مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

گذر «غربت» از زندگی حاشیه نشینان

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


دیروز سریال فقر ساخته امیر بورکیان به پایان رسید. این سریال که سعی داشت زندگی گروهی از حاشیه نشینان را به تصویر بکشد به دلیل چند ضعف جایگاه مهمی در بین مخاطبان پیدا نکرد. «فقر» را می توان ادامه تلاش های نافرجام سینمای ایران برای نمایش زندگی در پایین شهر دانست. این تلاشی است که قبلاً در آثار مشابهی مانند «ملکه گداها»، «یاغی» و «پدر گواردیولا» شکست خورده بود.

خلاصه داستان سریال الغرابه

به گزارش روزیاتو، سریال غربت داستان زندگی گروهی از مردم است که در محله ای فقیرنشین زندگی می کنند و با چالش های مختلفی روبرو هستند. داستان حول محور شخصیت اصلی می چرخد، فردی با رویاهای بزرگ و امید به آینده. او سعی می کند با مشکلات اقتصادی و اجتماعی که برایش پیش می آید مقابله کند.

بازیگرانی چون آناهیتا درجهی، بهاری کیان افشار، ترلان پروانه، مهدی حسنی نیا، سوزان برور، شهاب مظفری و… در این سریال حضور داشتند.

وام مسکن ابتدای راه است

این سریال که به دلیل ظن رابطه نامشروع بین دو شخصیت مورد اعتراض قرار گرفت، در سه قسمت اول با موشکافی و تغییرات مواجه شد. در صحنه جنجالی قسمت دوم، حذف چند دیالوگ و پلان باعث شد تا موضوع رابطه صمیمی «احلام» و «فیری» به طور کامل از سریال حذف شود. در همین راستا حتی دیالوگ شخصیت «احلام» که کیفش را به همسرش می‌دهد و به او می‌گوید: «حمام می‌روم اما نمی‌توانم آن را ببرم» حذف شد. این سریال بعد از 40 روز توقیف شد.

63163055

یک الگوی تکرار شونده و ناموفق

«فقر» از ابتدا با الگوهایی وارد عرصه شد که پیش از این بارها مورد استفاده قرار گرفته بود و جذابیت خود را برای عموم از دست داده بود. داستان حول محور یک گروه قاچاق مواد مخدر می چرخد ​​که قصد دارند یک سرقت بزرگ مهاجرتی را انجام دهند. این روایت هک شده که هیچ نوآوری خاصی در آن دیده نمی شود، یکی از دلایل اصلی شکست سریال است. مخاطبانی که پیش از این با آثار موفق تری در این زمینه مواجه شده اند، انتظار بیشتری از چنین سریال هایی دارند. اما «فقر» به جای پاسخگویی به این انتظارات، از بازتولید همان مضامین تکراری و فرم خسته کننده دست می کشد.

هلهله های بی پایان

یکی از مشکلات اصلی «فقر» رویکرد به چیزی است که می‌توانیم آن را «ترحم بی‌پایان» بنامیم. سریال از ابتدا فضایی پر از ناامیدی و بدبختی را به نمایش می گذارد. شخصیت ها به جای اینکه بتوانند با چالش های زندگی خود کنار بیایند، به سادگی قربانی شرایط می شوند. این نگاه به مخاطب اجازه نمی دهد با شخصیت ها ارتباط برقرار کند یا از سرنوشت آنها مطلع شود. نتیجه این می شود که سریال به جای ایجاد همدردی، نوعی کسالت و بی تفاوتی را در بین مخاطب ایجاد می کند.

1408371_813

با مفهوم زیبایی بیگانه است

یکی دیگر از نقاط ضعف سریال استفاده از فضای کاملا خشن و بی روح است. سینمای ایران در سال‌های اخیر به دو قطب متضاد تقسیم شده است: نشان دادن تجمل زندگی خوب یا تصویری سیاه و زشت از طبقات پایین شهر. با انتخاب قطب دوم، «فقر» نمایش بی پایانی از زشتی و غفلت را نشان داد. گریم اغراق آمیز بازیگران که به وضوح قصد داشت به جای افزایش رئالیسم سریال، بدبختی زندگی شخصیت ها را نشان دهد، آن را مصنوعی و غیرقابل قبول ساخت. آناهیتا درگاهی با موهای تراشیده و چهره ای آفتاب سوخته، بهاری کیانفشار با چهره ای پر از لک و مهدی حسینینا با آرایش سنگین و چهره ای ناآشنا نمونه هایی از این گونه آرایش های اغراق آمیز هستند که به جای هویت آفرینی، احساس بیگانگی را در جامعه تقویت می کنند. مخاطب

هیچ داستانی برای شخصیت ها وجود ندارد

یکی از مشکلات جدی «فقر»، تعدد شخصیت ها و ناتوانی در برخورد با آنهاست. این مشکل پیش از این در سریال «ممنوعه» دیگر اثر امیر بورکیان نیز دیده شد. شخصیت های زیادی در سریال وجود دارد که هر کدام داستان خاص خود را دارند، اما سریال نمی تواند به طور کامل به آنها بپردازد. این مشکل باعث می‌شود که بسیاری از شخصیت‌ها نه تنها برای مخاطب جذاب نباشند، بلکه غیبت آن‌ها نیز تأثیر چندانی در روند داستان ندارد.

کارگردان در قسمت اول سریال سعی کرد با مقدمه ای طولانی، مخاطب را با شخصیت ها آشنا کند. با این حال، پیچیدگی و تعدد روابط بین شخصیت ها همچنان مخاطب را گیج می کند. این انگیزه ضعیف برای شخصیت ها به نوبه خود جذابیت داستان را کاهش داد.

1

– ضعف در کارگردانی و فیلمنامه

امیر بورکیان به عنوان کارگردان نتوانست انسجام لازم را در فیلم «فقر» ایجاد کند. نقاط ضعف فیلمنامه از جمله دیالوگ های غیرواقعی و ناتوانی در بیان داستانی جذاب در این سریال به وضوح قابل مشاهده است. انتخاب بازیگران و نحوه کارگردانی آنها نه تنها به افزایش نقاط قوت داستان کمک می کند، بلکه برخی صحنه ها را به اثری مصنوعی و چسبناک تبدیل می کند.

یکی از ادعاهای اصلی «فقر» بازنمایی زندگی در پایین شهر است. اما این سریال نیز مانند بسیاری از آثار مشابه، بیشتر بر کلیشه ها و ایده های سطحی تکیه دارد تا واقعیت های عینی. شخصیت ها و روابط آنها بیشتر شبیه تخیل نویسنده است تا بازتابی از زندگی واقعی. این چیزی است که باعث می شود سریال نه تنها در ایجاد حس واقع گرایی، بلکه در انتقال پیام های اجتماعی نیز شکست بخورد.

تبلیغات بنری

منبع : پایگاه خبری fararu

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *