دفع حداکثری!
۱ دقیقه خوانده شدهدفعه بعد – «عاقبت به خیر نشد» کلید واژه ای است که این روزها برای یک فرد مشهور کشورمان به کار می رود. محمدحسین پویانفر وقتی چند روز پیش در جلسه ای که آقای محمد خاتمی هم حضور داشت دعایی خواند، از جناح رادیکال نشان بد نتیجه گرفت و به قول معروف بلافاصله آموزش انقلاب را ترک کرد.
به گزارش فردا بویانفر آخرین نمونه از این رفتار است و نه اولین و نه آخرین. تاریخ پنج دهه اخیر به خوبی به ما نشان می دهد که بسیاری از مردم نه به دلیل قیام علیه نظام یا دست زدن به اقدامات غیرقانونی، بلکه به دلیل عقاید متفاوت خود، بدون نتیجه خوب این مدال را گرفتند و از قطار انقلاب پیاده شدند. این فهرست طولانی است و چهره های زیادی از سیاستمداران کهنه کار گرفته تا هنرمندان، چهره های رسانه ای و حالا طرفداران اهل بیت را در بر می گیرد. به قول بیدل دهلوی: مرکز افتاد و دایره تنگ شد.
در شورای مجید مجیدی
محمد حسین بویانفر آخرین چهره ای است که توسط تندروها از انقلاب کنار گذاشته شده است. المجیدی کارگردان سرشناس کشورمان هر ساله در ماه محرم جشنی برپا می کند. در مراسم امسال بسیاری از چهره های سیاسی و هنری حضور داشتند و جمعی از شاعران نیز به شعرخوانی پرداختند. محمد حسین بویانفر واعظ جوان نیز برای ذکر این فاجعه به این جلسه دعوت شده بود.
حضور پویانفر در این مراسم که سید محمد خاتمی نیز در آن حضور داشت، در فضای مجازی دستمایه حملات تندروها به وی شد. از پویانفر به همان اندازه، شاید بیشتر حمایت شده است. این حملات در توییتر (شبکه ایکس) و پیام رسان ایتا انجام شده است.
مورد مشابه حمید علیمی
حمید علیمی، یکی دیگر از نقاشان سرشناس ساکن اصفهان و کاشان، پیش از این نیز مورد حمله تندروها قرار گرفته و اسیر شده است. العلیمی به صراحت و پرسش هایش به ویژه در توییتر معروف است. انتقادات علیمی به ویژه در دولت سیزدهم با استقبال خوبی از سوی این جناح مواجه نشد. علیمی چند سالی است که مسافر قطار نیست.
سیاستمداران کهنه کار
اگر بخواهیم از سیاستمدارانی که نامشان در این لیست آمده است نام ببریم، زمان زیادی طول می کشد. در مجموع جریان اعتدال به گفته این جریان فکری از مسیر انقلاب منحرف شده است. اما میتوانیم به عنوان شاخص مثال بزنیم. در مقاطع مختلف، شخصیتهای سیاسی مختلف توسط تندروها از حلقه انقلابیون حذف شدند. فوت شده اکبر هاشمی رفسنجانی و آقای محمد خاتمی آنها از مهم ترین شخصیت های سیاسی تاریخ انقلاب هستند که در نگاه تندروها نشان پایان بد را دریافت می کنند.
مرحوم هاشمی در دهه 70 و در دهه 80 پس از روی کار آمدن احمدی نژاد، به ویژه از سوی طیف روشنفکری مرحوم آیت الله مصباح به شدت مورد هجوم اصلاح طلبان تندرو قرار گرفت. آقای محمد خاتمی هم همچنان عصبانی است و تا چند سال پیش ذکر نام و چاپ عکس و انتشار آن در رسانه ها ممنوع بود. وقتی لازم به ذکر بود از عبارت نخست وزیر دولت اصلاحات استفاده می شد. ناظران بر این باورند که قطعاً به زندگی مردم و عملکرد سیاسی آنها انتقاد می شود، اما زمانی که لب به انتقاد از روندها گشودند عصبانی شدند.
تیم اعتدال
حسن روحانی و محمدجواد ظریف. رئیس جمهور و وزیر امور خارجه تدبیر و آمد همزمان با امضای برنامه جامع اقدام مشترک از قطار پیاده شدند. ظریف خان و حسن روحانی دو تابعیتی شدند. محمدجواد ظریف در جریان انتخابات چهاردهم بار دیگر در فضای مجازی و واقعی مورد هجوم تندروها قرار گرفت. الان روی ظریف تمرکز کرده اند چون نمی توانند مسعود مدیگیان را شکست دهند. علی لاریجانی تا حدودی به همین دسته تعلق دارد اما هنوز به طور کامل اجرا نشده است.
هفته نامه 18 آذر متعلق به حمید رسایی نماینده تهران در شورای اسلامی – شهریور 1397
تطهیر هنرمندان
روند پاکسازی سیاسی از سال 1377 و انتخابات مجلس یازدهم آغاز شد. پنج سال از آن سال می گذرد و کشور شاهد اتفاقات مختلفی بود که باعث شد برخی از هنرمندان حاضر به همکاری و مشارکت در پروژه های سازمان هایی مانند موسسات صدا و سیما و موسسات تولید کننده محتوای گرافیکی نباشند. برخی از استعفاها داوطلبانه و برخی دیگر رها شدند.
این روند با شکستن جریان پایداری در سازمان وارد تلویزیون شد و شاخص ترین رفتار آنها حذف عادل فردوسی پور و سروش صحت و تعطیلی برنامه های نود و کتباز بود. به گزارش اخبار و گفته های هنرمندان، با ورود تیم موسوم به انقلاب، فضای تلویزیون تغییر کرد تا جایی که بسیاری از شخصیت ها ترجیح دادند از این قطار پیاده شوند و در سکوها و رسانه های دیگر به فعالیت خود ادامه دهند.
مسافران قبلی چه وجه مشترکی دارند؟
چند سالی است که ایدئولوژی انقلاب اسلامی طرفداران خصوصی پیدا کرده است. گروهی هستند که وزن سیاسی خود را در انتخابات اخیر مشخص می کنند و مدعی هستند که قرائت اصلی این تفکر را دارند. ما در مورد یک گروه سیاسی خاص صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد یک جریان فکری صحبت می کنیم. یکی از ویژگی های آن تقسیم بندی مردم به خودی و غیر خودی، انقلابی و غیر انقلابی است. وجه مشترک همه مسافران سابق این است که روزی روزگاری به آنها برچسب خارجی می زدند و آنها را غیرانقلابی توصیف می کردند.
از یک طرف معلوم نیست چرا یک مجری تلویزیون و یک چهره فرهنگی حتما باید انقلابی باشد. از سوی دیگر، مشخص نیست چه کسی این معیارها را تعیین کرده است که یا مستقیماً مردم را کنار میگذارند یا شرایطی را برای هنرمندان و سایر اقشار اجتماعی ایجاد میکنند تا استعدادهای خود را در برخوردهای خود نشان دهند. وجه مشترک اکثر این افراد این است که انتقاد می کنند یا سعی می کنند خودشان باشند.
درگیری یک اپوزیسیون با پرویز پرستوی در آمریکا – اردیبهشت 1401
شخصیتی مثل پرویز پرستویی در خارج از دایره انقلاب شناسایی نشد و اتفاقاً به دلیل عقایدش مورد تعقیب ضد انقلابیون در آمریکا قرار گرفت. اما او هم ترجیح می دهد از این جریان فکری فاصله بگیرد و می گوید: «حتی گفتم تلویزیون حق ترجمه مرگ من را ندارد، چون تلویزیون هم به خطوط اصولگرا، اصلاح طلب و… آلوده شد». فردوسی پور هم ترجیح می دهد چهره اش را ببیند.
fararu به نقل از همه در یک