مجله اینترنتی همه در یک

رسانه تخصصی اینترنتی همه در یک

ویلیام تل؛ جدیدترین فیلم این روز‌ها با بازی گلشیفته فراهانی

۱ دقیقه خوانده شده

تبلیغات بنری


وقتی صحبت از فیلم‌های تاریخی مانند Braveheart، Rob Roy و Outlaw King می‌شود که افسانه‌ها را با فیلم‌های پرفروش ترکیب می‌کنند، همیشه چیزی هیجان‌انگیز در مورد این داستان‌های قدرتمند و قهرمانانه وجود دارد.

به گزارش روزیاتو، از آنجایی که ژانر تاریک و پرتنش با شورش و مبارزه بی انتها تخیل ما را تسخیر می کند، استودیوهای فیلم در حال استخراج وقایع تاریخی بیشتری هستند تا به صفحه نمایش بزرگ ارائه کنند. آخرین فیلم نیک هم، کارگردان برنده جایزه بافتا، که هفته گذشته در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو به نمایش درآمد، افسانه یک قهرمان مردمی مشهور سوئیسی را در اقتباسی سینمایی از داستان ویلیام تل به سینماها می آورد.

یک شاهکار حماسی با شکوه بصری و بازی های عالی به رهبری کلاس بنگ، کانر سویندلز، گلشیفته فراهانی و راف اسپال، فیلم با مناظر خیره کننده و سکانس های نبرد شدید خود در بهترین حالت خود قرار دارد، اما ثابت نگه داشتن روحیه شما کمی دشوار است.

ویلیام تل که در لوکیشنی در ایتالیا فیلمبرداری شده و تیرول جنوبی به عنوان پس‌زمینه رویدادهای غم‌انگیز در سوئیس در قرن چهاردهم عمل می‌کند، شفافیتی برای مخاطب ایجاد می‌کند که واقعاً جالب و جذاب است. در عین حال این فیلم از طریق جلوه های بصری خیره کننده و اجراهای قدرتمند تاثیرات عاطفی زیادی بر مخاطب می گذارد.

در حالی که این فیلم افزوده قابل توجهی به این ژانر است و در کنار برخی از بهترین فیلم‌های حماسی دهه 90 قرار دارد، اغلب به سمت درام و درام پر اکشن حرکت می‌کند بدون اینکه واقعاً در طول زمان 133 دقیقه‌ای خود تثبیت شود. ناگفته نماند که این فیلم حماسی از ابزاری استفاده شده بیش از حد استفاده می کند که ظاهری سطحی و دور از داستان اصلی خود دارد.

ویلیام تل درباره چیست؟

اگر با این داستان آشنایی ندارید، باید بگوییم که ویلیام تل با این صحنه شروع می کند که قهرمان فیلم (پانگ) باید سیبی را که روی سر پسرش گذاشته شده از فاصله نسبتاً دوری نشانه بگیرد. همان‌قدر که تصور می‌کنید پرتنش و هیجان‌انگیز است، اما این صحنه بلافاصله مخاطب را با دست‌های عرق‌زده‌اش در جست‌وجوی عجیبی برای یافتن چگونگی رسیدن داستان به اینجا می‌کشاند. سه روز به جلو، در حالی که اروپا در آستانه جنگ است و مردم سوئیس روزهای سختی را می گذرانند، پادشاه شرور و چشم بسته اتریش به نام آلبرشت (بن کینگزلی) و اراذل مالیاتگیرش زندگی را برای همه و مردم جهنم می کند. خانواده مردم

تاریک و ناراحت کننده، داستان پس از یک عمل خشونت آمیز وحشتناک آغاز می شود، با یک روستایی که بلافاصله پس از تجاوز و قتل همسرش به دنبال انتقام است. اگرچه شروع خشونت آمیز داستان، لحن را برای یک سری صحنه های اکشن شدید تعیین می کند و گروهی از مردان (و دو زن برجسته) پیروزی های بزرگی به دست می آورند، کالایی شدن داستان تجاوز جنسی کمی بیش از حد به نظر می رسد. هنگامی که کل داستان را درک کردید، با موتیف هایی در فیلم مواجه می شوید که از نظر سینمایی جذابیت دارند، بنابراین می شد از صحنه تجاوز روی کاغذ جلوگیری کرد زیرا داستان را کمی کلیشه ای می کرد.

با این حال، فیلم پس از مواجهه با شهروند ویلیام اتفاق می‌افتد که فقط می‌خواهد پس از مبارزه با شوالیه‌های معبد در طول جنگ‌های صلیبی، زندگی آرامی داشته باشد. اما آرامش برای او به این سادگی نیست. از آنجایی که مردم محلی از این قساوت ها و قلدری هایی که در همه جا دیده می شود خسته شده اند، تیرانداز خسته سر کار می رود. او کمان خود را برمی دارد، آماده می شود تا حمله ای را علیه هابسبورگ های ستمگر رهبری کند و با سرسپردگان پادشاه، نایب النفس گسلر (فریبکاران) درگیر می شود. در طول راه، ویلیام از دوستان و سربازان سابق خود، از جمله دوستش استافاچر (اسپال)، که او را در جنگ های صلیبی همراهی می کرد، کمک می گیرد.

اوضاع متشنج تر و خشن تر می شود زیرا گروهی از مردان که لباس دلقک پوشیده اند به نظر می رسد به دنبال عدالت هستند. علاوه بر این، این فیلم کاری را انجام می دهد که دیگر فیلم های حماسی از گذشته انجام نداده اند، که به کاوش در وحشت و آسیب های گذشته قهرمان می پردازد. پر از درام احساسی سنگین، صحنه‌های مبارزه وحشیانه، و سکانس‌های مبارزه تن به تن که با بهترین‌های این ژانر رقابت می‌کنند، ویلیام تل به برخی از داستان‌های حماسی دهه 90 می‌پیوندد تا داستانی انتقام‌محور را روایت کند که هزینه‌های آن را بررسی می‌کند. جنگ این فیلم که بر سلامتی تأثیر می گذارد، نوری بر روان انسان می تاباند و داستان بزرگ تری را فراتر از شخصیت اصلی خود لمس می کند – داستانی که اگر هام با ادامه آن موافقت کند، می تواند دنباله ای داشته باشد.

ویلیام تل؛ جدیدترین فیلم این روزها با بازی گلشیفته فراهانی

ویلیام تل به لطف بازی قوی بازیگرانش به دنبال کسب جایگاه برجسته در ژانر حماسی است.

در حالی که فیلم از به تصویر کشیدن واقعیت های وحشتناک شورش علیه یک رژیم ستمگر ابایی ندارد، ویلیام تل لحظاتی از تعلیق آرام را با اکشن و بازی های پرمخاطب ترکیب می کند که خستگی جنگ را برجسته می کند. این به بهترین وجه در شخصیت ویلیام نشان داده می‌شود که برای مدیریت آسیب‌های جنگ‌های صلیبی، قهرمانی بی‌میل و پدری تلاش می‌کند.

پانگ که بیشتر به خاطر نقش‌هایش در فیلم‌های برنده نخل طلای میدان و مرد شمالی به کارگردانی رابرت اگرز شناخته می‌شود، نقشی قدرتمند و جذاب به عنوان یک قهرمان مردمی ارائه می‌کند. تصویری که پنگ از ویلیام به نمایش می‌گذارد، با عبارات همیشه تاکیدی و تنش‌آمیز در رفتارش که بر زخم‌های عاطفی و روانی تیل تأکید می‌کند، عمق و اصالت ظریفی به شخصیت می‌دهد.

پانگ از طریق صحنه‌های نبرد به خوبی ساخته شده که ویلیام تل را به‌عنوان یک جنگجوی ماهر و ترسناک نشان می‌دهد، آن انعطاف‌پذیری را با حضور مؤثر خود در صحنه ایجاد می‌کند که تماشای او را هیجان‌انگیز می‌کند. جذابیت متقابل او با همبازی هایش چند وجهی است و به غنای داستان می افزاید، به ویژه تعامل او با گلشیفته فراهانی، بازیگر نقش همسر ویلیام. شخصیت فراهانی ممکن است جنبه نرمتر و آسیب پذیرتر ویلیام را برجسته کند، اما این دوگانگی است که به فیلم پویایی و شکوفایی تیز می دهد.

اسپال در نقش های فرعی که به پویایی فیلم می افزاید، نقش دوست ویلیام تل، استافاخ را بازی می کند و سویندلز شرور و نفرت انگیز نقش گسلر، دست راست پادشاه را بازی می کند. در حالی که تماشای اسپال همیشه سرگرم کننده است و یک اجرای تند و پر جنب و جوش برای ویلیام تل به ارمغان می آورد، این بازیگر یکی از بهترین و دست کم گرفته شده ترین بازیگران نسل ما است. او همیشه در اجرای خود صادق است تا ارزشی قوی و به یاد ماندنی برای داستان ایجاد کند. در کنار این جذابیت چشمگیر، سویندلز است که موفق می شود نقش یک شرور قوی و قابل باور را بازی کند که قدرت بیشتری را برای بازیگران به ارمغان می آورد.

سویندلز که بیشتر به خاطر آموزش های جنسی و باربی شناخته می شود، در تمام دوران حرفه ای خود مسئولیت این نقش را بر عهده داشته و بر هر صحنه ای که بازی می کند، تسلط دارد. این تنش غیرقابل کنترل در نهایت خطر رویارویی گاسلر با ویلیام را افزایش می دهد و یکی از خشن ترین صحنه های فیلم را به ما می دهد.

ویلیام تل از تضاد بین شخصیت و داستان رنج می برد. اما در حالی که بازیگران فیلم را به نقطه اوج می‌رسانند، ویلیام تل از بازیگران مکمل آن، از جمله داستان‌های فرعی شامل خواهرزاده پادشاه (الی بامبر) و یک نجیب‌زاده سوئیسی (جونا هاور کینگ) استفاده نمی‌کند. این جنبه است که برخی از لحن های متضاد فیلم را برجسته می کند.

علیرغم تمام تلاش‌هایشان برای ترجمه دقیق فیلمنامه و خلق شخصیت‌های قابل احترام، احساس می‌کنند که در جای خود نیستند. اما اضافه شدن آنها به بازیگران اصلی کاراکترها چندان مؤثر نیست و فاقد یک ارتباط روایی قوی هستند و صحنه هایشان را کاملا خسته کننده می کند و می تواند به راحتی در مرحله تدوین قطع شود تا زمان فیلم کوتاه شود.

کینگزلی گاهی اوقات به عنوان پادشاه ظالم و حسابگر اتریش ترسناک است، اما به نظر می رسد که چیز زیادی در مورد او ناپسند نباشد. او پلیس هایی دارد که کارهای کثیف او را انجام می دهند و چشمی به بن دارد که بسیار به کلیشه های شیطانی گرایش دارد. در حالی که شخصیت او تحت تأثیر غرور و تکبر قرار می گیرد، بازیگر گاندی باورپذیری کافی برای پر کردن شکاف های نقش دارد. اما این کلیشه قابل پیش بینی و استفاده بیش از حد است و فاقد هرگونه اصالتی است که بتواند به داستان کلی کمک کند.

با وجود مناظر باشکوه و فیلمبرداری زرق و برق دار فضای سبز سرسبز ویلیام تل، که در برخی مواقع شبیه یک نقاشی به نظر می رسد، فیلم برای حفظ تعادل تلاش می کند. بین ملودرام باشکوه و سکانس‌های اکشن که رقیب Braveheart یا حتی The Last of the Mohicans هستند، این فیلم می‌خواهد یک شاهکار باشد، اما به سمت قلمرویی می‌رود که تا حدودی تأثیر آن را تضعیف می‌کند.

با این حال، هنوز هم فیلمی حماسی است که ممکن است کام تاریخی بینندگان را با نبردهای باشکوه، شروران وحشتناک و مناظر وسیعی که ظرافت و عظمت پیشینیان سینمایی خود را تداعی می کند، وسوسه کند. بازیگران قوی و سکانس‌های جنگی جذاب ویلیام تل، بینندگان را درگیر داستان می‌کند و نگاهی تازه به یک قهرمان فولکلور افسانه‌ای ارائه می‌دهد. با سکانس های عالی، اجراها و فیلمبرداری استادانه، به راحتی می توان از ایرادات فیلم چشم پوشی کرد و مطمئناً تماشاگران را برای احساس بازگشت به یک ژانر تاریخی دوست داشتنی خوشحال می کند.

تبلیغات بنری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *