نگاهی به وطن در اشعار ملک الشعرای بهار
۱ دقیقه خوانده شدهبعدی- محمدتقی بهار متولد 27 دی 1265 شاعر، ترانه سرا، روزنامه نگار و سیاستمدار مشروطه و سپس پهلوی بود. اشعار مهم «دموندیه، رنگ، گنج، مرغ سحر تصنیف» از سروده های اوست.
به گزارش فردا محمدتقی بهار، معروف به ملک بهار، یکی از شاعران مهم معاصر ایران است که اشعار زیادی در مورد سرزمین خود دارد.
ملک شعاری بهار شاعر، محقق، روزنامهنگار و سیاستمدار در سالهای آشوب ایران بود. در روزهایی که ایران بین راه مدرنیته و سنت قرار داشت، بهار راه میهن پرستی را برگزید و در اشعارش از وطن و تلاش برای اعتلای آن سخن گفت.
محمدتقی بهار کیست؟
محمدتقی بهار در 27 دی 1265 هجری شمسی در مشهد به دنیا آمد و به خاطر پدرش که شاعر حرم امام زمان ناصرالدین شاه بود، با دنیای شعر بیگانه نبود. او عمیقاً تحت تأثیر شاهنامه فردوسی قرار گرفت و میهن پرستی را در او برانگیخت.
بهار در 20 سالگی رسما به مشروطه خواهان استان خراسان پیوست و پس از تشکیل مجلس شورای ملی، 6 دوره در آن نماینده بود. روزنامه های «نوبهار» و «تاز بهار» را منتشر می کرد و به روشنگری می پرداخت. اگرچه بحر در دوران قاجار از ضرورت ایجاد حکومت مرکزی برای میهن دفاع می کرد. اما در زمان پهلوی اول به زندان افتاد و مجبور به کناره گیری از صحنه سیاسی شد.
پس از آشوب های سال 1320 و روی کار آمدن محمدرضا شاه، با برخی از سازمان های حزب توده ارتباط برقرار کرد و برای مدت 4 ماه وزیر فرهنگ دولت قوام سلطان دوم شد و در تشکیل با قوام همکاری کرد. از حزب دمکرات ایران در این دوره شعر معروف جغد جنگ را سروده است.
داستان معروفی از قدرت شعر محمدتقی بحر نقل شد. پس از مرگ پدرش، از او خواستند که شعری بداهه با استفاده از کلمات آینه، اره، کفش و چیدن بخواند. صاحب شعر چنین پاسخ می دهد:
چون آینه ای روشن شده ای! چون آدم تیزی شدی، آفرین!
در جایگاه نویسندگان جهان پا به پای معز نگذاشته اید، کار خوبی کرده اید
آثار مالک الشعراء بهار
از آثار منثور و منثور بهار می توان به اشعار سنتی و اشعار محلی، منظومه و ترانه، مقالات و گفتارهای سیاسی و انتقادی، رساله های علمی، نمایشنامه، گلچین و نامه، تصحیح انتقادی متون، ترجمه متون پهلوی، نثر و نثر، دستور زبان و … اشاره کرد. احزاب مقدمه ای بر کتب و پاورقی متون به ویژه شاهنامه فردوسی است.
مهمترین اثر بهار مجموعه اشعار اوست. از اشعار و ترانه های زیبای بهار می توان به آثار زیر اشاره کرد: «بهار دلربا»، «باد صبا پیر گل گزرگان»، «ای دل شکسته»، «ای کبوتر»، «آجودان جیر رقیب»، «ایران وقتی کار می کند». و «زی من نیمارم»، «پرده را بلند کن»، «عروس گل»، «به اصفهان» و «مرغ ماهار».
وطن در شعر محمدتقی بهار
با انقلاب مشروطه، اندیشه تجدد و تجدد به تدریج وارد ادبیات و به ویژه شعر شد. یکی از مهمترین موضوعات سیاسی و اجتماعی در این عصر مفهوم «وطن» بود که شاعران بر اساس درک خود از فضای سیاسی آن زمان ایران، اشعار خود را سروده اند. ملک شعاری بهار نیز مانند دیگر شاعران زمان خود توانست زندگی پرشور و پرتلاش خود و هموطنانش را در محیط پرتلاطم ایران به تصویر بکشد.
محمدرضا شفیعی کدکنی درباره شعر بهار می گوید: «اگر بخواهیم در دریای شعر بهار دو ماهی بزرگ صید کنیم، یکی مسئله وطن است و دیگری مسئله آزادی اصلاح ایران.» مو
بهار در سال 1290، چهار سال پس از مشروطه، شعر «ایران مال تو» را سرود و در آن خطاب به مردم ایران پرداخت. در شعرش خونش می جوشد چون ایران در چنگال استعمار روس و انگلیس افتاده است و می گوید:
ای ایرانیان، من اسیران را در چنگال انگلستان، در چنگال روستاها می بینم
ایران مال تو، ایران مال تو
او همچنین زیباترین عواطف و احساسات وطن پرستانه خود را در شعر «ای مرد وطنم» نشان می دهد و اشاره می کند:
ای خطه ایران، سرزمین مادری من، به خاطر مهر خود جان و تن من شدی
باغ گل و لاله و سرو و کمپوست من از تو دور نیست باغ گل و لاله و سرو و کمپوست من.
در یک نگاه می توان گفت که بهار به عنوان یک روزنامه نگار و سیاستمدار شناخت عمیقی از کشور دارد. در واقع خانه تنها خانه بهار نیست، بلکه یک هویت روحی و عاطفی است. بحر هرگاه از وطن یاد می کرد سعی می کرد با برانگیختن احساسات میهن پرستانه آشوب کشور را یادآوری کند.
اشعار او نشان می دهد که او معتقد است ایران به دست کسانی افتاده است که بر نابودی آن اصرار دارند و خواهان هرج و مرج هستند:
قیمومیت ایران در دست کسانی است که بر نابودی ایران اصرار داشتند
آنها مردم شریفی هستند که آشفتگی و هرج و مرج در ایران را زیر سر خود دارند
محمدتقی بهار همیشه به پیشینه تاریخی خود افتخار می کرد. به قول غلامحسین یوسفی: بهار تاریخ ایران ذخیره شده و شما آن را از روی میهن دوستی دوست دارید.
عشق به وطن در آثار بهار به وضوح در مهمترین اشعار او نمایان است. دماوند مرتفع ترین قله ایران به عنوان نمادی از نارضایتی وی از وضعیت کشور مورد استفاده قرار گرفت. بهار دماوند را وطن خود به آسمان جهان می داند و هرج و مرج را در ایران تجلیل می کند. شعر دماوند بهار گویای همه چیز است:
ای شیطان سپید پا در گنبد دماوند
از سیم تا سر یک سر، از آهن تا وسط یک کمربند
به نظر میرسد یکی از مهمترین ویژگیهای مواضع بحر نسبت به وطن، دوری از افراطگرایی، یعنی اعتدالگرایی اوست که توأم با علم و بصیرت وسیع اوست و اندیشهای نو در این زمینه ارائه کرده است. وطن در اشعار بهار گستره جغرافیایی وسیعی را در بر می گیرد. از نظر لحن، سرودهای او گاه با شکوه و قدرت به گوش می رسد و ندا می دهد ای وطن و سرو و خاکی و گاه با اندوه و درد و اندوه همراه است. بهار به دلیل شناخت عمیقی که از تاریخ ایران داشت توانست زیباترین و احساسی ترین اشعار را بنویسد. به طوری که بسیاری از شعرهای او هنوز توسط مردم گفته می شود.