چرا «بشار اسد» سقوط کرد و سوریه به کدام سمت میرود؟
۱ دقیقه خوانده شدهبعدی-پس از اعلام رسمی سقوط دولت بشار اسد در سوریه، روند تحولات پیرامون دولت سوریه در روزهای اخیر به سرعت باورنکردنی آرام شد و اکنون عواقب این سقوط برای سوریه و کشورها مورد بررسی قرار گرفته است. منطقه اگرچه محمد الجولانی، رهبر مخالفان مسلح بشار اسد، از نیروهای نظامی خواست تا از نهادهای دولتی دوری کنند و این نهادها تا زمان انتقال رسمی قدرت به دولت، تحت نظارت نخست وزیر سابق باقی بمانند. دولت جدید دولت، اما حملات تظاهرکنندگان به کاخ ها و برخی مراکز دولتی همچنان ادامه دارد.
به گزارش فردا برخی از مهمترین سوالات پس از سقوط اسد به سناریوهای منطقه ای، کوتاه مدت و بلندمدت در سوریه مربوط می شود. هنوز مشخص نیست که دولت جدید سوریه چه برنامه ای را در دستور کار قرار خواهد داد و ایران به عنوان یکی از متحدان دولت اسد اکنون با تغییر وضعیت سوریه چه تدابیری را در دستور کار قرار خواهد داد؟ محمدعلی سبحانی، سفیر سابق ایران در قطر، لبنان و اردن و تحلیلگر ارشد سیاسی به سوالات زیر پاسخ داد: او پاسخ داد:
بشار اسد از این فرصت برای گفتگو با قبایل و گروه های مخالف استفاده نکرد
محمدعلی سبحانی به همه در یک گفت: وی افزود: تحولات سوریه را می توان با توجه به مسائل مختلف تفسیر و تحلیل کرد. اولین نکته این است که تحولات متاثر از مسائل قومیتی و ناشی از حضور اقوام مختلف ساکن در سوریه است و این ریشه های قومیتی همواره وجود داشته است. نقش خود را در تحولات سوریه ایفا کردند و دوره های گذشته متشنج بود و مقاومت فلسطین و نیروها در سوریه مستقر بودند، این موضوع تا سال 2011 کاملاً مشخص بود. و کشورهای اسلامی و جامعه عرب به دو دسته اصلی تقسیم شدند مربوط به مسائل منطقه ای کسانی که خواهان صلح با اسرائیل بودند و از اقدامات جنبش مقاومت دفاع کردند، اما این امر در دهه های اخیر ادامه داشته است مایه تاسف است که برخی از کشورهای حامی مقاومت به نیازهای اجتماعی پاسخ ندادند. این امر تا بهار عربی ادامه یافت. با تغییراتی که بهار عربی ایجاد کرد، مطالبات اجتماعی در سوریه دوباره پررنگ شد و در همان سال 2011 در مقالاتم اشاره کردم که باید خواسته های مردم سوریه مورد توجه قرار گیرد و حتی میانجیگری بین المللی ارائه دادم. همکاری برای حل مشکل سوریه
وی افزود: به هر حال، با وجود تمام اتفاقات داخلی و خارجی، دولت بشار اسد در قدرت باقی ماند، اما فارغ از تاریخ، اکنون آنچه در سوریه اتفاق افتاده نشان میدهد که قدرتهای منطقهای، قدرتهای بینالمللی و قدرتهای داخلی تلاش کردند تا یک نظام را تشکیل دهند. دولت جدید در این کشور متاسفانه در دوازده سالی که از درگیری های قبلی و امنیت نسبی سوریه می گذرد، این فرصت را غنیمت شمرده است. او از آن برای گفتگو با اقوام مختلف غیرعلوی و ایجاد همبستگی ملی در سوریه استفاده نکرد.. در نتیجه روند دموکراتیک و مشارکتی در سوریه شکل نگرفته است. شاید به همین دلیل است که شاهد حضور همه گروهها، از دمکرات گرفته تا اسلامگرا و سنی در حمله نیروهای مخالف بشار اسد هستیم. این گروهها از تروریستها تا ملیگرایان را شامل میشود و احتمالاً انتظار دارند در حکومت سوریه سهمی داشته باشند.
چالش های پیش روی سوریه
سفیر سابق ایران در لبنان گفت: معتقدم ایران می تواند در مسیر جدیدی که دولت سوریه در پیش خواهد گرفت، نقش محوری داشته باشد. ضمناً آقای عراقچی بلافاصله وارد عمل شد و با کشورهای صاحب نفوذ منطقه که اتفاقاً در سطح بین المللی نیز تأثیرگذار بودند، اقدام به رایزنی و گفتگو کرد. این اقدام را می توان گامی مثبت در حل مشکلات دانست. امید این است که کشورهای منطقه در کنار ایران و نیروهای داخل سوریه به فرمول منطقی برای حل مشکل برسند، اما اگر سوریه به مسیر تنش ادامه دهد، احتمال درگیری های بیشتر و شاید بیشتر وجود دارد. درگیری ها افزایش تعداد تلفات و طولانی شدن جنگ فرسایشی. در نهایت از سوریه جز ویرانی چیزی باقی نمی ماند. حقیقت این است که همه نیروها و جنبش های مخالف اسد از سقوط او و تغییر دولت خرسند و راضی هستند. اما چه راه حل هایی وجود دارد و چگونه این گروه ها با یکدیگر متحد خواهند شد؟ هنوز مشخص نشده است و حتی عدم اتحاد نیروهای ضد اسد باعث ایجاد بحران جدیدی خواهد شد.
وی افزود: من معتقدم پیشنهاد مناسب برای کاهش تنش در سوریه، ایجاد اقدام مشابه در سوریه در زمانی است که عراق شاهد تغییر حکومت و برکناری صدام از قدرت بود. در آن زمان سازوکاری به نام «همسایگان عراق» در عراق ایجاد شد. من در آن زمان در وزارت امور خارجه حضور داشتم و به یاد دارم که جلساتی از تهران شروع شد و سپس توسعه یافت تا اینکه آمریکا، اروپا و روسیه به آن پیوستند و در نهایت اجماع نظری برای تشکیل دولت در ایران حاصل شد. . عراق پایه های خود را بر اساس احترام به حقوق اکثریت و مشارکت حداکثری نیروها می دانست. در سطح داخلی سوریه، کار منطقی این است که نیروهایی که اسد را سرنگون کردند، متوجه شوند که ضرب و شتم، کشتار و ویرانی آنها را به جایی نمی رساند. قدرت های منطقه ای نیز باید درک کنند که هیچ کدام به تنهایی نمی توانند سوریه را حمایت کنند و به مقصد برسند. قدرتهای بینالمللی نیز باید درک کنند که سوریه با حمایت همه این قدرتها به ثبات میرسد و ثبات سوریه با توجه به موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی آن تأثیر مستقیمی بر کل منطقه خواهد داشت.
این تحلیلگر ارشد سیاسی در ادامه با توجه به راه حل نهایی برای وضعیت فعلی گفت:من معتقدم که در سال 2011 ما شاهد یک نقطه عطف تاریخی در جهان عرب بودیم و دیدیم که کشورهایی که در برابر روند تحول مقاومت نکردند و به اعتراضات اجتماعی اهمیت ندادند یا حق مشارکت مردم را افزایش دادند، آسیب کمتری داشتند. اما سوریه و لیبی درگیر جنگ داخلی شدند. درست است که اسد بالاخره موفق شد صلح را برقرار کند. اما ما همچنین دیدیم که اگر راه حل ها جسورانه و جهانی نباشند، در مقطعی با شکست مواجه خواهند شد. درست است که بخش بزرگی از تغییرات اخیر در سوریه توسط ارتش و نیروهای مسلح انجام شد، اما… مردمی که هرگز نسبت به دولت اسد احساس همدردی نکرده بودند و در نتیجه از تغییرات استقبال کردند، در کنار خروج دولت اسد، بخشی از جنبش را تشکیل دادند. به یاد داریم که وقتی داعش به مناطق سنی نشین در عراق حمله کرد، ظرف 48 ساعت تمام آن مناطق را تحت کنترل خود در آورد. این مانند آنچه در برخی مناطق سوریه رخ داد. ایران یکی از یاران و یاران همیشگی بشار اسد بود که برای برقراری امنیت و آرامش در منطقه تلاش کرد اما در نهایت حضور ایران در سوریه و تلاش ایران با تفسیرهای نادرستی همراه شد. امید است تیم دیپلماسی ایران در خصوص وضعیت جدید سوریه تصمیمات دقیقی اتخاذ کند و از اتفاقات قبلی درس بگیرد.