشور رو به افزایش است که برخی کارشناسان آن را نتیجه حباب می دانند. این وضعیتی است که منجر به فقر مسکن در کشور شده است و بر اساس آخرین برآوردها، اگر کارگری 7 ماه حقوق کامل خود را حفظ کند، در پایان 7 ماه ممکن است تنها یک متر مکعب آن را خریداری کند. مسکن به قیمت محدوده قیمتی بازار متوسط.
به گزارش فردا وضعیت مسکن در کشور که زمانی دغدغه اصلی مستأجران بود، اکنون به مرحلهای رسیده است که برای خوابگاهها، پشت بامها و حتی ساکنان خانههای مشترک به یک دغدغه تبدیل شده است. در این صورت انتظارات کمی از مسعود پزشکیان در زمینه بهبود وضعیت مسکن وجود ندارد. اینها همچنین سؤالاتی را مطرح می کنند که پزشکیان چه تغییری در وضعیت مسکن در کشور ایجاد خواهند کرد و چگونه می توان این تغییرات را اساساً ایجاد کرد؟ بیت الله ستریان، کارشناس مسکن و تحلیلگر اقتصاد مسکن در گفتگو با همه در یک او به این سوالات پاسخ داد:
ناهنجاری های اجتماعی ناشی از فقر مسکن در حال افزایش است
بیت الله ستاریان در گفتگو با همه در یک گفت: وقتی صحبت از فقر مسکن یا وضعیت اسفبار بسیاری از مردم در تامین حداقل مسکن مورد نیاز یک خانواده می شود، ابتدا باید از خود بپرسیم که آیا انتظار دیگری داشتیم؟ آیا انتظار داشتیم بخش مسکن که پنجاه سال در منحنی قرار داشت و به شدت به سمت بحران حرکت کرد و منجر به قیمتهای سرسامآور شد، ناگهان تغییر کند و بهبود یابد؟ نمودار وضعیت مسکن در کشور به هیچ وجه تغییر نخواهد کرد. بهتر است با این واقعیت روبرو شویم که وقتی حرکت تحولی در مسکن وجود ندارد، هر روز بدتر از روز قبل و هر سال بدتر از سال قبل خواهد بود. هیچ دولتی نتوانست این وضعیت را کنترل کند یا باید تاکید کنم دولت ها با شعارهای خود نتوانستند از بدتر شدن این وضعیت جلوگیری کنند. برای تعیین اینکه چرا وضعیت مسکن کشور مهم است، بهتر است به این نکته توجه کنیم که وضعیت مسکن کشور با ساختار کلان اقتصادی و اقتصادی کشورمان مرتبط است و دولت های مختلف این اصل زیرساختی را نادیده گرفته و نادیده می گیرند. فقط برای بهبود وضعیت از شعار استفاده کنید.
وی افزود: اقتصاد ما کوچک و بسته است بر چه اساسی آقایان شعار بهبود شرایط را تکرار می کنند؟ ما اقتصاد باز نداریم، بنابراین کل اقتصاد کشور ما با اقتصاد مسکن که یک اقتصاد باز و آزاد است در تضاد کامل است و نمی توان انتظار داشت که این دو عنصر تا حد زیادی با هم سازگار باشند. در واقع اقتصاد بسته ما در حال نابودی اقتصاد مسکن است. همه ساختارهای اقتصاد ما بسته و دولتی تعریف شده است. چنین اقتصادی نمی تواند پاسخگوی تولید سالانه یک میلیون واحد مسکونی باشد. چنین چیزی برای اقتصاد ما امکان پذیر نیست. ساخت یک میلیون واحد مسکونی در بخش خصوصی که زیرساخت های آب و برق توسط بخش خصوصی تامین می شود، نیازمند یک اقتصاد باز و بدون مانع است. ما اصلا قانون گذاری درستی در این زمینه نداریم. ساخت و ساز مسکن در بخش خصوصی و یا حتی شهرک سازی مستلزم منابع مالی گسترده است، هیچ یک از قوانین کشور ما از ساخت و ساز در این ابعاد حمایت نمی کند. به همین دلایل می گویم با این وضعیت وضعیت مسکن کشور ما بدتر می شود. دور نیست که کشور ما به مرحله ای برسد که حاشیه نشینی به مرحله خطرناکی رسیده است. کشورهایی مانند بنگلادش که از آسیب های اجتماعی ناشی از فقر مسکن رنج می برند، از همین شرایط رنج می برند.
هیچ هماهنگی بین قوه مجریه و مقننه در حوزه مسکن وجود ندارد
این استاد دانشگاه ادامه داد: منحنی حرکت مسکن ما دقیقاً نشان می دهد که چرا قشر فقیر جامعه زیر پل می خوابند، روی پشت بام می خوابند، در چادر زندگی می کنند یا در بهترین حالت خانه مشترک می گیرند. همچنین نگاهی به فاجعه توسعه حومه شهرها همه چیز را توضیح می دهد بهتر است یک موضوع را روشن کنیم: تقریباً همه دولت ها اراده ای برای حل مشکل مسکن داشتند، اما در پایان کار خود متوجه شدند که این کار را نکردند. توانایی و فرصت ورود به این عرصه را دارند. به صراحت می توانم بگویم که اگر همه نابغه های اقتصادی دنیا دور هم جمع می شدند و می گفتند اگر در ساختار اقتصادی X و Y کار کنیم موفق می شدیم، باز هم نتیجه ای نمی گرفتیم، زیرا موانع موجود در ساختار اقتصادی ما همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد. . ابتدا باید اقتصاد خود را از بسته به باز تغییر دهیم. تنها روابط بینالملل نیست که بر اقتصاد ما تأثیر میگذارد، سرمایهگذاری داخلی باید اتفاق بیفتد تا سرمایهگذاران خارجی جذب شوند. وقتی سرمایه گذاری نباشد، وقتی سرمایه نباشد، چگونه تولید کنیم؟
وی افزود: اقتصاد ما اصلا پشتوانه تولید نیست. بخش تولید در کشور ما به بخش خصوصی محدود نمی شود، زیرا همه برنامه های تولیدی ما توسط دولت حمایت می شود. انگار نیازی به تولید و تاجر بودن مردم نیست. این مفهوم را می توان به راحتی در ساختار اقتصادی کشور مشاهده کرد. بعید می دانم که بتوانیم از نمایندگان مجلس انتظار داشته باشیم که قانون گذاری درستی در این زمینه داشته باشند. متأسفانه بسیاری از نمایندگان از حوزه مسکن و چالش های آن آگاهی کافی ندارند و در نتیجه در حوزه قانونگذاری قهرآمیز عمل نکردند. در مجموع همکاری قوه مجریه و مقننه در حوزه بازار مسکن بسیار ضعیف است و شاید بتوانم به این نتیجه برسم که مشکل اصلی بازار مسکن ما عدم حمایت و همکاری مسئولان است. اگر قرار است آقای مزیکیان تغییری در مسکن ایجاد کند، باید بتواند با مجلس به تفاهم برسد و نمایندگان مجلس را متقاعد کند که در مسکن شرایط ایده آلی نداریم. اگر دولت چهاردهم بتواند مجلس را به سمت قانون گذاری درست سوق دهد، ممکن است امیدها در حوزه مسکن افزایش یابد.»
fararu به نقل از همه در یک