کوروش محمدخانی: گلسنگها در تخت جمشید نفوذ کرده اند/ نبود بودجه کار مرمت را کند کرده است
۱ دقیقه خوانده شدهکوروش محمدخانی، باستان شناس و رئیس گروه باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران گفت: «ما بودجه نداریم که تخت جمشید را زنده نگه داریم. ”
به گزارش سایت عصر ایران، میراث ایران روزگار خوبی نیست. از یک سو آلاینده های رها شده در هوا و از سوی دیگر بهره برداری غیراصولی از چاه های آب و فرسایش زمین یا گلسنگ ها یاد داریوش کبیر را از بین برد. همه آینده این مجموعه ارزشمند را در خطر جدی قرار داده اند.
کورش محمدخانی، باستان شناس و رئیس گروه باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در گفت و گو با خبرنگار عصر ایران درباره وضعیت کنونی این بنا گفت: هیچ اثر باستانی یا بنای تاریخی را نمی توان به طور کامل در برابر تخریب محافظت کرد، اما روند فرسودگی آن قابل ترمیم است. پرسپولیس. به طور قابل توجهی کاهش یافته است. امروز بزرگترین مشکل سرمایه ملی کمبود بودجه برای رسوب زدایی است.
گلسنگ ها پدیده ای طبیعی هستند که در سراسر جهان رشد می کنند و از جلبک ها و قارچ هایی تشکیل شده اند که به مرور زمان سنگ ها را فرسایش و تخریب می کنند. شهرهای رم و فلورانس در ایتالیا بیشترین آثار سنگی را در خود جای داده اند، اما مرمتگران و کارشناسان ایتالیایی از سال 2013 اقدام به حذف رسوب آهک با روش های علمی کردند و پروژه حذف سنگ آهک چندین سال ادامه یافت زیرا گلسنگ در تمام آثار تاریخی جهان وجود دارد و حذف آن نیاز به علم مدرن و روش های اساسی دارد.
وضعیت تخت جمشید را این روزها با کوروش محمدخانی، عضو شورای فنی شهر تخت جمشید و پایگاه میراث جهانی پاسارگاد و همچنین رئیس هیئت مشترک باستان شناسی ایران و فرانسه در پاسارگاد که در پاسارگاد و پاسارگاد تحقیق کرده است گفت و گو کرده ایم. پرسپولیس بیش از 20 سال است.
آقای محمد خانی! مجموعه مهمی مثل تخت جمشید که بازمانده ای از ایران باستان و از اهمیت تاریخی بالایی برخوردار است، به گونه ای متفاوت و مستمر مرمت و نگهداری می شود؟ در حالی که هر ساله خبرهای زیادی درباره فرسودگی این اثر مهم منتشر می شود، بسیاری از باستان شناسان با رسانه ها از وضعیت تخت جمشید صحبت می کنند و نسبت به آن هشدار می دهند.
از سال 1310 که شهر تخت جمشید کشف شد و کاوش های علمی آن آغاز شد، این مجموعه مرتباً مرمت و بازسازی شد. در آن زمان بسیاری از قسمت های تخت جمشید خارج از زمین بود و قسمت های دیگری مانند خزانه، راه پله شرقی کاخ آپادانا، قسمت پادگان در قسمت شمالی، بایگانی و… از زیر زمین بیرون آمد.
پرسپولیس از سال 1341 تا 1357 توسط یک تیم ایتالیایی مرمت شد و کار آنها از کیفیت قابل قبولی برخوردار بود. پس از انقلاب نیز افرادی که توسط این گروه ها آموزش دیدند با همان استانداردها کار مرمت را آغاز کردند و این مسیر ادامه یافت.
متاسفانه پس از بازنشستگی این گروه، اساتیدی را برای جایگزینی تربیت نکرده ایم. البته این را هم باید اضافه کنیم که در آن زمان تعداد فارغ التحصیلان رشته مرمت در ایران شاید به اندازه یک انگشت در سال بود و امروز فارغ التحصیلان زیادی در این رشته داریم; اما مرمت و مرمت بناهای تاریخی نیز نیاز به تخصص دارد. فارغ التحصیلان امروز ما ممکن است تجربه واقعی کافی نداشته باشند.
امروز بازسازی تخت جمشید به دلیل کمبود بودجه با کندی قابل توجهی مواجه شده است. اگر پول کافی برای آن وجود دارد، امروز مرمتگرهای بسیار خوبی داریم که می توانند در میانه میدان باشند و کار خوبی انجام دهند.
چگونه ممکن است بودجه کافی برای نگهداری یکی از مهمترین آثار باستانی ایران وجود نداشته باشد؟ بودجه ای که هر ساله به سازمان میراث فرهنگی اختصاص می یابد چقدر است؟
ببینید! در جایی مانند تخت جمشید تعداد نگهبانان و کارکنان به حدی است که بیش از 70 درصد از بودجه اختصاص یافته صرف نگهداری و امور روزمره تخت جمشید می شود. مانند نظافت و نگهبانی روزانه و یا پرداخت حقوق کارشناسان آن منطقه. در کشورهای دیگر مؤسساتی وجود دارند که برای حفظ آثار تاریخی هزینه می کنند. در کشور ما مرمت و بسیاری از بناها به یک موضوع دولتی تبدیل شده است. یعنی شما نمی توانید شخصا وارد موضوع شوید و فعالیت های باستان شناسی یا مرمتی انجام دهید.
یکی از بزرگترین مشکلات در این زمینه مشکل بودجه است. در کشور ما روال به این صورت است که اگر مشکل بودجه ای وجود داشته باشد، بودجه کمتری به معاونت باستان شناسی و مرمت اختصاص می یابد که البته بستگی به نظر و نظر مدیران بالادستی دارد. شاید در دوره دکتر ازرانوش و آقای مهندس بهشتی که رئیس سازمان بودند، بودجه باستان شناسی ایران بسیار بیشتر بود و در دوره دکتر وطن دوست که رئیس پژوهشکده مرمت بود. بودجه های مرمت به طور منطقی تری تخصیص داده شد.
اگر مدیران، مدیرانی متخصص و علاقه مند باشند و یا باستان شناسی را بدانند، از وضعیت آثار تاریخی و باستانی بیشتر بدانند، برای دریافت پول تلاش بیشتری کرده و برای خرج کردن آن هوشمندانه عمل می کنند.
آقای محمد خانی! آیا پرسپولیس این روزها تنها مانده است؟
نه آن چیزی که شما فکر می کنید. تخت جمشید در حال بازسازی و حفاظت است. اما این روزها سرعت و روال این نگهداری بسیار کند شده و مشکل اصلی بودجه است. در رسانه ها می گویند آب از درزها و شکاف های آرامگاه اردشیر سوم می آید و این کاملا درست است و راه حل ساده ای برای بستن درزها و شکاف ها وجود دارد که انجام نشد.
روند ترمیم بسیار کند است و یکی دو سال دیگر به نتیجه نمی رسد و باید برای پنج، ده یا بیست سال آینده برنامه ریزی کرد و این در حالی است که در ایران هر دو یا سه سال یک بار مدیران عوض می شوند. به طور متوسط برخی از مدیران هر دو، چهار یا هشت ماه یکبار تغییر می کنند.
در حال حاضر کدام قسمت ها، رواق ها و کاخ ها بیشترین آسیب را دارند یا اگر قرار باشد مرمت یا نگهداری تخت جمشید را در اولویت قرار دهید کدام قسمت ها را برای درمان و حفاظت در اولویت قرار می دهید؟
یکی از بزرگترین مشکلات پرسپولیس رشد مداوم گلسنگ هاست. در واقع علاوه بر فرسایش و هوازدگی که در پای ستونها و سرستونها در قسمتهای مختلف بهویژه کاخ آپادانا یا کاخ صد ساله دیده میشود، یکی از بخشهای بزرگی که در تخت جمشید داریم گلسنگهای موجود در رواق شمالی کاخ H یا در قسمت های مختلف رواق شمالی کاخ تاچر و حدیش وجود دارد و باعث تخریب بنا می شود. لااقل از 70 سال گذشته که تخت جمشید به حفاظت و صیانت از آن توجه شده، مشکل گلسنگ ها همین است، سرعت فرسایش را افزایش می دهند.
چرا گلسنگ های تخت جمشید به سرعت رشد و تکثیر می شوند؟
یکی از دلایل اصلی افزایش گلسنگ ها آلاینده ها و دود متصاعد شده از خودروها، پتروشیمی مرودشت و کارخانه های اطراف تخت جمشید است و این آلودگی ها در رشد گلسنگ ها بسیار موثر است. باید خوب بدانید که گلسنگ موجودی متشکل از جلبک و قارچ است و از همزیستی جلبک و قارچ که اغلب بر روی تخته سنگ ها و روی دیوارها وجود دارد، به وجود آمده است.
گلسنگ ها بسیار آهسته رشد می کنند و طول عمر بسیار بالایی دارند و حدود یک میلی متر طول دارند و ممکن است تا چهار هزار سال عمر کنند. گلسنگ ها با ترشح اسید باعث تجزیه کانی های موجود در سنگ ها می شوند و اگر این گلسنگ ها به صورت اساسی از بین نروند به مرور ماهیت سنگ را از بین می برند و آن را متلاشی می کنند.
رشد این گلسنگ ها در تخت جمشید بر روی کتیبه ها و حکاکی ها منجر به ترک خوردن کتیبه ها و کتیبه ها می شود و اگر این ترک خوردگی با عوامل جوی همراه باشد باعث از هم پاشیدگی کتیبه ها و کتیبه ها می شود. ما باید هر چه زودتر این گلسنگ ها را شناسایی کنیم و اقداماتی را برای احیا و حفاظت از آنها انجام دهیم.
خطر متلاشی شدن صخره های تخت جمشید چقدر جدی است؟
بله؛ اگر هر چه زودتر به وضعیت ستونهای کاخ آپادانا، کاخ سادستون و کاخها و بناهای مختلف تخت جمشید یا پاسارگاد نرسیم، این ستونها شکننده و ناپدید میشوند. در دهه 1990 کار خوبی توسط دانشگاه بولونیا و موسسه Esiao فعلی در تخت جمشید و پاسارگاد آغاز شد که چندین سال ادامه یافت و اجرا شد اما متاسفانه این پروژه از جایی ادامه پیدا نکرد.
در آن سالها، تیمی که کار مرمت را انجام میداد، سنگهای فرسوده را با استفاده از روشهای جدید مرمت مهر و موم کرد و از قرار گرفتن بیشتر سنگها در معرض عناصر جلوگیری کرد. یک نکته بسیار مهم این است که ممکن است نتوانیم برخی از ساختمان های قدیمی را نجات دهیم. اما ما می توانیم روند تخریب آن را کند کنیم. به عنوان مثال، اگر یک سازه بتواند 500 سال عمر کند، با مرمت مناسب و حفاظت اولیه، می توانیم آن مرگ را مثلاً به دو هزار سال برسانیم.
آیا باستان شناسان، انجمن ها و سازمان های میراث فرهنگی و فعالان این عرصه به دنبال جذب حامیان مالی برای تامین بودجه برای نجات تخت جمشید نبودند؟ یا سازوکار مناسبی برای جذب سرمایه وجود ندارد؟
قوانینی در کشور وجود دارد که این مدل جمع آوری کمک های مالی را برای ما دشوار می کند. اما اولاً این اتفاقات در کشور ما به ندرت اتفاق می افتد و دوم اینکه شاید هنوز به جایی نرسیده باشیم که بدون داشتن چشم اندازی برای این کار مهم، یک اهدا کننده حاضر به بازسازی بخشی از تخت جمشید شود. یا در ازای آن چیزی بخواهید.
سال گذشته جمعیت خیریه وزارت میراث فرهنگی تشکیل شد و سرمایه های زیادی برای حفاظت و مرمت آثار باستانی ایران جمع آوری شد. اما پایان این پول را نمی دانم. باید دید آیا این انجمن خیرین می تواند در آینده بازخورد مثبتی داشته باشد و اعتبارات جمع آوری شده صرف مرمت و حفاظت از آثار میراث فرهنگی شود.
اگر خیریه تشکیل شده در وزارت میراث فرهنگی پیدا شود یا افرادی که این سرزمین و میراث فرهنگی را برای حفاظت و مرمت دوست دارند و گوشه ای از کار را بگیرند، مدیران وزارت میراث فرهنگی از این امر استقبال خواهند کرد. تخت جمشید نماد اصلی ایران باستان و مایه مباهات ما ایرانیان در جهان است.