پروژۀ جداسازی پزشکیان از ظریف به بن بست خورد
۱ دقیقه خوانده شدهمهرداد خضیر در یادداشتی به روزنامه عصر ایران نوشت: تنها 12 ساعت پس از تیتر و برنامه سه روزنامه غیرخصوصی علیه همراهی رئیس جمهور منتخب با محمدجواد ظریف و حمله به شورای رهبری دولت چهاردهم» مسعود مادیگیان در سالن اجلاس سران یا حافظیه ولنجک با لحنی صریح گفت: «هر کاری میخواهند بکنند، ما متحد میشویم»، زیرا ما از یک هیئت نخبه و مشورتی صحبت میکنیم قرار نیست دولت را تعیین کنند، بلکه این افراد هستند که در کمیته های تخصصی تعیین می شوند، نه پست ها یا به دستور داماد، برادر شوهر و برادر. -در قانون.
اما چرا اقتدارگرایی ایرانی از ظریف و شورای راهبری و هر اقدام جمعی نخبه گرایانه متنفر است و آنقدر الگوی دولت 13 را تحسین می کند که معلوم نیست از کجا افرادی در قد و قواره عبدالمالکی و ساداتیان را از جهاد کشاورزی پیدا کرده اند. ?
1. دلیل اول نام محمد جواد ظریف است. زیرا او سر و گردن بالاتر از همه این گروه است و در دوران خدمت تا می توانستند او را اذیت کردند و وقتی رفت خیالشان راحت شد و توقع نداشتند که یک در هزار برگردد. خیلی باشکوه است.
او وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود و سیمای جمهوری اسلامی سریال «گاندو» را علیه او کارگردانی کرد و آقای گندواز که با ظریف عکس یادگاری گرفت – و حالا به زودی باید خداحافظی کند. پست های نامتناسب در وزارت ارشاد – تهدید به گاندوسازی دوباره! با این عصبانیت و عصبانیت به نظر می رسد که ریاست ایشان بر شورای راهبری را بر عهده نگیرند.
2. شورای راهبری علاوه بر محمدجواد ظریف شامل 30 عضو دیگر به شرح زیر است (به ترتیب حروف الفبا):
1. محمد جواد آذریگهرمی، 2. نورالدین آهی، 3. رحمت الله بیگدلی، 4. علی طاغرانیا، 5. احمد ترک نژاد، 6. سامیه توحیدلو، 7. محمدرضا جلی پور، 8. محسن حاج میرزایی، 9. حاضرتیعلی. ، 10. هادی الخانیکی، 11. علی ربیعی، 12. محسن رینانی، 13. محمد دری، 14. فایز زاهد، 15 علی شکریراد، 16. ابراهیم آل شیخ 17. سید رضا صالحی امیری، 18. محمد آل دوقی. 19. علی طیب نیا، 20 امین عارف نیا، 21. علی عبدالعلی زاده، 22. حسین عبده تبریزی، 23. عباس عبدی، 24. رئوف قدری، 25. محمد قائم بنا، 26. محمد کبیری، 27. حسین مرعشی، 27. شهیندخت مولاوردی، 29. مصطفی مولوی و 30. فاطمه المهاجرانی.
نام هایی با اندیشه و اندیشه مستقل و مستقل منشأ اثر بودند و هیچ کدام به وادی غلو نیفتادند.
3. فکر می کردند شورای نگهبان هیچ اصلاح طلبی را تایید نمی کند و وقتی این کار را انجام داد فکر می کردند شانس کمی برای حضور دارند و وقتی پزشکیان پیروز شدند فکر می کردند که فقط طرف او هستند و او هیچگونه ندارد. مهمانی – جشن. یا موانع و چون تنها بود روی سرش افتاد اما حالا با شورای راهبری برای انتخاب کمد تعجب کرد که به در و دیوار زدند.
ترکیب این شورا به قدری هوشمندانه تنظیم شده است که اصولگرایی میانه رو و رادیکال را جذب و جذب می کند و فقط بخش رادیکال که دچار توهمات عمق استراتژیک شده است، ناراضی است و انتقاد می کند که چرا مسعود مزهزیان از یک گروه نخبه مشاوره می گیرد، در حالی که چنین است. قرار است مردم باشند اگر به دادستان رای دهند عقل سلیم رقیب خود را انتخاب می کند و اگر این روش را نمی پسندد می تواند از شهردار بسیار محبوب و مودب تهران بخواهد که کنار نرود و بماند یا دیگری. اما پزشکیان گفتند که او به دنبال نظرات متخصص خواهد بود و اکنون که او به اولین وعده خود عمل کرده است، جمعیت زیادی از مردم تعجب می کنند که چرا این کار را انجام می دهد!
4. بخشی از این عصبانیت ریشه در احساس مالکیت دارد. از آنجایی که آنها به “جنگ برای ما” اعتقاد دارند، حضور دیگران را نمی بینند. این در حالی است که از نظر پزشکیان مردم مشتری محصولی به نام «هنجار» هستند و باید رضایت آنها جلب شود. این نظر با نظری که کشور از آن آنهاست متفاوت است و در این سه سال با سوء استفاده از حسن نیت رئیس جمهور فقید، بدون توجه به شایستگی و تنها با یقه و دعایی که کردند، مواضع را بین خود تقسیم کردند. من حتی خواندن بلد نیستم.
جهان شمولی و انحصارطلبی آنها به حدی رسیده است که چهره شاخص بنیادگرایی سنتی – محمدرضا بهنار – به صراحت اعلام کرده است که «از بین 80 میلیون ایرانی، دو میلیون حزب الله هستند، اما کشور فقط مال این دو میلیون نیست، بلکه متعلق به این دو میلیون است. به این دو میلیون نفر.» به 78 میلیون نفر دیگر، مسعود پزشکیان به همه پزشکیان ایرانی توجه کرد و اگر انتقادی دارند به آقای بهنر سومان بگویند. توسط نخست وزیر در سایه اعلام شد.
5. اگرچه اتهام «اجاره» ریاست جمهوری جدید است، اما خود واژه «اجاره» جدید نیست. در دولت روحانی از اصطلاح رحم اجاره ای استفاده کردند. به سایتهای بیمعنا «اجاره» نیز میگویند. آنها مشخص نمی کنند که موجر و مستاجر کیست، مالکیت کسی را به رسمیت نمی شناسند و به زمین و زمان انگ می زنند. به همین دلیل به این تابلو رانت هم می گویند!
6. آنها با کل ساختار شورا، به ویژه ساختار منتسب به جامعه مدنی مشکل دارند. چون اصولگرایی از بالا به پایین و مبتنی بر اطاعت و تبعیت است و چون از این مدل بیگانه هستند، نمی توانند سازوکار جدید را درک کنند.
7. رقیب دکتر مزاکیان مدعی شد که وی 11 سال است که دولت سایه را اداره می کند و اسامی دو نفر از اعضای دولت سایه (که ممکن است در واقع وجود نداشته باشد و جزو خیالات و توهمات او باشد) را اعلام نکرده است. انتخاب رئیس جمهور 11 روز پس از پیروزی اعضای هیئت مدیره در نور و در آفتاب است. حالا ملت مقایسه می کنند که چطور بعد از 11 سال هیچ نامی اعلام نشد، اما تنها دو هفته بعد شاهد انتشار فهرست 30 نفره از مشاوران ارشد رئیس جمهور منتخب هستیم؟ افرادی که دور و بر خود نمی چرخند و هر یک از آنها نام و مقامی خارج از ساختار رسمی دارند.
8. این افراد فراتر از شخصیت واقعی، زاییده سازمان های مدنی هستند و می دانیم که استبداد ایران نشان دهنده سازمان مستقل قدرت نیست و به همین دلیل با احزاب، اتحادیه ها، انجمن های مستقل و حتی خیریه ها مشکل داشتند.
دیدم چه خانه سینما، چه انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و یا حتی اتاق بازرگانی، تمام تلاش خود را برای برکناری رئیس منتخب اتاق بازرگانی به کار گرفت و خبرگزاری دولت فقید رئیسی مشغول حمله به او بود. آن زمان و هنگام رفتن، پیروزی را تصور کردند و این حادثه زشت را یک دستاورد دانستند.
حالا رئیس جمهور آمده بود به اتاق بازرگانی سر بزند یا شورای راهبری تشکیل دهد.
این نهاد مظهر جامعه مدنی است که یکی از شعارهای آقای خاتمی بود، اما آنقدر به ایشان فشار آوردند که مجبور شد بگوید «منظورم جامعه مدنی مدینه بود»، با اینکه تمام تلاش خود را کرد. مناطق دیگر.
9. بنیادگرایی رادیکال ایرانی دوست دارد حق وتو داشته باشد و بالا بنشیند. اما نمی داند با تصمیمات و مصوبات این شورا چه کند. نامزدهای رد شده توسط وزرا؟ به هر بهانه ای علاوه بر این، به نظر می رسد که آقای قالیباف نیز قصد همکاری در مجلس را دارد.
10. وزن اجتماعی اعضای این شورا، هزینه مخالفت نمایندگان مجلس با انتخاب های آن را افزایش می دهد.
پزشکانی که 16 سال نماینده بودند و در همان دوره انتخاب شدند و اعضای شورای راهبری مورد اعتماد و محترم هستند، پس دلیل اعتراض چیست؟
صالحی امیری در کنار پزشکیان و ظریف / ردیف عقب فرج کمیجانی دبیرکل کانون فرهنگیان به تماشا نشست
11. اگر نام شورا موقت، انتقالی یا مشورتی بود، شاید حساسیت کمتری نشان می دادند. اما عنوان آن رهبری است، نه حتی «استراتژی» و میترسند که حتی پس از تشکیل دولت نیز باقی بماند.
12. طی سه سال گذشته با الگوی رئیس جمهور فقیدی که هیچ ابتکاری از خود نداشت و اطرافیانش از اقوام جوان یا همفکرشان بدون موانع اجتماعی در جامعه مدنی بودند، خو گرفتند. تشکیل این شورا به این معناست که به همین منوال ادامه نخواهد داشت و در همان مسیر حرکت می کند. طبیعتاً می توانستند از آقایان قالیباف، جلیلی و زاکانی بخواهند به نفع قاضی زاده هاشمی از سمت خود کنار بروند تا وی به عنوان تنها مدعی ادامه دوره سه ساله خود رئیس جمهور شود.
13. برخی از این اعضای شورا نظریه پردازان توسعه هستند. این در حالی است که اصولگرایان تندرو در سال های اخیر با واژه تکامل مشکل داشتند و می گویند پیشرفت. بخشی از مخالفان ریشه در ضدتوسعه و اعتقاد به رفاه در انزوا دارند. این همان چیزی است که پزشکیان از آن به عنوان «قفس» یاد می کردند و می خواستند کلمه مقدس «حرم» را جلوی آن بگذارند.
عباس عبدی عضو شورای راهبری
14. اقتدارگرایان با نام های متعدد و متنوع مشکل دارند. آنها دوست دارند با یک نفر باشند. آنها هم دوست ندارند در رسانه هایشان از دیگران نام برده شود. از نظر آنها قبیله به معنای یک نفر است، در حالی که پزشکیان تعریف دیگری ارائه کردند.
15. در بحث ها مدام تکرار می کردند که پزشکیان می خواهند «دولت سوم روحانی» تشکیل دهند. با این حال، چنین توضیحی از ترکیب بیرون نمی آید و اگرچه مردم این توضیح را نپذیرفته اند، اما واضح تر می شود که چه مزخرفاتی ایجاد می کنند.
16. وقتی در شوراهای موازی از قانونگذاری انتقاد کردند، گفتند سیاست است نه قانونگذاری. حالا این شورا هم می خواهد بازوی مشورتی باشد و سیاست گذاری کند و نگران منطق خودشان نباشند.
17. مردم خواه ناخواه چهره این شورا را با چهره های جاهای دیگر با چهره های تکراری که بارها در انتخابات شکست خورده اند مقایسه می کنند و خسته کننده تر از قبل به نظر می رسند. حلقه بسته تکراری با ظواهر کلیشه ای بر خلاف اکثر مردم جای خود را به افرادی مانند همه ما داده است. اما گروه منتقد عادت به این کار ندارند و می خواهند همه مثل خودشان باشند!
18. آن بخشی از اصولگرایی که مدعی ارائه الگوی جدید حکومت داری و تغییر شرایط بود، نمی تواند نقد و تماشا کند، اما حامیان دولت سه ساله مدعی هستند که اسب زین شده به آنها تحویل داده شده است. اما آیا اسب متعلق به آنها بود که اکنون نگران تحویل گرفتن آن بودند؟ اگرچه وضعیت برق، بدهی و محقق نشدن سه وعده اصلی (یک میلیون شغل در یک سال، یک میلیون مسکن در یک سال و نرخ تورم تک رقمی) نشان می دهد که «اسب زینتی» وجود ندارد. در محل کار!
19. عدالت یعنی رفع تبعیض و برای رفع تبعیض باید به «تبعیض مثبت» روی آورد. نمونه آن بازی های المپیک آتی پاریس است که شعار اصلی آن برابری است و گفته اند به دنبال برابری جنسیتی هستند و می خواهند سهمیه زنان را به نصف برسانند و از دادن امتیاز بیشتر به آنها ابایی ندارند. زنان. اما این گروه با واژه «برابری» مشکل دارند و اتفاقاً این احساس پنهانی هم وجود دارد که هرگاه «برابری» به میان میآید، حساسیتها بالا میرود و آن را به «عدالت» تعبیر میکنند.
آنچه وی در خصوص عدم کسب نمره مثبت برای برخی ویژگی ها بیان کرد این است که به طور طبیعی در اکثریت حضور دارند و اگر قرار است برای اقلیت های قومی و مذهبی ارزش قائل شوند باید به آنها نمره داده شود. «تبعیض مثبت» یعنی سهمیه های حوزه برای پذیرش دانشجو که مربوط به عدالت است، در حالی که بقیه سهمیه ها ربطی به عدالت ندارند و جای تعجب است که در جایی که بحث علم مطرح می شود و در کجا باید حقیقت را توجیه کرد، نقد نمی کنند. تمایل به تحریف دارد و آنها دروغ گفته اند و احساسات را برانگیخته اند.
20. در نهایت اینکه شورای راهبری بخشی از آرا را به غیر از بیانیه ها جلب کرده است. با این حال، منتقدان نمی توانند کسانی را که شرکت نکرده اند بشمارند. تمام تلاش ظریف این بود که اقلیت بر اکثریت حکومت نکند و این جمله آخر راز همه مخالفان است.
fararu به نقل از همه در یک