چه بازیگرانی سینمای ایران را زیر و رو کردند؟
۱ دقیقه خوانده شدهنگاهی می اندازیم به نقش های چالش برانگیز و جذابی که بازیگران ایرانی در فیلم ها بازی می کنند.
به گزارش بهترین خبر، بازیگری شاید همان شغلی باشد که از نظر سختی و مشقت می تواند معادل کار در معدن باشد! اگر هنوز باور نمی کنید، باید بدانید که به تصویر کشیدن سیل عظیم و گسترده ای از احساسات درونی که خود بازیگر ممکن است هنوز آن را تجربه نکرده باشد، دشوارتر از آن چیزی است که به نظر می رسد. حضار. دوربین و چشم چند هزار بیننده. سمفونی مرگباری از فراز و نشیب که بدون اغراق و اغراق باید روح تماشاگر را با خود همراه کند.
قصد معرفی بازیگرانی را نداریم که جلوی دوربین اشک می ریختند یا با جیغ های بی مورد گوش مخاطب را کر می کردند. این مقاله درباره بازیگرانی است که با هنر خود تماشاگر را به سوار شدن بر یک ترن هوایی پرپیچ و خم دعوت می کنند تا شاهد احساسات باشند. ما به سراغ نقشهایی در سینمای ایران رفتهایم که فراتر از بازیهای حرفهای هستند. نقش هایی که شاید در ذهن مخاطب به یک شخصیت واقعی تبدیل شده و نام بازیگرانش را در دل او زنده نگه داشته است، در ادامه مطلب بخوانید.
عذا الله تزمی/بقره
در جایی از فروشنده اصغر فرهادی، دانش آموزی از معلمش می پرسد: آدم چطور گاو می شود؟! استاد در پاسخ می گوید: قبل و بعد!
این دیالوگ علاوه بر خط گیرا، شاید بهترین توضیح برای بازی عزت الله تازمی در گاو داریوش مهرجویی باشد. داستان روستایی صاحب بازی پلیسی که کم کم از یک گاو خوب به یک گاو خوب تبدیل می شود! نظمی برای ایفای این نقش روندی آهسته اما مستمر را در پیش گرفت تا با اغراق های مناسب، مخاطب را برای جنون پایانی آماده کند تا اینکه در نهایت بیننده او را انسانی شبیه به حیوان می بیند. تازهسازی در این فیلم نه تنها یکی از شگفتانگیزترین نقشهای حرفهای خود را به ثمر رساند، بلکه استانداردهای بازیگری سینمای ایران را در آن دوره تغییر داد. و حماسه ای خلق کرد که شاید تا امروز تکرار نشده بود.
بهروز فتحوقی / سوت دیلن
شاید سخت ترین کار علی حاتمی در فیلم ساوتی دیلن، انتخاب جذاب ترین بازیگر آن روزگار سینما برای ایفای نقش شخصیتی مبتلا به اختلالات روانی بود. دیدن بهروز فشقی که دیگر خوش قیافه نبود و قهرمان داستان مانند دیگر آثارش، چیزی بود که تماشاگران سینما هرگز انتظارش را نداشتند. اما جادوی داستان زمانی است که این گریم سنگین و بازی متفاوت بهروز و ثقی بیش از حد انتظار مورد استقبال قرار گرفت. زمانی که تماشاگران توانستند مجید دوکیل مهربان و همچنین سزار قهرمان را دوست داشته باشند. این معجزه تنها در دستان بهروز فوشوقی بود که توانست با بازی بسیار باورکردنی خود را به عنوان یک حرفه ای در عرصه بازیگری ثابت کند.
سوزان تسلیمی / گرکه تارا
تجربه بازی لایه به لایه چیزی است که سوزان تسلیمی را به یک پدیده منحصر به فرد تبدیل می کند. تارا چریک تاییدی بر این ادعاست. تارا زنی است با تصویری زیبا که می تواند قلب ها را مجذوب خود کند، اما او به خصوص پر زرق و برق یا نامناسب نیست. این زیبایی در تارا به شکوه افسانه ای تبدیل شد. دقیقاً ماموریت سوزان تسلیمی در حرفه اش چیست. او سعی می کند چیزی در مورد شخصیت داستان نشان دهد که مخاطب حتی به آن فکر هم نمی کند. او می تواند یک زن روستایی را به یک مرد چریک تبدیل کند و او را با رگه هایی از شادی و رهایی در دل ها محبوب کند. او می تواند با یک نگاه فریاد بزند و می تواند بهترین باشد زیرا او یک زنبق مطیع است!
نوید محمدزاده/شب، داخلی، دیوار
او یک بازیگر هالیوود دوست است! نوید محمدزاده شاید همان کریستین بیل ایرانی است که برای ایفای نقش هایش تمام جنبه های ظاهری خود را تغییر می دهد. بازی در «جوان، داخلی، دیوار» بار دیگر این باور را به ما داد که محمدزاده تمام تلاش خود را می کند تا بدرخشد. او برای بازی در این فیلم وزن زیادی از دست داد اما موفقیت این شخصیت را تنها در این مورد می توان توضیح داد. داره دیوونه بازی میکنه بازی ای که هر دقیقه بیننده را شگفت زده می کند.
فرزانه مشیری / هشتمین روز هفته
1352 این فرزانه تصدیقی است که چهره زن سینما را با تمام وجود تغییر می دهد. فرزانه مشارشی در فیلم «هشتمین روز هفته» نقش شخصیتی را بازی میکند که روندی را در سینمای ایران ایجاد کرد، کاری که فراموش کردن آن برای تاریخ سینما دشوار است. ماجرای تعرض به زنان در آن دوره موضوعی اساسی برای رمان «مبارزه با شریف» بود، اما چیزی که این موضوع را تایید میکند، بازی در این فیلم است، زیرا زنی را به تصویر میکشد که بدون نیاز به مردی میتواند انتقام بگیرد و از این ماجرا خارج شود. حاشیه های زندگی دعواهای مردانه
میر سعید مولویان/ تومان
نمایش زن دیوانه! بازی میر سعید مولویان در فیلم «تومان» همان آتش دیوانه وار است که مغز استخوان بیننده را می سوزاند. در این فیلم میرسعید لبخندهای شخصیتش را به مرور زمان برمی گرداند، نگاهش را پر از پوچی می کند و در نهایت در پایانی دراماتیک، خود را از اعماق جهنم زنده می کند. این نمایش پلکانی یکی از بهترین نقش آفرینی های مولوی سینمای ایران به شمار می رود.
محسن تنبنده / جنگ جهانی سوم
احتمالا هرگز فکر نمی کردیم که یک بازمانده معمولی از یک سریال دی سی می تواند یک رهبر نسل کشی باشد! «جنگ جهانی سوم» این اتفاق غیرممکن را برای تماشاگرانش ممکن کرد و محسن تنابندی توانست یکی از بهترین بازی های خود را در این فیلم ارائه دهد. او می تواند در ابتدای فیلم با بدبختی فوق العاده ای ترحم تماشاگران را به دست آورد، اما در پایان به هیتلر واقعی تبدیل می شود که مخاطب را به وحشت می اندازد. این بازی فوق العاده باعث شد محسن تنبنده را فراتر از یک کمدین بدانیم.
لیلا حاتمی / رگ خواب
میراث علی حاتمی به سینما فراتر از یک بازیگر بود. لیلا حاتمی یکی از شگفتانگیزترین بازیهای خود را در فیلم رگ خواب حمید نعمتالله انجام میدهد و با این بازی خود را از همعصرانش متمایز میکند. بازی حاتمی در این فیلم مرگ آرام را نشان می دهد. ابتدا زنی تنها و افسرده را به بینندگان تقدیم می کند، سپس با لبخندهای زیبای خود آنها را متقاعد می کند که عشق می تواند مشکلات را حل کند. اما این لبخندها کم کم تبدیل به گریه و سپس خشم می شود که بیننده را فرا می گیرد. خلق این مرگ تدریجی هنری است که لیلا حاتمی در آن سرآمد بود.
fararu به نقل از همه در یک